English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
counterpart U همکار رونوشت
counterparts U همکار رونوشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
facsimile U رونوشت عینی رونوشت
facsimiles U رونوشت عینی رونوشت
compatriot U همکار
bloke U همکار
cooperator U همکار
f.creature U همکار
blokes U همکار
compatriots U همکار
coadjutor U همکار
competitor U همکار
competitors U همکار
cohort U همکار
colleage U همکار
co worker U همکار
cohorts U همکار
teammate U همکار همقطار
company network U شبکه همکار
coacting group U گروه همکار
competitress U مونث همکار
counterparts U همکار همدوش
counterpart U همکار همدوش
co optation U پذیرفتن بعنوان همکار
co option U پذیرفتن بعنوان همکار
She is also a valued colleague. U او [زن] همچنین یک همکار ارزشمندی است. [اصطلاح رسمی و در نوشتنی]
trotskism U سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
repeat U رونوشت
carbon copy U رونوشت
repeats U رونوشت
carbon copies U رونوشت
transcripts U رونوشت
copying U رونوشت
copies U رونوشت
copy U رونوشت
transcript U رونوشت
copied U رونوشت
letter book U کتاب رونوشت
memory dump U رونوشت ازحافظه
replication U رونوشت دفاع
office copy U رونوشت مصدق
make a copy of U رونوشت برداشتن
letter book U رونوشت نامه
exact copy U رونوشت عین
cetified copy U رونوشت مصدق
certified copy U رونوشت مصدق
facsimile U رونوشت مصدق
carbon copies U رونوشت کاربنی
transcribe U رونوشت برداشتن
transcribed U رونوشت برداشتن
transcribes U رونوشت برداشتن
carbon copy U رونوشت کاربنی
transcribing U رونوشت برداشتن
transcripts U نسخه رونوشت
dump U رونوشت انباشتن
facsimile U رونوشت گرفتن
facsimiles U رونوشت مصدق
facsimiles U رونوشت گرفتن
transcript U نسخه رونوشت
transcriptions U سواد برداری رونوشت
facsimile U رونوشت عینی نمابرد
transcription U سواد برداری رونوشت
screen dump U رونوشت صفحه نمایش
facsimiles U رونوشت عینی نمابرد
true copy U رونوشت مطابق با اصل
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
deed of poll U سند بدون رونوشت
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
microcopy U رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
copy of his letter is here with enclosed U رونوشت نامه وی ضمیمه است
certified copy U رونوشت گواهی رسمی شده
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
probate U رونوشت گواهی شده وصیت نامه
estreat U رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
tenors U فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenor U فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
disaster dump U رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
probate U تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
polygraphs U رونوشت بردار نسخه بردار
post mortem dump U رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
polygraph U رونوشت بردار نسخه بردار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com