English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
momentum U نیروی حرکت انی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
locomotive U حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotives U حرکت دهنده نیروی محرکه
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
drag force U نیروی مقاوم حرکت
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
poomse U نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
zero length launching U نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
Other Matches
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
stabile U بدون حرکت بی حرکت
attached strength U استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
jet propulsion U نیروی جت
total force U نیروی کل
jet U نیروی جت
jetting U نیروی جت
jetted U نیروی جت
jets U نیروی جت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
militia U نیروی نظامی
compressive force U نیروی تراکمی
damping force U نیروی میران
naval forces U نیروی دریایی
net force U نیروی برایند
net force U نیروی خالص
work force U نیروی کار
conservation force U نیروی باقی
shearing force U نیروی برشی
friendliest U نیروی خودی
friendly U نیروی خودی
electrostatic force U نیروی الکتروستاتیکی
impetus U نیروی جنبش
impetus U نیروی محرک
service component U نیروی مسلح
electromotive force U نیروی الکتروموتوری
drag force U نیروی کششی
muscularly U با نیروی ماهیچه
shear load U نیروی برشی
radiant energy U نیروی موجی
air forces U نیروی هوایی
air force U نیروی هوایی
nonaxial force U نیروی غیرمحوری
vital force U نیروی حیاتی
vital energy U نیروی زندگی
force U نیروی نظامی
electromotive force U نیروی برقرانی
resutant force U نیروی خالص
resutant U نیروی برایند
resutant force U نیروی برایند
concurrent force U نیروی همرس
militias U نیروی نظامی
drifting force U نیروی وزش
cutting thrust U نیروی برش
soldiery U نیروی نظامی
specified command U نیروی اختصاصی
forcing U نیروی نظامی
waterpower U نیروی ابی
resutant U نیروی خالص
friendlies U نیروی خودی
retentiveness U نیروی نگاهداری
yoghurts U نیروی ذخیره
yoghurt U نیروی ذخیره
marine forces U نیروی تفنگدار
yoghourts U نیروی ذخیره
mechanized force U نیروی مکانیزه
explosive force U نیروی انفجار
reserve force U نیروی احتیاط
labour U نیروی انسانی
yogurts U نیروی ذخیره
destrudo U نیروی ویرانگری
momentum U نیروی حرکتی
mailed fist U نیروی مسلح
external force U نیروی خارجی
retentive power or memory U نیروی ضبط
man power U نیروی مردانه
man power U نیروی انسانی
mana U نیروی جادویی
external force U نیروی بیرونی
restoring force U نیروی بازگرداننده
resistive force U نیروی مقاوم
exchange force U نیروی تبادلی
forces U نیروی نظامی
water power U نیروی ابی
dissipative force U نیروی اتلافی
screening force U نیروی پوششی
cohesive force U نیروی همچسبی
screening force U نیروی پوشاننده
security force U نیروی تامینی
cohesive force U نیروی چسبندگی
sediment dislodging force U نیروی کشش
static U نیروی ثابت
cohesive force U نیروی همدوسی
HP U نیروی اسب
equilibrant U نیروی متعادل
emf U نیروی برقرانی
workforce U نیروی کار
friendlier U نیروی خودی
labors U نیروی انسانی
labored U نیروی انسانی
repulsion force U نیروی دافعه
dispersion force U نیروی پاشیدگی
rotor force U نیروی روتور
seed stock U نیروی ذخیره
electric force U نیروی الکتریکی
constabularies U نیروی شهربانی
dynamically U نیروی درونی
power of production U نیروی تولید
retentivity U نیروی حفظ
propulsion U نیروی محرکه
stamina U نیروی حیاتی
staying power U نیروی پایداری
to gauge wind U نیروی بادراسنجیدن
strike force U نیروی ضربتی
coriolis force U نیروی کوریولیس
counterbalances U نیروی برابر
counterbalanced U نیروی برابر
police power U نیروی پلیس
paratroop U نیروی چترباز
people forces U نیروی پایداری
constabulary U نیروی شهربانی
counterbalance U نیروی برابر
lifeblood U نیروی حیاتی
vitality U نیروی حیاتی
dynamic U نیروی درونی
dynamic U نیروی مستقر
police power U نیروی انتظامی
tide rising force U نیروی کشنداور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com