English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
Other Matches
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
midnight U نیمه شب
moiety U نیمه
mid- U نیمه
mid U نیمه
stiffish U نیمه شق
semis U نیمه
division line U خط نیمه
semi U نیمه
part way U نیمه
in noon of night U در نیمه شب
half deck U نیمه پل
midyear U نیمه سال
semireligious U نیمه مذهبی
aileron U نیمه لچکی
semipublic U نیمه همگانی
semirigid U نیمه سخت
semiskilled U نیمه ماهر
demigod U نیمه خدا
semisolid U نیمه جامد
semisynthetic U نیمه مصنوعی
semisynthetic U نیمه ترکیبی
semiparasitic U نیمه انگلی
semiopaque U نیمه کدر
semiterrestrial U نیمه خاکی
dwarf wall U دیوار نیمه
semitranslucent U نیمه کدر
semitranslucent U نیمه شفاف
aileron U نیمه سنتوری
halvers U نیمه مشترک
semipermeable U نیمه تراوا
draft U نیمه نهایی
semipermanent U نیمه جاودان
drafted U نیمه نهایی
drafts U نیمه نهایی
half faced U نیمه کاره
half loaded U سلاح نیمه پر
half mast high U نیمه افراشته
foreconscious U نیمه هشیاری
semiprivate U نیمه خصوصی
half time U نیمه بازی
semipro U نیمه حرفهای
half tracked U نیمه شنی
half way U نیمه راه
parboil U نیمه پختن
midsummer U نیمه تابستان
semi-conscious U در حال نیمه غش
semi-conscious U نیمه بیهوش
semi-conscious U نیمه هشیار
half-timbered U نیمه چوبی
semi U نیمه تاحدی
semis U نیمه تاحدی
subliminal U نیمه خوداگاه
subliminally U نیمه خوداگاه
semi-final U نیمه نهایی
semi-precious U نیمه بهادار
partial U نیمه کامل
parboiled U نیمه پختن
parboiling U نیمه پختن
parboils U نیمه پختن
underemployed U نیمه کار
half-mast U نیمه افراشتگی
sub-tropical U نیمه حاره
half-mast U نیمه افراشتن
inchoate U نیمه تمام
semi-precious U نیمه گرانبها
midway U نیمه راه
semi finals U نیمه نهایی
subconscious U نیمه اگاه
subconscious U نیمه هشیار
solid state U نیمه هادی
shaly clay U رس نیمه بلوری
semivitrified U نیمه شیشهای
backcourt U نیمه دفاعی
semitropic U نیمه گرمسیری
before mid night U قبل از نیمه شب
brow ague U درد نیمه سر
subconsciously U نیمه هشیار
subconsciously U نیمه اگاه
semi-finals U نیمه نهایی
subsaline U نیمه شور
subovate U نیمه بیضی
subfossil U نیمه سنگواره
subarid U نیمه خشک
subadult U نیمه بالغ
subacute U نیمه حاد
halfway U نیمه راه
semitransparent U نیمه شفاف
partial fixing U نیمه گیرداری
second half U نیمه دوم
quasi commercial U نیمه بازرگانی
quasi concave U نیمه مقعر
quasi convex U نیمه محدب
semidome U نیمه گنبد
semidivine U نیمه خدا
semidivine U نیمه الهی
semidetached U نیمه مجزا
semi official U نیمه رسمی
quasi public U نیمه عمومی
quasi public U نیمه دولتی
quasi private U نیمه خصوصی
partially hearing U نیمه شنوا
partially sighted U نیمه بینا
semifixed U نیمه ثابت
preconscious U نیمه هشیار
semifinal U نیمه نهایی
semierect U نیمه قائم
semierect U نیمه ایستاده
semidomesticated U نیمه اهلی
semi skilled U نیمه ماهر
semi trailer U نیمه یدک
semi mechanization U نیمه مکانیزه
semicolonial U نیمه ازاد
half U نیمه نخست
semicolonial U نیمه مستعمره
semicolonialism U نیمه مستعمراتی
semiconscious U نیمه هوشیار
semiconscious U نیمه اگاه
semiconscious U نیمه بیهوش
semicrystalline U نیمه متبلور
semi literate U نیمه نویسا
semi independent U نیمه مستقل
semiactive U نیمه فعال
semiaquatic U نیمه ابزی
semiarboreal U نیمه درختی
semiarid U نیمه خشک
semiautomatic U نیمه خودکار
semicinductor U نیمه هادی
semicinductor U نیمه رسانا
semicivilized U نیمه متمدن
semi conductor U نیمه هادی
half-column U نیمه ستون
part time U نیمه وقت
semilogarithmic U نیمه لگاریتمی
semilog U نیمه لگاریتمی
nocturn U عبادت نیمه شب
semiliquid U نیمه مایع
semigloss U نیمه شفاف
semihard U نیمه سخت
left heart U نیمه چپ قلب
semihard U نیمه محکم
half-bat U آجر نیمه
middle watch U نگهبانی نیمه شب
semicrystalline U نیمه بلورین
midwatch U پاس نیمه شب
semilate U نیمه دیررس
megrim U درد نیمه سر
part-time U نیمه وقت
semilustrous U نیمه درخشنده
semigloss U نیمه درخشان
semimobile U نیمه متحرک
semiopaque U نیمه شفاف
half-time U نیمه نخست
translucent U نیمه شفاف
semifluid U نیمه ابکی
first half U نیمه نخست
semiformal U نیمه رسمی
semiofficial U نیمه رسمی
semi killed steel U فولاد نیمه ارام
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
seminomad U مردم نیمه چادرنشین
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
halving method U روش دو نیمه سازی
semicrustaceous U نیمه سخت پوست
semiautonomous U نیمه خود مختار
subception U ادراک نیمه هشیار
seminomad U نیمه بیابان گرد
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
semi independent U نیمه خود مختار
semi interquartile range U دامنه نیمه چارکی
halfway houses U منزل نیمه راه
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
halfway house U منزل نیمه راه
semidefinite matrix U ماتریس نیمه معین
semiconductor storage U حافظه نیمه هادی
half way U واقع در نیمه راه
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
beauty sleep U خواب پیش از نیمه شب
half-mast U پرچم نیمه افراشته
semi logarithmic paper U کاغذ نیمه لگاریتمی
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
quasi steady U جریان نیمه ارام
oligapoly U فروش نیمه انحصاری
oligopsony U خرید نیمه انحصاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com