Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marquize
U
نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glyptography
U
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
gemstone
U
نگین
key fruit
U
نگین
solitaire
U
نگین تکی
foil
U
جای نگین
solitaires
U
نگین تکی
enchase
U
در نگین گذاشتن
mounting
U
نگین دار
foiled
U
جای نگین
foiling
U
جای نگین
bezel
U
نگین دان
dactyliography
U
نگین سازی
dactyliography
U
نگین نویسی
foils
U
جای نگین
setting
U
جای نگین قرارگاه
settings
U
جای نگین قرارگاه
collet
U
حلقه نگین دار
feathering
U
[تزئینات با نگین تراشیده شده کوچک]
elliptic
U
بیضی
ovate
U
بیضی
scutellate
U
بیضی
ellipses
U
بیضی
ellipsoid
U
بیضی
ellipse
U
بیضی
oviform
U
بیضی
ellipsoid
U
بیضی گون
ellipsoid
U
بیضی وار
elliptical arch
U
طاق بیضی
subovate
U
نیمه بیضی
elliptically
U
به شکل بیضی
elliptical
U
بیضی شکل
quasi elliptic
U
شبه بیضی
oval window
U
روزنه بیضی
ovally
U
بشکل بیضی
fenestra ovalis
U
روزنه بیضی
subovate
U
تقریبا بیضی
ovals
U
زمین بیضی شکل
elliptical roller
U
غلطک بیضی شکل
oval
U
زمین بیضی شکل
speedway
U
پیست بیضی اتومبیلرانی
elliptical galaxy
U
کهکشان بیضی گون
gem
U
جواهر
gems
U
جواهر
jewels
U
جواهر
bijou
U
جواهر
jewel
U
جواهر
trammel
U
الت ترسیم بیضی تعدیل
ovals
U
بیضی تخم مرغی شکل
oval
U
بیضی تخم مرغی شکل
ovalize
U
تخم مرغی یا بیضی کردن
gemmed
U
جواهر نشان
jeweller
U
جواهر ساز
jewellers
U
جواهر ساز
treasures
U
ثروت جواهر
treasured
U
ثروت جواهر
treasure
U
ثروت جواهر
jeweller
U
جواهر فروش
jeweler
U
جواهر ساز
pendant
U
جواهر آویزه
gemmology
U
جواهر شناسی
jewel box
U
جعبه جواهر
bijouterie
U
جواهر فروشی
jewelers
U
جواهر فروش
jewelers
U
جواهر ساز
jewelry
U
جواهر فروشی
jewellers
U
جواهر فروش
ornamented with jewles
U
اراسته به جواهر
jewel case
U
قوطی جواهر
gemstones
U
سنگ جواهر
treasuring
U
ثروت جواهر
gemstone
U
سنگ جواهر
pone
U
نان بیضی شکل ارد ذرت
briolette
U
نوعی الماس بیضی یا گلابی شکل
inlaid
U
جواهر نشان شده
trinketry
U
جواهر الات بدلی
ouch
U
جواهر سنجاق قفلی
armlet
U
بازوبند
[بعنوان جواهر]
jeweler
U
جواهر فروش جواهری
trinketer
U
فروشنده جواهر بدلی
glyptograph
U
نقش روی جواهر
as good as gold
<idiom>
U
مثل یک تکه جواهر
inlaid with gems
U
جواهر نشان مرصع
bibelot
U
جواهر یازینت کم ارزش
riviere
U
گردن بند جواهر
casket
U
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
trinket
U
چیز کم خرج جواهر بدلی
pendant necklace
U
گردن بند با جواهر آویزه
trinkets
U
چیز کم خرج جواهر بدلی
caskets
U
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
aigrette
U
شاخهء جواهر دستهء کرک
setters
U
جواهر نشان حروف چین
setter
U
جواهر نشان حروف چین
tokay
U
انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
scarab
U
تکه جواهر سوسک سرگین غلتان
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
facets
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facet
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
gems
U
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gem
U
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
breasted drill
U
مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
tracked
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
palettes
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palette
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
track
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
turtleback
U
لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
walking ring
U
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
gem-set rug
U
قالچه جواهر نشان
[بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
lithoglyptics
U
کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
medallion
U
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
pendant
U
سر ترنج
[کلاله]
[سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
table carpet
U
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
at the owner's risk
U
باشد
admissibleness
U
باشد
admissibly
U
باشد
incomplete flower
U
کم باشد
some one or other
U
هر کس باشد
Benedictine
U
باشد
reflexively
U
باشد
any old thing
U
هر چه باشد
custom's declaration
U
باشد
Benedictines
U
باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
be it so
U
چنین باشد
let it remain as it is
U
بگذارید باشد
over crowding
U
بیشتر باشد
at most
U
خیلی باشد
quantum sufficit
U
چندان که بس باشد
whencesoever
U
از هرجا که باشد
whosoever
U
هر شخصی که باشد
coute que coute
U
بهربهاکه باشد
let it be
U
بگذارید باشد
whoso
U
هر شخصی که باشد
if he be
U
اگر او باشد
keep your peck up
U
دل داشته باشد
stet
U
بگذارید باشد
hydroxide
U
داشته باشد
beit so
U
چنین باشد
if any
U
اگر باشد
out of range
U
که خارج از حد سیستم باشد
library edition
U
چاپی که درخودکتابخانه باشد
inoffensively
U
بی انکه زننده باشد
at all events
U
بهر وسیله که باشد
culpably
U
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
perhaps so
U
شاید چنین باشد
HTTPD
U
تصدیق و جستجو باشد
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
strays
U
که متوقف نشده باشد
straying
U
که متوقف نشده باشد
stray
U
که متوقف نشده باشد
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
he wished to be private
U
می خواست در خلوت باشد
how difficult soever it may be
U
هر قدر سخت باشد
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
as the case may be
U
تاچه مورد باشد
if necessary
U
اگر لازم باشد
by all means
U
بهر قیمت که باشد
shell back
U
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
at f.
U
منتهی خیلی باشد
medially
U
چنانکه درمیان باشد
if need be
U
اگر لازم باشد
if i find an opportunity
U
اگر مجالی باشد
at any price
U
بهر قسمت که باشد
if any
U
اگر داشته باشد
caryatid
U
ستونی که مجسمه زن باشد
meetly
U
چنانکه در خور باشد
steady as you go
U
راه ثابت باشد
i girder
U
تیری که بشکل ) باشد
pterygium
U
گلبرگی که مانندبال باشد
inviolably
U
چنانکه سزاوارحرمت باشد
riparian
U
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
Mind the step!
U
حواست به پله باشد!
May his soull live in peace.
U
روحش شاد باشد
flocculence
U
یا دسته پشم باشد
that depends
U
تا چه شرایطی درکار باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com