Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whateer
U
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
whaterer
U
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
Other Matches
whatsoe'er
U
هیچ هیچگونه هرقدر انچه هرانچه
what
U
هرچه انچه
with all speed
U
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could
U
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
as ever
U
هرقدر
whatever
U
هرقدر
whatsoever
U
هیچگونه هرقدر
whatever
U
هرچه
so far forth as
U
هرچه
whatsoever
U
هرچه
come what may!
U
هرچه میخواهیدبشود
early as possible
U
هرچه زودتر
cypres
U
هرچه نزدیکتر
kalon
U
هرچه زیباست
the sooner the better
U
هرچه زودتربهتر
bethatari may
U
هرچه باداباد
as much as possible
U
هرچه میتوان
whatever
U
انچه
whatever
U
هر انچه
that which
U
انچه
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
full drive
U
بسرعت هرچه تمامتر
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
to a hair
U
بادقتی هرچه تمامتر
However much he tried .
U
هرچه سعی کرد
come what may!
U
هرچه بادا باد
to ride hell for leather
U
باتندی هرچه بیشترتاختن
at all adventures
U
هرچه پیش اید
at all hazard
U
هرچه بادا باد
At the top of ones voice .
U
با صدای هرچه بلند تر
as for as i know
U
انچه من میدانم
so far as
U
تا ان اندازه که انچه
i lent him what money i had
U
انچه پول ...
for aught i know
U
انچه من میدانم
for a iknow
U
انچه من می دانم
as far as i can see
U
انچه من می فهمم
oive such as you have
U
انچه که داریدبدهید
as far as in me lies
U
انچه از من بر می اید
let him do his worst
U
هرچه ازدستش برمیاید بکند
pot luck
U
هرچه دردیگ پیدا شود
pay the piper
U
هرچه پول میدهی اش میخوری
he sold the good ones
U
هرچه خوب داشت فروخت
All his belongings were stolen .
U
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
With utmost care.
U
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
full pelt
U
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
more than needs
U
بیش از انچه بایسته
ties of friendship
U
انچه دوستی اقتضامیکند
he did his level best
U
انچه از دستش برامدکرد
pitcherful
U
انچه دریک سبوجابگیرد
penful
U
انچه در یک قلم جا گیرد
makefast
U
انچه قایق را به ان میبندند
purview of a book
U
انچه کتابی فرامیگیرد
the needful
U
انچه باید کرد
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
whatsoever he doeth shall p
U
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
soon ripe soon rotten
U
هرچه زود براید دیر نپاید
i lent him what money i had
U
هرچه پول داشتم به او وام دادم
come and take p luck with us
U
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
so far as i can guess
U
انچه من میتوانم حدس بزنم
layered
U
انچه مربوط به لایه ها باشد
capful
U
انچه دریک کلاه جابگیرد
out of sight out of mind
U
از دل برود هر انچه از دیده برفت
do the necessary
U
انچه باید کرد بکنید
i did all in my power
U
انچه در توانم بود کردم
the requirements of the law
U
انچه درقانون قید شده
it purports that
U
انچه از این فهمیده میشوداین که .....
cartful
U
انچه دریک گاری جا بگیرد
my recollectio of it is
U
انچه من بیادمی اورم اینست
my sentiment toward him
U
انچه من راجع باواحساس میکنم
anticlimaxes
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimax
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
ventre a terre
U
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
penny worth
U
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
the document purports that
U
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
i paid his d. wages
U
مزد او را انچه لازم بود دادم
bound
U
انچه که کارائی یک سیستم رامحدود میکند
redefinable
U
انچه مجددا قابل تعریف است
what you see is what you get
U
انچه می بینید همان است که بدست می اورید
fortuitism
U
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
findings
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
i speak under correction
U
انچه می گویم ممکن است درست نباشد
finding
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
gibus
U
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
i overpaid him for his work
U
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
nemo dat quod non habet
U
هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
breach of trust
U
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
lapful
U
به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
accelerator winding
U
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
halfpennyworth
U
انچه به نیم پنی خریده شود ارزش نیم پنی
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com