English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
response equivalence U هم ارزی پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
swap agreement U موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
equivalents U هم ارزی
degenerating U هم ارزی
degenerates U هم ارزی
equivalent U هم ارزی
degenerate U هم ارزی
equivalence U هم ارزی
degenerated U هم ارزی
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
foreign exchange transaction U معاملات ارزی
stimulus equivalence U هم ارزی محرک
post equivalence point U پس از نقطه هم ارزی
equivalence coefficient U ضریب هم ارزی
magnetic equivalence U هم ارزی مغناطیسی
inequivalence U ناهم ارزی
monetary convention U اتحاد ارزی
coefficient of equivalence U ضریب هم ارزی
bill of exchange U برات ارزی
equivalence gate U دریچه هم ارزی
equivalence operation U عمل هم ارزی
equivalence point U نقطه هم ارزی
foreign bill U برات ارزی
exchange restriction U محدودیت ارزی
exchange restricition U ممنوعیت ارزی
exchange restricition U محدودیت ارزی
foreign exchange transactions U معاملات ارزی
exchange control U کنترل ارزی
equivalence relation U رابطه هم ارزی
bestowon U ارزی داشتن
agent de change U دلال ارزی
devisee U ذینفع حواله ارزی
mass energy equivalence U هم ارزی جرم و انرژی
preequivalence point U پیش از نقطه هم ارزی
European Currency Unit U سبد ارزی اروپا
valuta U ارزش ارزی پول
ecological equivalent U هم ارزی بوم شناختی
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange control U جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
in reply to U در پاسخ
responded U پاسخ
replying U پاسخ
replied U پاسخ
replies U پاسخ
respond U پاسخ
reply U پاسخ
no U : پاسخ نه
answerback U در پاسخ
counterplea U پاسخ رد
response U پاسخ
responses U پاسخ
responds U پاسخ
answered U پاسخ
answering U پاسخ
negative reply U پاسخ رد
responsions U پاسخ
in answer to U در پاسخ به
answers U پاسخ
statement U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
answer U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
item of written comment U پاسخ
replication U پاسخ
an a answer U پاسخ مثبت
anatomy response U پاسخ کالبدی
answer mode U حالت پاسخ
anticipatory response U پاسخ انتظاری
answerback U پاسخ برگشتی
calculation U پاسخ تقریبی
respond U پاسخ دادن
responds U پاسخ دادن
responded U پاسخ دادن
early answer U پاسخ زود
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
manipulandum U ابزار پاسخ
response differentiation U تفکیک پاسخ
frequency respone U پاسخ فرکانس
response duration U مدت پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
response intensity U شدت پاسخ
response latency U نهفتگی پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
response set U امایه پاسخ
response strength U نیرومندی پاسخ
response amplitude U دامنه پاسخ
replier U پاسخ دهنده
moro response U پاسخ مورو
movement response U پاسخ حرکت
original response U پاسخ ابتکاری
popular response U پاسخ رایج
position response U پاسخ مکانی
preparatory response U پاسخ مقدماتی
reflection response U پاسخ قرینه
image response U پاسخ تصویر
operandum U ابزار پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
response time U زمان پاسخ
correct response U پاسخ درست
content response U پاسخ محتوایی
vab U پاسخ سمعی
vaccum response U پاسخ غیابی
voice answer back U پاسخ سمعی
consummatory response U پاسخ پایانی
conditioned response U پاسخ شرطی
color response U پاسخ رنگ
w response U پاسخ کلی
right answer U پاسخ درست
to make a response U پاسخ دادن
irresponsive U پاسخ ندهنده
emitted response U پاسخ صدوری
running rate U اهنگ پاسخ
distal response U پاسخ دوربرد
discriminatory response U پاسخ افتراقی
to definitive answer U پاسخ قطعی
delayed response U پاسخ درنگیده
whole response U پاسخ کلی
rejoinder U پاسخ دفاعی
rejoins U در پاسخ گفتن
answering U پاسخ به یک سوال
rejoins U پاسخ دادن
answerable U پاسخ دار
answers U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
rejoining U پاسخ دادن
answers U : جواب پاسخ
answers U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
rejoining U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
pleas U پاسخ دعوی
solutions U پاسخ یک مشکل
solution U پاسخ یک مشکل
answering U : جواب پاسخ
answering U : پاسخ دادن
answered U پاسخ به یک سوال
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoin U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
answer U پاسخ به یک سوال
responsorial U پاسخ دهنده
impluse response U پاسخ ایمپولز
oracles U پاسخ مبهم
oracle U پاسخ مبهم
plea U پاسخ دعوی
answer U : جواب پاسخ
answer U : پاسخ دادن
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
solved U یافتن پاسخ یک مشکل
solve U یافتن پاسخ یک مشکل
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
return a negative U پاسخ منفی دادن
he returned a negative U پاسخ منفی داد
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
s r model U الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
response time U زمان پاسخ دهی
open ended question U پرسش باز پاسخ
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
white space response U پاسخ به بخش سفید
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
pure color response U پاسخ خالص رنگ
affirmative U پاسخ "بله " بود
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
ucr U پاسخ غیر شرطی
shading response U پاسخ سایه روشن
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
phones U پاسخ به تماس در تلفن
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com