English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metaprotein U هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
picric acid اسید پیکریک [اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
etymologicon U فرهنگ مشتقات
naphthol U یکی از مشتقات نفتالین
partial differential equation [PDE] U معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
interacts U فعل وانفعال داخلی داشتن
interact U فعل وانفعال داخلی داشتن
interacted U فعل وانفعال داخلی داشتن
interacting U فعل وانفعال داخلی داشتن
catalytic agent U عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
proteide U پروتئین
proteins U پروتئین
protein U پروتئین
proteinaceous U پروتئین دار
globular protein U پروتئین کروی
fibrous protein U پروتئین رشتهای
proteinate U ترکیب پروتئین دار
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
myosin U پروتئین اساسی عضله
globin U گلوبین یا پروتئین بی رنگ
degrade protein enzyme U انزیم پروتئین شکن
casein U ماده پروتئین شیر
albumin U نوعی پروتئین ساده
plasmin U دیاستاز تجزیه کننده پروتئین
proteinase U انزیمهای ابکی کننده پروتئین
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
each U هریک از
ilka U هریک
apiece U هرچیز هریک
either U هریک ازدوتا
either one U هریک ازدو
whichsoever U هر کدام که هریک که
whichever U هر کدام که هریک که
pepsine U پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
pepsin U پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
prices are sagging U قیمتهاپایین میاید
i feel sleepy U خوابم میاید
it snows U برف میاید
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
it reeks of blood U بوی خون از ان میاید
This dress suits me . U این لباس به من میاید.
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
it thunders U صدای اسمان غرغره میاید
his manners smackofselfishness U بوی خودپسندی از رفتارش میاید
forewing U هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
gerunds U باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
ace U میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
eider down U پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
gerund U باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gluten U سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
aces U میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
dry ice U یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
internal evidence U مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
mannose U ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
growl U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn U ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
growling U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growls U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
gammadion U چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
to halve two timbers U دوتیر رادرهم جا انداختن بدانگونه که نیمی ازکلفتی هریک بریده شو
lightest U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
nereid U هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
light U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
rated power U هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
efflore scence U قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
labdanum U ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
godchild U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchildren U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
Santa Claus U شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
venriloquism U سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
do U این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
guinea pig U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pigs U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
egg tooth U نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
gels U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gel U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jells U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
dimple U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimples U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
antibiotics U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
Luddite U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddites U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
Baldenfreude U [حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
ballade U قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
acid water آب اسید
acid resisting U ضد اسید
achromatopsia U اسید
acid proof U ضد اسید
acid U اسید
acids U اسید
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
acid acceptor U پذیرنده اسید
acid acceptor U اسید پذیر
oxalic acid U اکسالیک اسید
l amino acid U -L امینو اسید
lewis acid U اسید لوویس
abietic acid U ابیتیک اسید
acetylenic acid U اسید استیلنی
manganic acid U اسید منگنیک
acetylene acid U اسید استیلنی
nitric acid U اسید نیتریک
niacin U اسید نیکوتینیک
monobasic acid U اسید یک ارزشی
monobasic acid U اسید یک فرفیتی
accumulator acid U اکومولاتور اسید
acid anhydride U انیدرید اسید
nucleic acid U نوکلئیک اسید
fatty acid U اسید چرب
acid dip U شستشو با اسید
fumaricacid U اسید فوماریک
gallic acid U اسید گالیک
formic acid U اسید فرمیک
acid carboy U غرابه اسید
acid bath U حمام اسید
gluconic acid U اسید گلوکونیک
glutamic acid U اسید گلوتامیک
hard acid U اسید سخت
hydraulic acid U اسید کلریدریک
hyperacidity U زیادی اسید
inorganic acid U اسید معدنی
acid equivalent U هم ارزشیمیایی اسید
oxyacid U اکسی اسید
sulphurous acid U اسید سولفورو
superacid U سوپر اسید
tannic acid U تانیک اسید
tartaric U اسید تارتاریک
tartaric acid U تارتریک اسید
uric acid اسید اوریک
phenol U اسید فنیک
carbolic acid U اسید فنیک
citric acid U سیتریک اسید
prussic acid U اسید پروسیک
sulphuric acid U اسید سولفوریک
sulphric acid U اسید سولفوریک
oxygen acid U اکسی اسید
oxyphil U اسید دوست
oxyphil U اسید گرای
oxyphile U اسید دوست
oxyphile U اسید گرای
peroxy acid U پروکسی اسید
peroxymonosulfuric acid U اسید کارو
acetic acid U استیک اسید
phosorous acid U اسید فوسفور
phosphoric acid U اسید فسفریک
picric acid U اسید پیکریک
poly acid U پلی اسید
soft acid U اسید نرم
pseudo acid U شبه اسید
ribonucleic acid U ریبونوکلئیک اسید
acid free U بدون اسید
benzoic acid U بنزوییک اسید
acidimeter U اسید سنج
acidify U اسید کردن
acidification or acidizing U اسید شوئی
acidification U اسید سازی
conjugate acid U اسید مزدوج
carbonic acid U کربنیک اسید
acid=proof galosh U گالش ضد اسید
chromic acid U اسید کرومیک
acid proof floortile U کاشی ضد اسید
acid tower U برج اسید
acid solution U محلول اسید
acidolysis U اسید کافت
acid proof brick آجر ضد اسید
acyl exchange U اسید کافت
boric acid U اسید بوریک
butyric acid U اسید بوتیریک
battery acid U اسید باطری
battery acid U اسید باتری
ascorbic acid U اسید اسکوبیک
acid proof floor tile U موزاییک ضد اسید
amino acid آمینو اسید
caro's acid U اسید کارو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com