English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evergreen U همیشه سبز همیشه بهار
evergreens U همیشه سبز همیشه بهار
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
love lies bleeding U گل همیشه بهار
amaranth U همیشه بهار
marigold U گل همیشه بهار
calendula U گل همیشه بهار
marigolds U گل همیشه بهار
douglas fir U یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
vernal U شبیه بهار باطراوت چون بهار
spring U بهار
springs U بهار
clematis U فل بهار
orange flower U بهار نارنج
may U بهار جوانی
prime of life U بهار عمر
springtime U فصل بهار
spring tide U فصل بهار
primed U بهار جوانی
primes U بهار جوانی
terrace U بهار خواب
terraces U بهار خواب
the pride of life U بهار عمر
spring time U هنگام بهار
prime U بهار جوانی
lilies of the valley U موگه بهار
spring time U فصل بهار
lily of the valley U موگه بهار
one swallow does not make a summer <proverb> U با یک گل بهار نمی شود
orange flower water U عرق بهار نارنج
essential oil of orange flower U عطر بهار نارنج
neroli U عطر بهار نارنج
springtime U شباب بهار زندگانی
spring cleaning U خانه تکانی درفصل بهار
over the hill <idiom> U به پایان رسیدن بهار جوانی
pyxie U بوته خزنده وهمیشه بهار
chaparral U بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
orgeat U شربت بهار نارنج با شیره بادام
this game is proper to spring U این بازی مخصوص بهار است
frequenter U همیشه رو
alway U همیشه
sempre U همیشه
everywhen U همیشه
for evermore U همیشه
at all times U همیشه
for ever and aday U همیشه
eer U همیشه
year in year out U همیشه
ay U همیشه
ayŠaye U همیشه
incessantly U همیشه
at any time <adv.> U همیشه
any time <adv.> U همیشه
anytime <adv.> U همیشه
evermore U همیشه
at all hours <adv.> U همیشه
ever- U همیشه
ever U همیشه
always U همیشه
tipples U همیشه نوشیدن
tippled U همیشه نوشیدن
tippling U همیشه نوشیدن
tipple U همیشه نوشیدن
forever and a day <idiom> U برای همیشه
immortally U تا جاودان همیشه
insenescible U همیشه جوان
for good U برای همیشه
still U راکد همیشه
ad infinitum U برای همیشه
stiller U راکد همیشه
sinedie U برای همیشه
stillest U راکد همیشه
stills U راکد همیشه
on tap <adj.> U همیشه در دسترس
forever U برای همیشه
once and for all <idiom> U برای همیشه
resident U که همیشه درکامپیوتراست
residents U که همیشه درکامپیوتراست
infinite time U برای همیشه
aeon U برای همیشه
forever U برای همیشه
foreverness U برای همیشه
ay U برای همیشه
adinfinitum U برای همیشه
evermore U برای همیشه
eternity U برای همیشه
as usual U مانند همیشه
perpetuity U برای همیشه
as ever U مانند همیشه
dead load U همیشه بار
eternality U برای همیشه
immortality U برای همیشه
sempiternity U برای همیشه
permafrost U همیشه یخبسته
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
for keeps <idiom> U تا ابد ،برای همیشه
I always stick to my word. U من همیشه سر حرفم می ایستم
positive definite matrix U ماتریس همیشه مثبت
i have got him on my brain U همیشه به اوفکر میکنم
i always photograph badly U عکس من همیشه بد در می اید
japanese andromeda U بوته همیشه سبزاسیایی
chucker U پرتابگر همیشه خطازن
evergreen trees U درختان همیشه سبز
panicky person U آدم همیشه نگران و دلواپس
Sara always wanted a puppy. U سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
to get straight A's U همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
nervous Nelly U آدم همیشه نگران و دلواپس
jitterbug U آدم همیشه نگران و دلواپس
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U همیشه در صدف گوهر نباشد .
never to be at a loss for an answer U همیشه حاضر جواب بودن
to pledge one's troth U قول همیشه وفادار را دادن
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
as ... as ever <adv.> U آنطور ... مثل همیشه [سابق]
go steady <idiom> U همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
non scrollable U که همیشه نمایش داده میشود.
she always had her way U همیشه موافق میل اوعمل می شد
perennially U بطور ماندگاریا دائمی همیشه
He always gives in to his wife. U همیشه تسلیم زنش است
I always fulfil my promises . U من همیشه به قولم عمل می کنم
abjured U برای همیشه ترک گفتن
cast the first stone <idiom> U همیشه آماده جنگیدن است
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
abjuring U برای همیشه ترک گفتن
abjure U برای همیشه ترک گفتن
abjures U برای همیشه ترک گفتن
groundhog day U روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
couch potato U کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
He has always lived there. U او همیشه آنجا زندگی کرده است.
I am always ready to help my friends. U همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
She is always making trouble for her friends. U همیشه برای دوستانش درد سر بوده
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . U همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
A bad workman always blames his tools. <proverb> U کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
eager beaver <idiom> U شخص همیشه داوطلب کار اضافه
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
on tap <adj.> U همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
A constant guest is never welcome . <proverb> U به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
permanently U انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
to always find something to gripe about U همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
he is always a little peculiar U او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
He's always moaning that we use too much electricity. U او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
clearance fit U اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people. U کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
residents U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
hottest U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
resident U داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address U مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. U مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back. U بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
straight "A " student U دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Better late than never. <proverb> U آهسته برو همیشه برو.
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
command.com U در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
rebel U باغی
rebels U باغی
rebelling U باغی
rebelled U باغی
vegetable soil U خانه باغی
mygale U رتیل باغی
bird spider U رتیل باغی
gardens U باغی بستانی
gardened U باغی بستانی
garden U باغی بستانی
crab spider U رتیل باغی
marrowfat U نخود بزرگ باغی
marrow bean U لوبیای تخم درشت باغی
academy نام باغی درنزدیکی آتن که افلاطون در آن تدریس میکرده است
academies U نام باغی درنزدیکی اتن که افلاطون در ان تدریس میکرده است
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
animal design U طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی]
garden design U طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
rose motif U نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
lanceolate leaves U برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com