Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nereid
U
هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maenad
U
حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
menad
U
حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
hyades
U
حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
sirens
U
حوری دریایی
nix
U
حوری دریایی
mermaid
U
حوری دریایی
water nymph
U
حوری دریایی
mermaids
U
حوری دریایی
sea nymph
U
حوری دریایی
sirenic
U
حوری دریایی
oceanid
U
حوری دریایی
thetis
U
حوری دریایی
siren
U
حوری دریایی
daphne
U
حوری دریایی
sirenian
U
شبیه حوری دریایی
nymphic
U
وابسته به حوری یا پری دریایی
nymphean
U
وابسته به حوری دریایی حور نشین
hermaphroditus
U
پسر هرمس وافرودیت که وقتی در اب تنش را می شست بایک حوری دریایی متصل و دارای یک بدن شد
re attachment
U
در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
Quchan
U
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
girl guides
U
دختران یشاهنگ
girls guides
U
پیشاهنگی دختران
the girls of the period
U
دختران امروزی
the girl guardians
U
بزرگترهای دختران
finshing school
U
مدرسه تکمیلی دختران
f.education
U
پرورش واموزش دختران
girl guide
U
عضو پیشاهنگی دختران
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
duenna
U
زن سالمندی که مراقب دختران وزنان جوان است
nymphs
U
حوری
nymph
U
حوری
hamadryad
U
حوری جنگلی
houri
U
حوری بهشتی
sirenian
U
حوری وار
oread
U
حوری کوهستانی
dryad
U
حوری جنگلی
wood nymph
U
حوری جنگل
ilka
U
هریک
each
U
هریک از
siren
U
اژیر حوری مانند
sirens
U
اژیر حوری مانند
sirenic
U
اژیر حوری مانند
naiad
U
حوری موجددریاچه رودخانه
either one
U
هریک ازدو
whichsoever
U
هر کدام که هریک که
either
U
هریک ازدوتا
whichever
U
هر کدام که هریک که
apiece
U
هرچیز هریک
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
stria
U
نوار باریک هریک از خطوط موازی
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stick
U
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
full rubber
U
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
forewing
U
هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
houri
U
حوری the of girl eyed black,white-skinned paradisea uslim
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
lightest
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
to halve two timbers
U
دوتیر رادرهم جا انداختن بدانگونه که نیمی ازکلفتی هریک بریده شو
light
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
gammadion
U
چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
lighted
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
rated power
U
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
metaprotein
U
هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
nundinal letter
U
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
dimple
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimples
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
Luddite
U
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddites
U
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
fact
U
بوده
been
U
بوده
facts
U
بوده
has been
U
بوده
i have been
U
بوده ام
has-beens
U
بوده
has-been
U
بوده
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
has-been
U
بوده است
coffee roaster
U
قهوه بوده
has been
U
بوده است
has-beens
U
بوده است
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
he has passed the chair
U
رئیس بوده است
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
premundane
U
پیش ازافرینش جهان بوده
She has been a good wife to him.
U
همسر خوبی برایش بوده
ballade
U
قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
She is always making trouble for her friends.
U
همیشه برای دوستانش درد سر بوده
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
how long since is it?
U
چند وقت پیش بوده است
She has known better days in her youth .
U
معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
cerberus
U
سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
fortuitism
U
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
queen dowager
U
زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
palating
U
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
canon low
U
دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam
U
کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
daimon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
syren
U
یکی از جانورانی که نصف زن ونصف دیگرپرنده بوده است
revivor
U
تعقیب دعوایی که به علتی معوق مانده بوده است
co respondent
U
مردی که متهم بزنابازن شوهرداری بوده وباخودان زن یکجاموردتعیق
raids
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raid
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
moses antedates zoroastes
U
موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
glacial epoch
U
عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
clavichord
U
یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
cylix
U
ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
epanastrophe
U
شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
inflationary gap
U
وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
open jet tunnel
U
تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
light trap
U
اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
limited divorce
U
طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
movable dam
U
سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
hard hyphen
U
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
gorgon
U
یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
eocene
U
دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
commodities
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
foreign excess
U
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
accadian
U
که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
fetish
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
fetishes
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
unidirectional composite
U
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
reporting by axception
U
گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
compound bending
U
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
fasces
U
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
special bastard
U
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
satelloid
U
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
lazy lines
U
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
chess board rug
U
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
relative income hypothesis
U
بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
divan cover
U
[قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com