English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wand U هدف باریک و دراز چوبی
wands U هدف باریک و دراز چوبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weedy U دراز و باریک
toboggan U سورتمه دراز و باریک
spindles U دراز و باریک شدن
toboggans U سورتمه دراز و باریک
johnboat U قایق دراز و باریک
spindle U دراز و باریک شدن
hackle U پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
shells U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shell U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
ninepins U یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
noggin U سطل چوبی لیوان چوبی
noggins U سطل چوبی لیوان چوبی
naggin U سطل چوبی لیوان چوبی
swath U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
swathe U ردیف باریک راه باریک
trenail U میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail U میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
soricine U موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
longest U دراز
dolichomorphic U دراز تن
longs U دراز
longer U دراز
long- U دراز
long U دراز
to be prolonged U دراز
to eke out U دراز
oblong U دراز
oblongated U دراز
oblongs U دراز
toom U دراز
to piece out U دراز
macro U دراز
longish U دراز
longheaded U دراز سر
verbose U دراز
prolix U دراز
lengthy U دراز
long headed U سر دراز
lengthwise U دراز
longed U دراز
linear U دراز
drag on <idiom> U دراز کردن
long run U دراز مدت
long-time U دراز مدت
long-drawn-out U دور و دراز
lanky U دراز وباریک
string U چسبناک دراز
stretch U دراز کردن
stretched U دراز کردن
stretches U دراز کردن
gangling U طولانی و دراز
prolixity U دراز نویسی
prolongate U دراز کردن
lantern jawed U چانه دراز
pintail U اردک دم دراز
in the long run U در دراز مدت
at full length U دراز کشیده
proboscises U پوزه دراز
proboscis U پوزه دراز
morella cherry U گیلاس دم دراز
narrow U دراز وباریک
tender fleshed cherry U گیلاس دم دراز
narrowed U دراز وباریک
narrowest U دراز وباریک
longevity U دراز عمری
oblonated U دراز :درازنا
inductile U دراز نشو
oblong U دراز پهنا
ileum U روده دراز
lengthens U دراز کردن
elongates U دراز کردن
elongates U دراز شدن
lengthening U دراز شدن
elongating U دراز کردن
elongating U دراز شدن
lengthening U دراز کردن
lengthened U دراز شدن
lengthened U دراز کردن
lengthen U دراز شدن
elongate U دراز شدن
elongate U دراز کردن
lengthens U دراز شدن
oblongs U دراز پهنا
protract U دراز کردن
elongation U دراز شدگی
streek U دراز کردن
verbalization U دراز گویی
wader U مرغ دراز پا
to stretch out U دراز کردن
snipe U نوک دراز
sniped U نوک دراز
sniping U نوک دراز
extend U دراز کردن
lengthen U دراز کردن
narrower U دراز وباریک
blue moon U زمان دراز
long run [American E] <adj.> U دراز مدت
long term <adj.> U دراز مدت
long shunt U شنت دراز
long winded U دراز نفس
long-winded U دراز نفس
lanternjaws U چانه دراز
longer-term U دراز مدت
codlin U یکجورسیب دراز
far fetched U دور و دراز
far-fetched U دور و دراز
long term U دراز مدت
snipes U نوک دراز
longhead U کله دراز
long eared U گوش دراز
long-life U عمر دراز
long bone U استخوانهای دراز
long-term U دراز مدت
long life U عمر دراز
long necked U گردن دراز
couchant U دراز کشیده
long bill U نوک دراز
long billed U نوک دراز
long wind U دراز نفسی
codling U یکجورسیب دراز
long range U دراز مدت
longeval U دراز عمر
coach built U چوبی
wooden U چوبی
stockade U سد چوبی
stockades U سد چوبی
xyloid U چوبی
ligneous U چوبی
block-house U دژ چوبی
arboreous U چوبی
timber dam U سد چوبی
tusks U دندان دراز وتیز
tusk U دندان دراز وتیز
prolate U دوک وار دراز
weed U دراز و لاغر پوشاک
proboscis monley U بوزینه دراز بینی
tractile U لوله شو دراز شدنی
ileac U وابسته به روده دراز
repose U دراز کشیدن غنودن
porrect U دراز کردن جلوگذاردن
long term memory U حافطه دراز مدت
long necked flask U بالن گردن دراز
long horned grasshopper U ملخ شاخک دراز
deferred liability U دیون دراز مدت
weeded U دراز و لاغر پوشاک
weeding U دراز و لاغر پوشاک
longer-term U دوره دراز مدت
tirades U سخنرانی دراز وشدیداللحن
tirade U سخنرانی دراز وشدیداللحن
ileal U وابسته به روده دراز
secular trend U روند دراز مدت
scolopax U جنس نوک دراز
grallatorial U وابسته به دراز پایان
scoldpaceous U مانند نوک دراز
to make old bones U عمر دراز کردن
godwit U نوک دراز ابی
to live a long life U عمر دراز کردن
ileitis U اماس روده دراز
ringtail U تلیله نوک دراز
reach U دراز کردن دست
rangy U ولگرد پا دراز و لاغر
longevous U دارای عمر دراز
hatchet face U صورت دراز وباریک
full bottomed U دارای دنباله دراز
long lived U دارای عمر دراز
chatterboxes U ادم روده دراز
mongoose U میمون پوزه دراز
mygale U موش پوزه دراز
long haul <idiom> U مسافت دراز یا سفرکردن
mongooses U میمون پوزه دراز
kick around <idiom> U دراطراف دراز کشیدن
gibbon U میمون دراز دست
interminably U بطور بسیار دراز
chaises longues U نوعی نیمکت دراز
paidle U یکجوربیل دسته دراز
orangutan U بوزینه دست دراز
windbag U نطاق روده دراز
long lived U دراز عمر معمر
long-lived U دارای عمر دراز
windbags U نطاق روده دراز
verbosity U دراز نویسی پرگویی
extended pole piece U قطبک دراز شده
chatterbox U ادم روده دراز
lanternjaws U ارواره دراز و لاغر
orangoutang U بوزینه دست دراز
abusive ناسزاوار زبان دراز
verbose U دراز نویس درازگو
chaise longue U نوعی نیمکت دراز
longicorn U دارای شاخک دراز
longhorn U گاو شاخ دراز
daddy-long-legs U بابا لنگ دراز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com