Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
herd book
U
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ipomoea
U
حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
renumber
U
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
such as
U
همچون
like
U
شبیه همچون
liked
U
شبیه همچون
likes
U
شبیه همچون
primary material
U
مواد اولیه فرش
[همچون نخ و رنگ]
Zeal without knowledge is a runaway horse .
<proverb>
U
جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
striped lines
U
خطوط راه راه
[همچون نقش محرمات]
flavonal dyes
U
فلاون
[مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
certain
U
برخی
cretain
U
برخی
several
U
برخی از
some
U
برخی
scundine quid
U
از برخی جهات
attribute
U
در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations .
U
طبق برخی ملاحظات
attributes
U
در برخی سیستم عامل ها
attributing
U
در برخی سیستم عامل ها
source
U
خصوصیت برخی bridge ها که
ARQ
U
قابل استفاده در برخی مودم ها
glue sniffing
U
بو کردن برخی از انواع چسب
O.K.
U
در برخی سیستم ها به کار می رود
faunology
U
جانوران
landgravine
U
لقب برخی از شاهزادگان المانی است
Some friends who shall be nameless.
U
برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
podesta
U
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
kit
U
بچه جانوران
acephali
U
جانوران بیسر
herbivora
U
جانوران علفخوار
bimana
U
جانوران دودست
lights
U
ریه جانوران
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
kits
U
بچه جانوران
faunae
U
مربوط به جانوران
faunis
U
الهه جانوران
implacentalia
U
جانوران بی جفت
animal kingdom
U
جهان جانوران
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
animalist
U
پیکرنمای جانوران
animality
U
زندگی جانوران
invertebrata
U
جانوران بی مهره
animals kingdom
U
جهان جانوران
halobiont
U
جانوران اب شور
zooplankton
U
جانوران شناور
menageries
U
نمایشگاه جانوران
vermin
U
جانوران موذی
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
faunistic
U
وابسته به جانوران
ghost
U
نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghosts
U
نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
Brit
U
نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
Brits
U
نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
articulata
U
جانوران حلقه دار
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
underbody
U
پایین تنه جانوران
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
biosystematic
U
رده بندی جانوران
pachyder mata
U
جانوران پوست کلفت
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
neontology
U
بررسی جانوران مانده
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
pincer
U
عضو گازانبری جانوران
claws
U
سرپنجه جانوران ناخن
clawing
U
سرپنجه جانوران ناخن
clawed
U
سرپنجه جانوران ناخن
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
zooid
U
جانورسان شبیه جانوران
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
prints
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
ergotism
U
مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
printed
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print
U
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
history
U
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
histories
U
خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
semicolon
U
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
somite
U
حلقه یابند بدن جانوران
microorganism
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
limnologist
U
زیست شناس جانوران اب شیرین
seafood
U
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
weasel
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
weasels
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
To kI'll animals for food .
U
جانوران را برای غذا کشتن
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
animalcular
U
وابسته به جانوران ذره بینی
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
Some parent spoil their children .
U
برخی پدر ومادرها بچه هایشان را لوس بار می آورند
s 00 bus
U
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
overseer of the poor
U
ماموری که رسیدگی به بی نوایان و برخی کارهای دیگریک ناحیه میکند
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
borrowed
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
alpha privative
U
الف سالبه که در سر برخی واژههای انگلیسی نیز درمی اید
dowsing rod
U
چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
kinnikinnic
U
برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
borrows
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
landgrave
U
لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
borrow
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechnics
U
روش تربیت ورام کردن جانوران
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
U
روش تربیت و رام کردن جانوران
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
polyzoic
U
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
zootechny
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
deadfall
U
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
foraminifer
U
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
IFF
U
استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
gremial
U
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
colon
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons
U
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
propylite
U
یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
degradation
U
اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
pinfold
U
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
chine
U
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
lethal chamber
U
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
inbreed
U
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
dollar sign
U
که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
look ahead
U
عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
preferentialism
U
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
hard roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
oestrual
U
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
omnivora
U
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
Brit
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
drag net
U
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
Brits
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
interchange file format
U
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
orientated
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد
heteromorphic
U
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding
U
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
user
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
mouses
U
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
users
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
mouse
U
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
LSD
U
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید
[دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
labyrinthodon
U
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
MNP
U
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
HSSI
U
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
galantine
U
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
plot
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
racism
U
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
a dead language
<idiom>
U
زبان مرده و منقرض شده
[زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
preprocessor
U
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
algebra
U
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
dedications
U
در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
dedication
U
در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com