Perdic | هر چه دلتان میخواهد بکنید من چه میدانم چه بکنید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 38 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	suit yourself U	هر چه دلتان میخواهد بکنید من چه میدانم چه بکنید

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	do as you please U	هر چه دلتان می خواهد بکنید
	do me this kindness U	بکنید
	do as you please U	بکنید
	g. ma a favor U	التفاتی درحق من بکنید
	do that first U	ان کار را اول بکنید
	Make three copies of each film. U	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
	What do you want to do with it? U	با این چه می خواهید بکنید؟
	please do me a service U	خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
	do the necessary U	انچه باید کرد بکنید
	Limit your expenditures to what is essential . U	مخارجتان رافقط صرف ضروریات بکنید
	Pay attention to the house rules [hazard statements] . U	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
	pleaseŠturn over U	بیزحمت ورق بزنیدیابازگشت به صفحه پشت بکنید
	You have to listen to me. U	شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
	A problem is a chance for you to do your best. U	مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
	You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U	شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
	You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . U	شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
	i wot U	میدانم
	goodness knows U	من چه میدانم
	as for as i know U	انچه من میدانم
	goodness U	من چه میدانم خدا
	for aught i know U	انچه من میدانم
	as for as i know U	تا انجا که من میدانم
	i know that he will come U	من میدانم که او خواهد امد
	i take your world for it U	قول شما را سند میدانم
	i know how to do it U	میدانم چطور باید اینکار را کرد
	what is he seeking? U	چه میخواهد
	he wants the stick U	چوب میخواهد
	who wants me? U	که مرا میخواهد ببیند
	i f.like doing it U	دلم میخواهد که ان کار رابکنم
	would be U	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
	would-be U	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
	what have you <idiom> U	هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
	doctrinaire U	کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
	turnstiles U	تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
	turnstile U	تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
	i am very keen on going there U	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
	the weather inclines to fair U	هوا میخواهد باز شود هوادارد باز میشود

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy