English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
normal force U نیروی عمودی
vertical force U نیروی عمودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
straight U عمودی
perpendecular U عمودی
erecting U عمودی
lineal U عمودی
righting U حق عمودی
plumb line U خط عمودی
othogonal U عمودی
vertical U عمودی
upright U عمودی
straighter U عمودی
erect U عمودی
right U حق عمودی
erected U عمودی
erects U عمودی
perpendicular U عمودی
righted U حق عمودی
plumb lines U خط عمودی
on end U عمودی
straightest U عمودی
vertical justification U تطابق عمودی
hammer-post U تیر عمودی
vertical interval U فاصله عمودی
vertical merger U ادغام عمودی
vertical integration U ادغام عمودی
vertical expansion U گسترش عمودی
plumb U شاقول عمودی
vertical justification U تنظیم عمودی
vertical equity U برابرسازی عمودی
vertical equity U عدالت عمودی
boom U ستون عمودی
boomed U ستون عمودی
booming U ستون عمودی
brise-soleil U کرکره عمودی
y axis U محور عمودی
Y direction U حرکت عمودی
door-post U [تیر عمودی در]
nosedive U فرود عمودی
crown-post U تیرک عمودی
nosediving U فرود عمودی
whip stall U حرکت عمودی
aplomb U حالت عمودی
lineal U عمودی اجدادی
vertical mobility U تحرک عمودی
vertical recording U ضبق عمودی
booms U ستون عمودی
nosedives U فرود عمودی
nosedived U فرود عمودی
vertical scrolling U چرخش عمودی
vertical synchronizing U همزمانساز عمودی
verticality U حالت عمودی
brise-soleil U پرده عمودی
stringers U تراورس عمودی
normal axis U محور عمودی
normal force U تلاش عمودی
vertical U عمودی [ریاضی]
off plmb U غیر عمودی
out of plumb U غیر عمودی
orthogonal rotation U چرخش عمودی
orthotropism U رویش عمودی
out of the perpendicular U غیر عمودی
perpendecular U خط عمودی یا قائم
near vertical U تقریبا عمودی
normal acceleration U شتاب عمودی
joint drain U زهکش عمودی
linal descent U وارث خط عمودی
erectness U حالت عمودی
profile U برش عمودی
profiled U برش عمودی
orthogonality U حالت عمودی
profiles U برش عمودی
profiling U برش عمودی
stringer U تراورس عمودی
tap root U ریشه عمودی
cliff U صخره عمودی
cliffs U صخره عمودی
riser U سیم عمودی
vertical adjustment U تنظیم عمودی
vertical antenna U انتن عمودی
vertical growth U رشد عمودی
vertical axis U محور عمودی
vertical combines U ترکیب عمودی
angle socket سرپیچ عمودی
apeak U عمودی قائم
perpendicularity U حالت عمودی
plumbness U حالت عمودی
portraint orientation U تمایل عمودی
apeak U بحالت عمودی
stanchion U میلههای عمودی ناو
upright U تیرک عمودی دروازه
vertical stabilizer U تیغه یا باله عمودی
Y coordinate U مختصات بردار عمودی
vertical tab U جدول بندی عمودی
erectly U بطور ایستاده یا عمودی
vrc U بررسی افزایش عمودی
lucarne U پنجره عمودی خوابگاه
hoop U میله عمودی کروکه
gules U خطوط موازی عمودی
hoops U میله عمودی کروکه
y axis U بردار عمودی گراف
rudders U مکان عمودی متحرک
door-jamb U [تیر عمودی چارچوب در]
crown-strut U [شمع پشتبند عمودی]
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
munting U الت عمودی پنجره
goalposts U تیرک عمودی دروازه
serrated vertical pulse U ضربه عمودی دندانهای
taproot U ریشه عمودی اصلی
vertical application U برنامه کاربردی عمودی
stairwells U پله کان عمودی
goalpost U تیرک عمودی دروازه
plumb U : راست بطور عمودی
anchor at short stay U لنگر طولی عمودی
stairwell U پله کان عمودی
rudder U مکان عمودی متحرک
jamb U تیر عمودی چارچوپ
profiling U نیمرخ برش عمودی
vertical cliffs U صخره های عمودی
profile U نیمرخ برش عمودی
profiled U نیمرخ برش عمودی
jambs U تیر عمودی چارچوپ
profiles U نیمرخ برش عمودی
bulkheads U دیواره عمودی روی قایق
axis U برای مختصات عمودی در گراف
profiled U برش عمودی تصویر جانبی
escoinson U [گوشه تیر عمودی چارچوب]
orthotropic U دارای محور اصلی عمودی
bulkhead U دیواره عمودی روی قایق
vertical speed U سرعت صعود عمودی هواپیما
chimney-jamb U [تیر عمودی چارچوب دودکش]
profile U برش عمودی تصویر جانبی
slash pocket U جیب عمودی درجهت درزلباس
sternpost U تیر عمودی عقب کشتی
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
profiles U برش عمودی تصویر جانبی
pitches U چرخش عمودی وعرضی ناو
king-pendant U [تیر عمودی در خرپای میانی]
profiling U برش عمودی تصویر جانبی
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
pitch U چرخش عمودی وعرضی ناو
flute U [شیار عمودی روی ستون]
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
papered U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
stile U باهو چوب عمودی چهارچوب درب
masse U ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
stiles U باهو چوب عمودی چهارچوب درب
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
paper U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
lubber line U خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
simple shear U دراین برش تنش عمودی وجودندارد
y axis U محور عمودی روی یک صفحه مختصات
y amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
papering U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
plumb U عمق پیمودن عمودی قرار دادن
springing teal U تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
columns U خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
column U خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
intertie U تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
munnion U جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
mullion U جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
capriole U پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com