Perdic | نوعی علائم موسیقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tablature U	نوعی علائم موسیقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	accent mark U	یکی از علائم تکیه در موسیقی
	glockenspiel U	نوعی الت موسیقی
	dulcet U	نوعی الت موسیقی
	sext U	یک ششم نوعی الت موسیقی
	saxophones U	نوعی الت موسیقی بادی
	saxophone U	نوعی الت موسیقی بادی
	fugue U	نوعی الت بادی موسیقی
	fugues U	نوعی الت بادی موسیقی
	celesta U	نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
	ocarina U	نوعی الت موسیقی شبیه نای
	acid house party	نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی
	hurdy gurdy U	نوعی الت موسیقی که باگرداندن دستهای کار میکند
	acid house U	نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
	rhythm-and-blues U	نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
	musical chairs U	نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
	fugal U	وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
	legend U	شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
	legends U	شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
	play by ear <idiom> U	توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
	melody U	مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
	melodies U	مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
	to sight-read something U	از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
	musicom U	یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
	MIDI Mapper U	برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
	MIDI file U	فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
	fire bee U	نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
	zaph dignbats U	علائم زف
	symbols U	علائم
	bittersweet U	نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
	shading symbols U	علائم سایهای
	facings U	علائم ریاضی
	facing U	علائم ریاضی
	sound signal	علائم صدا
	indication signs U	علائم راهنمائی
	sinusoidal signals U	علائم سینوسی
	schematic symbols U	علائم الگویی
	identification signs U	علائم تشخیص
	The symptoms ( of a disease) . U	علائم بیماری
	economic indicator U	علائم اقتصادی
	erection marks U	علائم نصب
	symbolic string U	رشته علائم
	symptoms U	علائم مرض
	supervisory signals U	علائم نظارتی
	symbolic table U	جدول علائم
	mathematical symbols U	علائم ریاضی
	character set U	مجموعه علائم
	signal transformation U	ترادیسی علائم
	signal regeneration U	باززایی علائم
	epiphenomenon U	علائم ثانویه
	control signals U	علائم کنترلی
	signalman U	متصدی علائم
	symptom U	علائم مرض
	hazard signs U	علائم خطر
	signal fidelity U	وفاداری علائم
	signal man U	متصدی علائم
	number plates U	پلاک علائم مشخصه
	legend U	فهرست علائم واختصارات
	legends U	فهرست علائم واختصارات
	pictograph U	نشان یا علائم تصویری
	baud rate U	نسبت علائم درثانیه
	number plate U	پلاک علائم مشخصه
	symptomatic U	حاکی از علائم مرض
	nomenclature U	فهرست علائم واختصارات
	staggy U	دارای علائم ونشانههای نر
	prodrome U	علائم اولیه مرض
	semiotic U	وابسته به علائم مرض
	semiotic U	مکتب علائم رمزی
	syndromes U	علائم مشخصه مرض
	syndrome U	علائم مشخصه مرض
	semeiotic U	وابسته به علائم مرض
	emblazonment U	تزئین با نشان و علائم
	semeiotic U	مکتب علائم رمزی
	dual intensity U	تاکید علائم خاص
	Road signs U	علائم راهنمایی و رانندگی جاده
	symbolization U	استعمال علائم ونشانهای رمزی
	signal box U	توقف گاه متصدی علائم
	signal boxes U	توقف گاه متصدی علائم
	morsecode U	علائم رمز تلگرافی مرس
	discriminates U	با علائم مشخصه ممتاز کردن
	discriminated U	با علائم مشخصه ممتاز کردن
	discriminate U	با علائم مشخصه ممتاز کردن
	sign of aggregation U	علائم مخصوص جمله جبری
	sigil U	علامت نجومی علائم رمزی
	epiphenomenon U	علائم بعدی و ثانوی مرض
	accidentalism U	تشخیص علائم گمراه کننده مرض
	Follow signs for York.	به علائم شهر یورک توجه کنید.
