English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gneiss U نوعی سنگ دگرگون شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
altering U دگرگون کردن دگرگون شدن
alter U دگرگون کردن دگرگون شدن
altered U دگرگون کردن دگرگون شدن
alters U دگرگون کردن دگرگون شدن
trans- U دگرگون
vicissitudinous U دگرگون
otherguise U دگرگون
turn U دگرگون ساختن
metamorphosing U دگرگون کردن
turns U دگرگون ساختن
metamorphic U دگرگون شده
metamorphic rocks U سنگهای دگرگون
dissimilar U دگرگون ناهمسان
alterative U دگرگون سازنده
to transform [into] U دگرگون کردن [به]
metamorphoses U دگرگون کردن
metamorphosed U دگرگون کردن
to alter [to] U دگرگون شدن
technical U دگرگون شونده
transmogrification U دگرگون سازی
metabolic U دگرگون شونده
changeable U دگرگون شدنی
restructure U دگرگون کردن
restructured U دگرگون کردن
endomorph U درون دگرگون
restructures U دگرگون کردن
transform U دگرگون کردن
transforms U دگرگون کردن
catabolize U دگرگون شدن
to alter [to] U دگرگون کردن
changful U دگرگون شونده
transforming U دگرگون کردن
metamorphose U دگرگون کردن
transformed U دگرگون کردن
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
it is quite another story now U اوضاع اکنون دگرگون
changeable U دگرگون پذیر متلون
ireversible U دگرگون نشدنی بر نگشتنی
metabolize U دگرگون کردن از طریق متابولیزم
changed U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changes U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
change U دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
transformative U قابل تبدیل دگرگون شونده
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
irreversibly U چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
heteronym U کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
vary U عوض کردن دگرگون کردن
varies U عوض کردن دگرگون کردن
generic U نوعی
some kind [of] U یک نوعی [از]
a kind [of] U نوعی [از]
fellow feeling U حس هم نوعی
typical U نوعی
crap U نوعی قمار
cane brake U نوعی ازعلف
gannister U نوعی کوارتزپست
ganister U نوعی کوارتزپست
catatonia U نوعی جنون
fox terrier U نوعی سگ اهلی
camphor oil U نوعی روغن
crapped U نوعی قمار
crapping U نوعی قمار
gabbro U نوعی سنگ
harvestman U نوعی عنکبوت
blintz U نوعی شیرینی
blintze U نوعی شیرینی
blocking capacitor U نوعی خازن
blood knot U نوعی گره
bodkin U نوعی جوالدوز
bowknot U نوعی گره
goggle eye U نوعی ماهی
goldeneye U نوعی مرغابی
calash U نوعی درشکه
gazehound U نوعی سگ شکاری
calvados U نوعی عرق
garden heiliotrope U نوعی سمنه
clove hitch U نوعی گره
fireweed U نوعی کاهو
feist U نوعی سگ کوچک
brocoli U نوعی گل کلم
broccoli U نوعی گل کلم
crowfoot U نوعی شمعدانی
cutlas U نوعی قمه
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
eulachon U نوعی ماهی
elecampane U نوعی شیرینی
petard U نوعی بمب
easter lily U نوعی سوسن
slip joint pliers نوعی انبردست
pecker U نوعی کلنگ
typical sample U نمونه نوعی
cole U نوعی کلم
fireman's carry from kneeling position U نوعی یک دست و یک پا
copal U نوعی رزین
stock saddle U نوعی زین
taffy U نوعی اب نبات
colts U نوعی طپانچه
cornett U نوعی شیپور
cutters U نوعی کرجی
cutter U نوعی کرجی
cotype U نوعی فرعی
type tests U ازمایشهای نوعی
cod U نوعی ماهی
bulldog U نوعی سگ بزرگ
manta U نوعی ردا
acaleph U نوعی صدف
patent anchor U نوعی لنگر
peanoforte U نوعی پیانو
phylogenesis U پدیدایی نوعی
plylogeny U پدیدایی نوعی
lithomarge U نوعی کائولین
colt U نوعی طپانچه
cutlasses U نوعی قمه
cutlass U نوعی قمه
pitchblende U نوعی اورانیت
plug key نوعی کلید
poniter U نوعی سگ شکار ی
orthographic U نوعی طرح
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
cocker spaniels U نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel U نوعی سگ پاکوتاه
auks U نوعی پنگوئن
auk U نوعی پنگوئن
mapes U نوعی پرش با یک پا
marc U نوعی عرق
marquise U نوعی گلابی
mastic U نوعی درزبند
malvasia U نوعی انگور
lutestring U نوعی پروانه
lustring U نوعی پروانه
tweed U نوعی فاستونی
bills U نوعی شمشیرپهن
bill U نوعی شمشیرپهن
kb 0 U نوعی هواپیماست
another guess U نوعی دیگر
tip U نوعی اسکی
cowry U نوعی کس گربه
it is of a different kind U نوعی دیگراست
cowries U نوعی کس گربه
bandora U نوعی سه تار
cowrie U نوعی کس گربه
mixers U نوعی خط دفاعی
bandore U نوعی سه تار
india paper U نوعی کاغذنازک
mixer U نوعی خط دفاعی
kenning U نوعی استعاره
tipping U نوعی اسکی
ragweed U نوعی ابروسیا
greyhounds U نوعی تازی
aerocommander U نوعی هواپیما
greyhound U نوعی تازی
charade U نوعی بازی
charade U نوعی معما
dog rose U نوعی از گل نسرین
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
airedale U نوعی سگ خرمایی
albacore U نوعی زیردریایی
rutabaga U نوعی کلم
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bakkie U نوعی ماشین
beaver tail U نوعی کاشی
stout U نوعی ابجو
cowslips U نوعی پامچال
cheddar U نوعی پنیر
cheddars U نوعی پنیر
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
barnacle U نوعی صدف
chowder U نوعی ابگوشت
banjo U نوعی تار
banjoes U نوعی تار
banjos U نوعی تار
French horn U نوعی شیپور
cornet U نوعی شیپور
cornets U نوعی شیپور
stoutest U نوعی ابجو
stouter U نوعی ابجو
Rosepink <adj.> <noun> U نوعی صورتی
chihuahua U نوعی سگ کوچک.
chihuahuas U نوعی سگ کوچک.
drop U [نوعی طاق]
somehow U بیک نوعی
Mistyrose <adj.> <noun> U نوعی صورتی
chiffon U نوعی کیک
cowslip U نوعی پامچال
rusk U نوعی بیسکویت
typical U نمونه نوعی
rusks U نوعی بیسکویت
barouche U نوعی درشکه چهارچرخه
hematite U نوعی سنگ اهن
bandi U نوعی هاکی روی یخ
indy car U نوعی اتومبیل مسابقه
june bug U نوعی قرقره ماهیگیری
basilisk U نوعی منجنیق نظامی
hariequin U نوعی سگ کوچک خالدار
indiana U نوعی قرقره ماهیگیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com