English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
diplococcic U ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
diplococcal U ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
ultraviolet U ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
electrolyze U تجزیه کردن بوسیله جریان برق
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
thermoelectricity U ایجاد جریان برق در اثرحرارت
orifice meter U روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
to puddle clay and sand U ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
quicksand U ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
quicksand U ماسه ناپای ماسه غلطان
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
public meeting U تجمع
congestion U تجمع
association U تجمع
accumulation U تجمع
accumulations U تجمع
assembly U تجمع
aggregation U تجمع
associations U تجمع
forming up U تجمع
collecting point U منطقه تجمع
hive U مرکز تجمع
assembly area U منطقه تجمع
line official U داور خط تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع
accumulation point U نقطه تجمع
trafficking U تجمع مدافعان
trafficked U تجمع مدافعان
traffic U تجمع مدافعان
traffics U تجمع مدافعان
capital agglomeration U تجمع سرمایه
turout U تجمع پرسنل
assembling area U منطقه تجمع
swarmer U تجمع کننده
furunculosis U تجمع چندکورک
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
gravel U ماسه
gritted U ماسه
grit U ماسه
ballast U ماسه
yield of cdoncrete U ماسه
crushed stone sand U ماسه
gritting U ماسه
green sand U ماسه تر
sand U ماسه
sands U ماسه
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
rallying points U محل تجمع مجدد
number forward U مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
pigmentation U تجمع رنگدانه ها در بافتها
line backing U دفاع پشت خط تجمع
boat rendezvous area U منطقه تجمع قایقها
rallying point U محل تجمع مجدد
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
line backer U مدافع پشتیبان خط تجمع
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
association U تداعی معانی تجمع
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
pipe the side U تجمع گارد احترام
associations U تداعی معانی تجمع
dust laden U تجمع گرد وغبار
unlawful assembly U تجمع غیر قانونی
uniform sand U ماسه یکدست
uniform sand U ماسه یکنواخت
he was neat U بی ماسه خالص
sanding U ماسه گذاری
sandrock U ماسه سنگ
heap of sand U توده ماسه
sandblasting U ماسه پرانی
sandstorm U ماسه باد
sandstorms U ماسه باد
sand store U انبار ماسه
sand trap U ماسه گیر
sandband U کران ماسه
sandblast U باپاشیدن ماسه
fine sand U ماسه ریز
quarry U معدن شن و ماسه
sand dressing U ماسه پاشی
sand equivalent U همسنگ ماسه
body sand U ماسه پر کننده
sand filling U ماسه گرفتگی
detritic sand U ماسه فرسایهای
sand layer U لایه ماسه
desilter U ماسه گیر
running sand U ماسه بادی
quarrying U معدن شن و ماسه
sand clay U رس ماسه دار
sand pile U توده ماسه
sanded U ماسه دار
sanbar U کران ماسه
sand blasting U ماسه پاشی
quarries U معدن شن و ماسه
sand stone U ماسه سنگ
dune sand U ماسه بادی
magazines U مخزن ماسه
quick sand U ماسه روان
marine sand U ماسه بادی
sandbanks U کرانه ماسه
magazine U مخزن ماسه
sandstone U سنگ ماسه
marine sand U ماسه دریایی
sandstone U ماسه سنگ
pit sand U ماسه معدنی
masonry sand U ماسه ملاتی
sandbank U کرانه ماسه
quicksand U ماسه بادی
gritted U ماسه درشت
sands U ماسه ریختن شن
arenaceous U ماسه وار
sand U ماسه ریختن شن
greensand U ماسه سبز
gritting U ماسه درشت
quicksand U ماسه متحرک
grit U ماسه درشت
masonry sand U ماسه بنایی
recall U دستور تجمع قوا دادن
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
casual water U تجمع موقتی اب روی زمین
hike U گرفتن توپ درشروع تجمع
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
coil up U تجمع ستون در راحت باش
bomb cemetery U محل تجمع بمبهای فاسد
recalled U دستور تجمع قوا دادن
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
dummies U گول زدن حریف در تجمع
pipe the side U فرمان تجمع گارد احترام
hikes U گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked U گرفتن توپ درشروع تجمع
recalls U دستور تجمع قوا دادن
dummy U گول زدن حریف در تجمع
hiking U گرفتن توپ درشروع تجمع
sand blasting practice U عملیات ماسه پاشی
core sand U ماسه ریخته گری
sand blast unit U واحد ماسه پاشی
grit U خاک ماسه سنگ
sand mix U ماسه اغشته سرد
sabulous U ریگزار ماسه دار
feldspathic sandstone U ماسه سنگ فلدسپاتی
explosion shot U ضربه چوب به ماسه
siliceous sandstone U ماسه سنگ سیلیس
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
sandy soil U زمین ماسه زار
gritting U درشت ماسه سنگ
sandy earth U زمین ماسه دار
sand dredger U ماشین مکنده ماسه
sand blast nozzle U شیپوره ماسه پاشی
sandblast machine U ماشین ماسه پاش
backing sand U ماسه پشت قالب
micaceous sandstone U ماسه سنگ میکادار
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
gritting U خاک ماسه سنگ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com