Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
caravel
U
نوعی کشتی یا هواپیما
caravelle
U
نوعی کشتی یا هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
aerocommander
U
نوعی هواپیما
ship
U
کشتی هوایی هواپیما
ships
U
کشتی هوایی هواپیما
tie down
U
مهار هواپیما یا کشتی
pilots
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
debarkation
U
پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
porthole
U
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
cruising range
U
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
portholes
U
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
headings
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation
U
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
heading
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
square rigger
U
نوعی کشتی بادی
corsair
U
نوعی کشتی بربری
fireman's carry and leg block
U
نوعی فن کشتی یک دست و یک پا
staged crews
U
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
freight
U
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wreck
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
blimp
U
نوعی کشتی هوایی غیرصلب
check port/starboard
U
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
gyroplane
U
نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
compass acceleration error
U
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
Brig
U
نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
debriefing
U
پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
clock code position
U
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
ferrets
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
transit bearing
U
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
manspace
U
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
flat pallet
U
پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
aircraft
U
هواپیما
air craft
U
هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
aeroplanes
U
هواپیما
air plane
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
escadrille
U
6 هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
planing
U
هواپیما
planes
U
هواپیما
airplane
U
هواپیما
airplain
U
هواپیما
flying machine
U
هواپیما
planed
U
هواپیما
tailplane
U
دم هواپیما
flight
U
هواپیما
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
planed
U
صاف هواپیما
captain
U
فرمانده هواپیما
captained
U
فرمانده هواپیما
captaining
U
فرمانده هواپیما
captains
U
فرمانده هواپیما
altitude
U
ارتفاع هواپیما
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
hijacking
U
هواپیما ربائی
hijackings
U
هواپیما ربائی
planing
U
صاف هواپیما
planes
U
صاف هواپیما
air hostess
U
مهماندار هواپیما
port
U
فرودگاه هواپیما
path of flight
U
مسیر هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
crews
U
خدمه هواپیما
roll out
U
سر خوردن هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
screw
U
ملخ هواپیما
hangar
U
اشیانه هواپیما
plane
U
صاف هواپیما
rudder bar
U
فرمان هواپیما
propeller
U
ملخ هواپیما
loads
U
بارمهمات هواپیما
hangars
U
اشیانه هواپیما
screws
U
ملخ هواپیما
load
U
بارمهمات هواپیما
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
airframe
U
بدنهء هواپیما
airframe
U
اسکلت هواپیما
airframe
U
شاسی هواپیما
airframe
U
بدنه هواپیما
airscrew
U
ملخ هواپیما
albatrose
U
یک نوع هواپیما
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
avgas
U
بنزین هواپیما
invention of the aeroplane
U
اختراع هواپیما
aircraft repair
U
تعمیر هواپیما
aircraft records
U
اسناد هواپیما
agl
U
رادار هواپیما
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
aircraft specification
U
خصوصیات هواپیما
aircraft arrestment
U
مهارکردن هواپیما
aircraft engine
U
موتور هواپیما
aircraft inspection
U
بازرسی هواپیما
aircraft log book
U
بایگانیها هواپیما
aviation fuel
U
سوخت هواپیما
aviation gasoline
U
بنزین هواپیما
fuselage
U
دماغه هواپیما
fuselage
U
بدنه هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com