English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
gravitational force U نیروی جاذبه
attractive force U نیروی جاذبه
attraction force U نیروی جاذبه
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
intermolecular attractive force U نیروی جاذبه بین مولکولی
affinity U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
affinities U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
equal U همگن
equaled U همگن
equaling U همگن
equalling U همگن
equals U همگن
homogeneous U همگن
equalled U همگن
homogeneous catalyst U کاتالیزور همگن
clone U ابزار همگن
cloned U ابزار همگن
homogeneous mixture U مخلوط همگن
clones U ابزار همگن
cloning U ابزار همگن
homogeneous reaction U واکنش همگن
homogeneous earth dam U سد خاکی همگن
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
homogeneous production function U تابع تولید همگن
linear homogenous production function U تابع تولید خطی همگن
quadratic homogeneous function U تابع همگن درجه دوم
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
valence U جاذبه
appeals U جاذبه
appealed U جاذبه
appeal U جاذبه
gravitation U جاذبه
gravity U جاذبه
attractions U جاذبه
attraction U جاذبه
law of gravity U جاذبه
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
gravitation U جاذبه ثقلی
gravitation U کشش جاذبه
gravitational attraction U جاذبه گرانشی
sexiness U جاذبه جنسی
attration U جاذبه کشندگی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
adhesion U جاذبه سطحی
electron capture U جاذبه الکترونی
attraction of current U جاذبه میدان
attractive field U میدان جاذبه
absorpthiveness U قوه جاذبه
electrostatic attraction U جاذبه الکترواستاتیکی
gravitation U قوه جاذبه
capillary attraction U جاذبه شعریه
sex appeal U جاذبه جنسی
electromagnetic attraction U جاذبه الکترومغناطیسی
coulomb attraction U جاذبه کولنی
counter attraction U جاذبه متقابله
magnetic attraction U جاذبه مغناطیسی
gravitational waves U امواج جاذبه
cohesion U جاذبه مولکولی
gravitational constant U ثابت جاذبه
gravitation U جاذبه گرانشی
ingredients U ذرات
ingredient U ذرات
law of electrostatic attraction U قانون جاذبه الکترواستاتیکی
intensity of gravity U گرانی یا جاذبه زیاد
centripetal force U قوه جاذبه مرکز
law of universal gravitation U قانون جاذبه عمومی
scenic attractions U جاذبه های دیدنی
magnetic dip U میدان جاذبه مغناطیسی
geomagnetic U وابسته به جاذبه زمین
magnetic dip U قوه جاذبه مغناطیسی
interionic attraction U جاذبه بین یونی
ablatitious U کاهنده قوه جاذبه
intermolecular attraction U جاذبه بین مولکولی
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
roily U پر از ذرات رسوبی
planetesimal U ذرات سیارهای
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
cosmic particles U ذرات کیهانی
fundamental particles U ذرات بنیادی
elementary particles U ذرات بنیادی
allergen U ذرات الرژی زا
blood corpuscles U ذرات خون
denseness U تراکم ذرات
metal foulings U ذرات فلز
weight of solids U وزن ذرات
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
molecular attracticm U جاده ذرات
sand blasting U ذرات سنگ
particle physics U فیزیک ذرات
intermolecular U بین ذرات
intermolecular U در داخل ذرات
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
gravity U جاذبه زمین درجه کشش
gravity U جاذبه زمین کشش انحراف
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
emulsion U ذرات چربی دراب
particulate U دارای ذرات ریز
emulsioned U ذرات چربی دراب
particle physics U فیزیک ذرات اتمی
emulsioning U ذرات چربی دراب
emulsions U ذرات چربی دراب
thershold temperature U استانه دمای ذرات
cascade impactor U دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
nebulize U تبدیل به ذرات کردن
segregation U تفکیک ذرات بتن
pollinium U توده ذرات گرده گل
absorption of charged particles U جذب ذرات باردار
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
effective size of grain U قطر موثر ذرات
scattering of alpha particles U پراکندگی ذرات الفا
gravitating U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
fall out U ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
leucocytosis U افزودگی ذرات سفید خون
polymerization U ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsifying U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsified U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
dispersion U متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
granulate U دارای ذرات ریز کردن
isometric U دارای ذرات ریز متساوی
isometrics U دارای ذرات ریز متساوی
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
nucleon U ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
achondrite U سنگ الماس بدون ذرات گرد
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
micronize U بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
geotropism U رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
textures U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
mists U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mist U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
synchrotron U دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
texture U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomizing U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomised U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
atomize U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
atomizes U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
atomized U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
atomizers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomizer U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com