Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
atari
U
یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
colossal
U
بسیار بزرگ
excessive
U
بسیار یا بزرگ
ultra-
U
در معنای بسیار بزرگ
megalopolis
U
شهر بسیار بزرگ
very large data base
U
پایگاه داده بسیار بزرگ
biblical proportions
U
به اندازه بسیار زیاد
[بزرگ]
super
U
بسیار خوب بزرگ اندازه
Dec
U
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
cyber
U
یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند
very large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
cumulo nimbus
U
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
leather back
U
لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
distributing
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
cms
U
ConversationalIB سیستم عامل کامپیوترهای بزرگ System onitor
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
guide
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guides
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
vm/sp
U
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
atari
U
نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
comdex
U
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
pl/
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
giant corporation
U
شرکت بزرگ
names
U
نام یک شرکت بزرگ
major corporation
U
شرکت سهامی بزرگ
name
U
نام یک شرکت بزرگ
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
dalmatian
U
نوعی سگ بزرگ
bulldogs
U
نوعی سگ بزرگ
bulldog
U
نوعی سگ بزرگ
saint bernard
U
نوعی سگ بزرگ
fielded
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
grampus
U
نوعی یونس بزرگ
black grouse
U
نوعی باقرقره بزرگ
mainframe
U
کامپیوتر بزرگ
main frame
U
کامپیوتر بزرگ
mainframes
U
کامپیوتر بزرگ
halibut
U
نوعی ماهی پهن بزرگ
halibuts
U
نوعی ماهی پهن بزرگ
brazier head rivet
U
نوعی پرچ با سر بزرگ ونازک
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
underflow
U
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
parachute spinnaker
U
نوعی بادبان خیلی بزرگ 3گوشه
breast drill
U
نوعی دریل دارای مته بزرگ
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
avocados
U
نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
avocado
U
نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
big blue
U
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
great dane
U
نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
mudcapping
U
نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
starlifter
U
نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
state-of-the-art
U
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
pyramiding
U
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
appleline
U
IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
Novell
U
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
unix
U
سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
background
U
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
backgrounds
U
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
borland international
U
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
downsize
U
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
unco
U
بسیار
sadly
U
بسیار بد
muckle
U
بسیار
very
U
بسیار
not a lettle
U
بسیار
lot
U
بسیار
multifarious
U
بسیار
out and a way
U
بسیار
multiplicity
U
بسیار
sorely
U
بسیار
powerfully
U
بسیار
awfully
U
بسیار
multiped
U
بسیار پا
mickle or muckle
U
بسیار
oftentimes
U
بسیار
seldom
U
بسیار کم
no end of
U
بسیار
many
U
بسیار
plenty
U
بسیار
an abundance of
U
بسیار
thousand and one
U
بسیار
mickle
U
بسیار
far
U
بسیار
immortally
U
بسیار
abundant
U
بسیار
numerous
U
بسیار
precious
U
بسیار
very little
U
بسیار کم
longeval
U
بسیار زی
beastby
U
بسیار
overly
U
بسیار
lousy
<adj.>
U
بسیار بد
ever so
U
بسیار
all-
U
بسیار
detestable
U
بسیار بد
far and away
U
بسیار
awful
<adj.>
U
بسیار بد
parlous
U
بسیار
desperate
U
بسیار بد
terrible
<adj.>
U
بسیار بد
galore
U
بسیار
sopping
U
بسیار
by far
U
بسیار
lashongs
U
بسیار
all
U
بسیار
so mush
U
بسیار
much
U
بسیار
rotten
<adj.>
U
بسیار بد
clinking
U
بسیار
main
U
بسیار مهم
well-to-do
<idiom>
U
بسیار ثروتمند
be unable to say boo to a goose
U
بسیار ترسو
primal
U
بسیار قدیمی
perfervid
U
بسیار باحرارت
primordiality
U
قدمت بسیار
overweening
U
بسیار مغرور
infernality
U
زشتی بسیار
herculean
U
بسیار دشوار
much rain
U
باران بسیار
chasm
U
فرق بسیار
chasms
U
فرق بسیار
stunning
U
بسیار خوب
much was said
U
بسیار چیزهاگفته شد
monstrosities
U
شرارت بسیار
ravenous
U
بسیار گرسنه
much pleased
U
بسیار خوشتود
ultramodern
U
بسیار تازه
prepotent
U
بسیار توانا
lots
U
بسیار فراوان
prepotency
U
نفوذ بسیار
nymphs
U
زن بسیار زیبا
inappreciable
U
نامحسوس بسیار کم
priceless
U
بسیار گران
death traps
U
بسیار خطرناک
priceless
U
بسیار پر قیمت
thoroughgoing
U
بسیار دقیق
primes
U
بسیار مهم
nymph
U
زن بسیار زیبا
polygons
U
بسیار پهلو
superheat
U
بسیار گرم
supersubtlety
U
زرنگی بسیار
oft
U
بسیار رخ دهنده
primordial
U
بسیار کهن
dammit
U
فحش بسیار
damn
U
فحش بسیار
extras
U
بسیار خیلی
all right
<idiom>
U
بسیار خوب
terrible
U
بسیار بد سهمناک
punctuality
U
دقت بسیار
superfine
U
بسیار فریف
tinier
U
بسیار کوچک
heartbreak
U
اندوه بسیار
polygon
U
بسیار پهلو
tiniest
U
بسیار کوچک
peracute
U
بسیار سخت
tiny
U
بسیار کوچک
extra-
U
بسیار خیلی
prodigy
U
بسیار زیرک
devilish
U
بسیار بد اهریمنی
death trap
U
بسیار خطرناک
meticulosity
U
دقت بسیار
many persons
U
مردمان بسیار
monstrosity
U
شرارت بسیار
many books
U
کتابهای بسیار
the d. is in him
U
بسیار شروراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com