	symbolism U	نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
	syndrome U	مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
	insignia U	علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
	symbology U	مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
	insigne U	علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
	traffic signal U	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
	syndromes U	مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
	asses' ears U	نوعی گوشه [نوعی شاخه]
	monitored U	به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
	signalment U	تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
	monitor U	به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
	lights out U	علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
	zoomorphism U	استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
	monitors U	به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
	typography U	فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
	pragmatics U	مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
	typographies U	فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
	closed circuits U	تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
	flowchart text U	اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
	annular U	وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
	closed circuit U	تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
	homeopathy U	معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
	front panel U	مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
	phonetician U	متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
	umbrella U	طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
	lockjaw U	قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
	external symbol dictionary U	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
	treble clef U	موسیقی
	treble staff U	موسیقی
	ear for music U	موسیقی
	ragtime U	در موسیقی
	music U	موسیقی
	philharmonic U	عاشق موسیقی
	disco U	موسیقی دیسکو
	boogieing U	موسیقی بوگی
	quire U	گروه کر [موسیقی]
	boogie U	موسیقی بوگی
	boogie U	موسیقی راک
	discos U	موسیقی دیسکو
	boogied U	موسیقی راک
	background sound U	موسیقی پس زمینه
	boogies U	موسیقی راک
	boogies U	موسیقی بوگی
	boogieing U	موسیقی راک
	chamber music U	موسیقی مجلسی
	carillon U	زنگهای موسیقی
	carillons U	زنگهای موسیقی
	boogied U	موسیقی بوگی
	boleros U	موسیقی بولرو
	electronic music U	موسیقی الکترونیکی
	musicality U	برابری با موسیقی
	pricks U	نقطه نت موسیقی
	pricking U	نقطه نت موسیقی
	pricked U	نقطه نت موسیقی
	prick U	نقطه نت موسیقی
	devotion to music U	دلبستگی به موسیقی
	computer music U	موسیقی کامپیوتری
	unvocal U	بدون موسیقی
	fa U	چهارمین نت موسیقی
	euterpe U	الهه موسیقی
	noting U	نت موسیقی نوشتن
	notes U	نت موسیقی نوشتن
	note U	نت موسیقی نوشتن
	forte U	موسیقی بلند
	instrumentally U	با الت موسیقی
	instructor of music U	مشاق موسیقی
	subdominant U	نت چهارم موسیقی
	fortes U	موسیقی بلند
	musicalness U	برابری با موسیقی
	musical instruments U	الت موسیقی
	musical instrument U	الت موسیقی
	noteless U	غیر موسیقی
	opus U	قطعه موسیقی
	opuses U	قطعه موسیقی
	concerto U	قطعه موسیقی
	music therapy U	موسیقی درمانی
	play music U	موسیقی ساختن
	musical ability U	توانش موسیقی
	musical language U	زبان موسیقی
	musicalness U	ذوق موسیقی
	musicologist U	موسیقی شناس
	musicology U	موسیقی شناسی
	ambient music U	موسیقی متن
	music hall U	سالن موسیقی
	music halls U	سالن موسیقی
	ragtime U	موسیقی ضربی
	musicality U	ذوق موسیقی
	music synthesizer U	ایجادکننده موسیقی
	concertos U	قطعه موسیقی
	beats U	ضربت موسیقی
	background music U	موسیقی پس زمینه
	ambient music U	موسیقی پس زمینه
	musicians U	موسیقی دان
	background sound U	موسیقی متن
	background music U	موسیقی متن
	make music U	موسیقی ساختن
	beat U	ضربت موسیقی
	jazz U	موسیقی جاز
	musician U	موسیقی دان
	timpani U	دهل ها [ساز موسیقی]
	anvil U	سندان [آلت موسیقی]
	kettledrums U	تیمپانی ها [ساز موسیقی]
	plays U	الت موسیقی نواختن
	duets U	قطعه موسیقی یا اوازدونفری
	playing U	الت موسیقی نواختن
	kettledrums U	دهل ها [ساز موسیقی]
	stroke [guitar] U	زدن [گیتار] [موسیقی]
	duet U	قطعه موسیقی یا اوازدونفری
	chime U	ترتیب زنگهای موسیقی
	chimed U	ترتیب زنگهای موسیقی
	chimes U	ترتیب زنگهای موسیقی
	chiming U	ترتیب زنگهای موسیقی
	march U	موسیقی نظامی یا مارش
	play U	الت موسیقی نواختن