English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5699 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
symmetric U هم اندازه متقارن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concurrent U متقارن
symmetric U متقارن
simultaneous U متقارن
symmetrization U متقارن
homolographic U متقارن
isochronous U متقارن
isochronal U متقارن
symmetrical U متقارن
palindromes U متقارن
palindrome U متقارن
equilateral U ازدوطرف متقارن
timed U متقارن ساختن
zygomorphic U متقارن الطرفین
time U متقارن ساختن
symmetrical distribution U توزیع متقارن
polarizes U متقارن کردن
symmetric list U لیست متقارن
bilateral U متقارن الطرفین
symmetric matrix U ماتریس متقارن
centrosymmetric U متقارن مرکزی
summetrical defence U دفاع متقارن
axisymmetric U متقارن محوری
symmetry vibration U ارتعاش متقارن
times U متقارن ساختن
polarize U متقارن کردن
polarising U متقارن کردن
polarises U متقارن کردن
polarised U متقارن کردن
symmetry top U فرفرهای متقارن
symmetry substance U ماده متقارن
turkish knot U گره متقارن
symmetry stretching U کشش متقارن
polarizing U متقارن کردن
axially symmetric U متقارن محوری
syzygy U جفت متقارن
asymmetrical U غیر متقارن
symmetrize U متقارن ساختن
symmetrical system U جریان متقارن
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
symmetry double bond U پیوند دوگانه متقارن
allochiria U جابجایی بساوشی متقارن
allocheiria U جابجایی بساوشی متقارن
holohedral U دارای بلورهای متقارن
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
balanced transmission line U سیم انتقال متقارن
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
radiosymmetrical U دارای اضلاع یا شعاعهای متقارن
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
isocline U دارای شیب متقارن ومساوی
homocercal U دارای دم قرینه متقارن الذنب
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
subcordate U بشکل قلب غیر متقارن
polar U دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی متقارن
counter vailing power U تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
cypher U [حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]
Gulli motife U [نوعی گل و بته متقارن در فرش های ترکمن]
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
proportions U متناسب کردن متقارن کردن
proportion U متناسب کردن متقارن کردن
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
synesthesia U احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثروجود درد در عضو دیگر بدن احساس متقارن
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
gauge=gage U اندازه
equaling U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
immensely U بی اندازه
inordinate U بی اندازه
equalled U : هم اندازه
dealt U اندازه
metres U اندازه
quantum U اندازه
metre U اندازه
inordinately U بی اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
equals U : هم اندازه
equalling U : هم اندازه
equal U : هم اندازه
immense U بی اندازه
deals U اندازه
infintesimal U بی اندازه
measurements U اندازه
bulk U اندازه
what U چه اندازه
soupcon U اندازه کم
so far forth U تا ان اندازه
measurement U اندازه
isodiametric U هم اندازه
deal U اندازه
immeasurable U بی اندازه
measurer U اندازه
indefinite U بی اندازه
gauges U اندازه
symmetric U هم اندازه
immoderately U بی اندازه
gauged U اندازه
degree U اندازه
degrees U اندازه
tract U اندازه
tracts U اندازه
gauge U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
screamingly U بی اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
in part <idiom> U تا یک اندازه
floor length U اندازه کف
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
measure U اندازه
meters U اندازه
fitted U اندازه
dimensions U اندازه
what is your size? U اندازه
dimension U اندازه
beyond measure U بی اندازه
attack size U اندازه تک
sizes U اندازه
size U اندازه
to size up U اندازه
extent U اندازه
magnitude U اندازه
rather U تا یک اندازه
meter U اندازه
basic size U اندازه اولیه
long measure U اندازه درازا
doubled U اندازه دو برابر
double U اندازه دو برابر
outsize U اندازه غیرمعمولی
load limit U اندازه بار
limiting size U اندازه محدود
cubic measure U اندازه فضایی
formats U اندازه شکل
format U اندازه شکل
linear momentum U اندازه حرکت
liner momentum U اندازه حرکت
critical magnitude U اندازه بحرانی
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه بلاک
body size U اندازه بدن
bourne U اندازه جوی
circular measure U اندازه قوس
measurment U اندازه گیری
parameters U شرح اندازه
circular measure U اندازه کمان
chordal measure U اندازه وتر
calibration standard U اندازه کالیبراسیون
parameter U شرح اندازه
caliper U اندازه گرفتن
span U پوشش اندازه
span U اندازه گرفتن
spanned U پوشش اندازه
measuring bridge U پل اندازه گیری
dosing U اندازه معین
doses U اندازه معین
dosed U اندازه معین
dose U اندازه معین
spanning U اندازه گرفتن
commensurateness U اندازه گیری
spans U اندازه گرفتن
spans U پوشش اندازه
block size U اندازه کنده
spanning U پوشش اندازه
spanned U اندازه گرفتن
measurment U سنجش اندازه
doubled up U اندازه دو برابر
gauger U اندازه گیر
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
fractional size U اندازه کسری
imside dimension U اندازه داخلی
measurer U اندازه گیری
mete U :اندازه گرفتن
fitting allowance U کاملا" اندازه
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
2high dimentional task solution space
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0معادل انگلیسی بچه تیر که تیری است به اندازه نصف و یا کمتر از نصف تیر معمولی برای پرتاب با کمان به کمک یک ساقه نیم استوانه ای بریده شده از درخت بامبو به اندازه طول یک تیر معمولی برای زدن هدفی در دوردست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com