Perdic | نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dapping U	نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	jigging U	بالا و پایین بردن طعمه در اب
	teeter U	بالا وپایین رفتن
	skips U	بالا وپایین رفتن
	teetered U	بالا وپایین رفتن
	skipped U	بالا وپایین رفتن
	teetering U	بالا وپایین رفتن
	skip U	بالا وپایین رفتن
	teeters U	بالا وپایین رفتن
	hods U	بالا وپایین پریدن
	hod U	بالا وپایین پریدن
	fluctuated U	نوسان کردن بالا وپایین رفتن
	fluctuates U	نوسان کردن بالا وپایین رفتن
	fluctuate U	نوسان کردن بالا وپایین رفتن
	seesaw U	بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
	scend U	در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
	deal lift U	بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
	lured U	طعمه ماهی
	lure U	طعمه ماهی
	lures U	طعمه ماهی
	luring U	طعمه ماهی
	takes U	طعمه خوردن ماهی
	hitting U	طعمه دزدی ماهی
	hit U	طعمه دزدی ماهی
	hits U	طعمه دزدی ماهی
	take U	طعمه خوردن ماهی
	escolar U	نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
	bait fish U	ماهی کوچک بعنوان طعمه
	steamer U	طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
	steamers U	طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
	vertical U	متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
	spinner U	نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
	dropping U	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
	drop U	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
	dropped U	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
	drops U	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
	jig U	نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
	jigs U	نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
	bucktail U	نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
	grayfish U	نوعی ماهی روغن سگ ماهی
	bugging U	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
	bug U	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
	bugs U	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
	lubber's hole U	سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
	plug U	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
	plugs U	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
	plugging U	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
	eulachon U	نوعی ماهی
	goggle eye U	نوعی ماهی
	cod U	نوعی ماهی
	hammerhead U	نوعی ماهی کوسه
	cero U	نوعی ماهی خوراکی
	flying gurnard U	نوعی ماهی بالدار
	lunker U	نوعی ماهی درشت
	bass U	نوعی ماهی خارداردریایی
	guitarfish U	نوعی ماهی پهن
	panfish U	نوعی ماهی خاردار
	basses U	نوعی ماهی خارداردریایی
	angelfish U	نوعی کوسه ماهی
	grouper U	نوعی ماهی دریاهای گرمسیر
	gannet U	نوعی مرغ ماهی خوار
	skipjack U	نوعی ماهی زیستگردر سطح اب
	halibuts U	نوعی ماهی پهن بزرگ
	halibut U	نوعی ماهی پهن بزرگ
	stingray U	نوعی ماهی پهن برقی
	gray trout U	نوعی ماهی قزل الا
	greenling U	نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
	goldeneye U	نوعی ماهی مینای زرد
	floundered U	نوعی ماهی پهن لغزش
	floundering U	نوعی ماهی پهن لغزش
	flounders U	نوعی ماهی پهن لغزش
	gimp U	نوعی ریسمان ماهی گیری
	flounder U	نوعی ماهی پهن لغزش
	upped U	بالا بردن
	rallied U	بالا بردن قی مت
	up U	بالا بردن
	raises U	بالا بردن
	raise U	بالا بردن
	upraise U	بالا بردن
	tweaked U	بالا بردن
	rallies U	بالا بردن قی مت
	jack up U	بالا بردن
	elevates U	بالا بردن
	hoisted U	بالا بردن
	promoted U	بالا بردن
	rally U	بالا بردن قی مت
	tweak U	بالا بردن
	hoist U	بالا بردن
	elevate U	بالا بردن
	promotes U	بالا بردن
	promoting U	بالا بردن
	upping U	بالا بردن
	elevating U	بالا بردن
	tweaking U	بالا بردن
	hoists U	بالا بردن
	upgrades U	بالا بردن
	lifting U	بالا بردن
	lifted U	بالا بردن
	raise of loom U	بالا بردن
	uplift U	بالا بردن
	jacks U	بالا بردن
	jack U	بالا بردن
	ante U	: بالا بردن
	upgrading U	بالا بردن
	promote U	بالا بردن
	tweaks U	بالا بردن
	uplifts U	بالا بردن
	uprear U	بالا بردن
	upgrade U	بالا بردن
	lift U	بالا بردن
	lifts U	بالا بردن
	upgraded U	بالا بردن
	gurnard U	نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
	squidding U	استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
	hoisted U	افراشتن بالا بردن
	hoist U	افراشتن بالا بردن
	hoisted U	عمل بالا بردن
	elevation U	بالا بردن لوله
	flag hoist U	بالا بردن پرچم
	set sail U	بالا بردن بادبان
	hoists U	افراشتن بالا بردن
	hoists U	عمل بالا بردن
	hoist U	عمل بالا بردن
	raises U	بالا بردن دستمزد
	to further sales U	فروش را بالا بردن
	elevations U	بالا بردن لوله
	raise U	بالا بردن دستمزد
	casual uplift U	بالا بردن موقتی
	gar U	نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
	screw up U	زیاد بالا بردن اجاره
	top-ups U	بالا بردن بوم جرثقیل
	bilge U	بالا بردن فشار داخل خن
	top up U	بالا بردن بوم جرثقیل
	high stick U	بالا بردن غیرمجاز چوب
	top-up U	بالا بردن بوم جرثقیل
	ramps U	بالا بردن یاپایین اوردن
	elevation of security U	بالا بردن حاشیه امنیت
	elate U	بالا بردن محفوظ کردن
	ramp U	بالا بردن یاپایین اوردن
	build up U	بالا بردن توان رزمی نیروها
	build-up U	بالا بردن توان رزمی نیروها
	build-ups U	بالا بردن توان رزمی نیروها
	skies U	زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
	equity financing U	بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام
	sky U	زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
	inflate U	پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
	inflates U	پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
	inflating U	پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
	extensive cultivation U	بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
	halliard U	طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
	dipsey sinker U	نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
	to sit up and beg U	التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
	to beg [of a dog holding up front paws] U	التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
	stakhnovism U	افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
	english toy spaniel U	نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
	mirror writing shadow reading U	کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
	lifted U	بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
	lifts U	بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
	lift U	بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
	lifting U	بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
	VHD U	نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
	long shot U	شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
	put option U	خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
	place utility U	استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
	elvate U	بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
	mark up U	نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
	customising U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	customizes U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	customized U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	customised U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	customize U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	customizing U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	customises U	فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
	peripheral slots U	شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
	tangents U	مماس
	tangent U	مماس
	contact lens U	عدسی مماس
	asymptote U	مماس ازلی
	endless screw U	پیچ مماس
	tangency U	حالت مماس
	tangent U	خط مماس جیب
	contact lenses U	عدسی مماس
	awash U	مماس با سطح اب
	tangents U	خط مماس جیب
	pomfret U	یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
	sea horse U	موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
	heck U	ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
	antilift device U	ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
	underclass U	طبقه پست وپایین اجتماع
	subclass U	طبقه پست وپایین اجتماع
	lower class U	طبقه پست وپایین اجتماع
	foremast U	دگل جلو وپایین کشتی
	forepeak U	مخزن جلو وپایین کشتی
	surface of impact U	سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
	fish U	ماهی صید کردن ماهی گرفتن
	fished U	ماهی صید کردن ماهی گرفتن
	mackerel U	ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
	fishes U	ماهی صید کردن ماهی گرفتن
	guppy U	ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
	guppies U	ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
	haddock U	ماهی روغن کوچک قسمی ماهی