Perdic | هادی تک رشتهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	single conductor U	هادی تک رشتهای
	single core U	هادی تک رشتهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	insulate U	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
	insulating U	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
	insulates U	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
	superconductors U	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
	superconductor U	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
	superconductive U	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
	pmos U	ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
	cmos U	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
	conductor rail U	ریل هادی شمش هادی
	shields U	هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
	shield U	هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
	subscriber's line U	اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
	photoconductive U	هادی حساس نسبت به نور هادی نور
	duplex U	دو رشتهای
	penicillate U	رشتهای
	duplexes U	دو رشتهای
	filiform U	رشتهای
	fibrinous U	رشتهای
	unifilar U	تک رشتهای
	single conductor U	سیم تک رشتهای
	filamentary U	لیفی رشتهای
	filament lamp U	لامپ رشتهای
	filamentous U	لیفی رشتهای
	full duplex U	تمام دو رشتهای
	single core U	کابل یک رشتهای
	half duplex U	نیم دو رشتهای
	interdisciplinary U	میان رشتهای
	full duplex U	کاملا" دو رشتهای
	multiple wire U	چند رشتهای
	fibrous protein U	پروتئین رشتهای
	incandescent bulb U	لامپ رشتهای
	incandescent lamp U	لامپ رشتهای
	full duplex U	کاملا دو رشتهای
	multicore U	چند رشتهای
	multicore line U	خط چند رشتهای
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	string formula U	فرمول رشتهای
	rbis U	همبستگی دو رشتهای
	biserial correlation U	همبستگی دو رشتهای
	three core cable U	کابل سه رشتهای
	string manipulation U	دستکاری رشتهای
	string operation U	عملیات رشتهای
	bulbs U	لامپ رشتهای
	bulb U	لامپ رشتهای
	triserial correlation U	همبستگی سه رشتهای
	string file U	پرونده رشتهای
	duplex transmission U	مخابره دو رشتهای
	duplex channel U	مجرای دو رشتهای
	duplexing U	دو رشتهای کردن
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	continous strand furnace U	کوره رشتهای دائمی
	multicore cable U	کابل چند رشتهای
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	half duplex transmission U	مخابره دو نیم رشتهای
	multi strand machine U	دستگاه چند رشتهای
	point biserial correlation U	همبستگی دو رشتهای نقطهای
	full duplex channel U	مجرای کاملا دو رشتهای
	bifilar winding U	سیم پیچ دو رشتهای
	multi conductor cable U	کابل چند رشتهای
	rpbis U	همبستگی دو رشتهای نقطهای
	null U	رشتهای که هیچ حرفی ندارد
	double filament lamp U	لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
	multiple cable joint U	اتصال کابل چند رشتهای
	string U	رشتهای که فقط حاوی اعداد است
	alphabetic character set U	رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
	to cut brake or beat a r U	گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
	colons U	که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
	colon U	که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
	cacogenics U	رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
	energetics U	رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
	atom U	مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
	atoms U	مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
	urology U	رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
	urological U	رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
	biocenology U	رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
	ink U	چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
	inks U	چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
	urologic U	رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
	photochemistry U	رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
	gerontology U	رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
	biogeography U	رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
	cryogenics U	سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
	leads U	هادی
	directorial U	هادی
	ductile U	هادی
	electric conductor U	هادی
	leading line U	خط هادی
	directors U	هادی
	conductor U	هادی
	cable U	هادی
	cabled U	هادی
	director U	هادی
	lead U	هادی
	guides U	هادی
	guided U	هادی
	guide U	هادی
	steerer U	هادی
	conductors U	هادی
	cirrus U	لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
	conductor resistance U	مقاومت هادی
	conductor rail U	شینه هادی
	directrix U	هادی خط راهنما
	wireway U	سیم هادی
	directing staff U	ستاد هادی
	directress U	هادی خط راهنما
	director sight U	دوربین هادی
	vascular tissue U	بافت هادی
	valve guide U	هادی سوپاپ
	twin conductor U	هادی دوبل
	superconducter U	مافوق هادی
	dredging ladder U	هادی سطل
	guide vane U	تیغه هادی
	guide flag U	پرچم هادی
	ideal conductor U	هادی ایده ال
	internal conductor U	سیم هادی
	light guide U	هادی نور
	light pipe U	هادی نور
	light quide U	هادی نور
	noninductive U	غیر هادی
	electric conductor U	هادی برق
	semicinductor U	نیمه هادی
	semi conductor U	نیمه هادی
	electric conductor U	هادی الکتریسیته
	guide bank U	دیوار هادی سد
	solid state U	نیمه هادی
	heat conductor U	هادی حرارت
	conductor current U	جریان هادی
	conductors U	سیم هادی
	leads U	سبقت هادی
	leads U	کابل هادی
	conductor U	سیم هادی
	duct U	لوله هادی
	conductors U	هادی رسانا
	conductor U	هادی رسانا
	superconductors U	فوق هادی
	superconductor U	فوق هادی
	lizards U	بند هادی
	lizard U	بند هادی
	lead U	کابل هادی
	lead U	غلاف هادی
	circuit line U	هادی جریان
	bus bar U	ریل هادی
	conducting staff U	ستاد هادی
	water main U	لوله هادی اب
	conductive silver U	نقره هادی
	lead U	سبقت هادی
	leads U	غلاف هادی
	water mains U	لوله هادی اب
	scalar U	نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
	lead in U	مدار هادی اشتعال
	p type semiconductor U	نیمه هادی نوع "پی "
	nonconductor U	جسم غیر هادی
	port U	شیار هادی دهانه
	polestar U	هادی مورد توجه
	gallium arsenide U	قطعه نیمه هادی
	insulated conductor U	هادی عایق شده
	n type semiconductor U	نیمه هادی نوع N
	nozzle guide vane U	تیغههای هادی یا راهنما
	ohmage U	مقاومت هادی برق
	solid state cartridge U	کارتریج نیمه هادی
	wire U	هادی فلزی نازک
	wires U	هادی فلزی نازک
	semiconductor storage U	حافظه نیمه هادی
	semiconductor memory U	حافظه نیمه هادی
	superconducting computers U	کامپیوترهای مافوق هادی
	semiconductor device U	دستگاه نیمه هادی
	current carring wire U	سیم هادی جریان
	integrate semiconductor circuit U	مدار نیمه هادی مجتمع
	guides post U	نفر هادی مستقر شوید
	conductors U	وسیله هادی اجرا کننده
	solid-state U	مربوط به وسایل نیمه هادی
	conductor U	وسیله هادی اجرا کننده
	photoconductor U	هادی حساس نسبت به نور
	metallic oxide semiconductor U	نیمه هادی اکسید فلزی
	quadrattrix U	راهنمای تربیع منحنی هادی
	wave guide U	هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
	electric U	حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
	currents U	حرکت قط عات بار دار در یک هادی
	current U	حرکت قط عات بار دار در یک هادی
	variable camber U	سطوح هادی گاز به داخل توربین
	conductor U	هادی جریان برق رشته سیم
	nonsparking U	ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
	low gap semiconductor U	نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
	double U	تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
	diathermic U	هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
	doubled up U	تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
	doubled U	تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
	diathermanous U	هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
	complementary metal oxide semiconductor U	نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
	conductors U	هادی جریان برق رشته سیم
	transistors U	ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
	conductors U	مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
	transistor U	ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
	wafers U	تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
	randomly U	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
	random U	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
	wafer U	تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
	bathyconductograph U	وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
	leaders U	هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
	coupler U	وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی