English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
as often as U هرچند دفعه که
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
time [s] <adv.> U دفعه
at once U یک دفعه
thrice U سه دفعه
although U هرچند
however U هرچند
three fold U سه دفعه سه مرتبه
howsoever U هر قدر هرچند
one-off U فقط برای یک دفعه
one-offs U فقط برای یک دفعه
though U گرچه هرچند با اینکه
however U هر چه [هر طور] [هر قدر هم] [هرچند]
off and on U گاهی هرچند وقت یکبار
time U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
timed U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
times U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
gigahertz U فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه
He accepted the job, albeit with some hesitation. U هرچند که با تردید، او [مرد ] این کار را پذیرفت.
eight times <adv.> U هشت بار [هشت دفعه]
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com