Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
graphophone
U
نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blunderbuss
U
نوعی تفنگ قدیمی
raffle
U
نوعی بازی قدیمی
nine pins
U
نوعی بولینگ قدیمی
cataphract
U
نوعی زره قدیمی
raffles
U
نوعی بازی قدیمی
flying wedge
U
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
hutches
U
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch
U
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
duplex planto miller
U
نوعی دستگاه فرز دوپلکس
stereoplanigraph
U
نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
paralleled
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling
U
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
free form
U
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
device media control language
U
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
old red sandstone
U
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
seniors
U
قدیمی
veterans
U
قدیمی
age-old
U
قدیمی
veteran
U
قدیمی
archaic
U
قدیمی
antiquated
U
قدیمی
out of date
U
قدیمی
bygone
U
قدیمی
old time
U
قدیمی
old-timers
U
قدیمی
old-timer
U
قدیمی
old timer
U
قدیمی
senior
U
قدیمی
stale cheque
U
چک قدیمی
date
U
قدیمی
outdated
U
قدیمی
We old – fashioned people .
U
ما قدیمی ها
olden
U
قدیمی
age old
U
قدیمی
dates
U
قدیمی
ancient
U
قدیمی
timeworn
U
قدیمی
fogram
U
قدیمی
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
past masters
U
استاد قدیمی
incunabulum
U
کتب قدیمی
past master
U
استاد قدیمی
fogies
U
ادم قدیمی
fogey
U
ادم قدیمی
fogeys
U
ادم قدیمی
square toed
U
قدیمی مسلک
primal
U
بسیار قدیمی
fogy
U
ادم قدیمی
ancient manuscript
U
نوشته قدیمی
presentation copy
U
نسخه قدیمی
protolanguage
U
زبان قدیمی
new
U
اخیرا و نه قدیمی
new-
U
اخیرا و نه قدیمی
by gone
U
قدیمی گذشته ها
culverin
U
یکجورتوپ قدیمی
paleography
U
کتابت قدیمی
newest
U
اخیرا و نه قدیمی
ex
U
سابق قدیمی
scholastic
U
متفکران قدیمی
ex-
U
سابق قدیمی
newer
U
اخیرا و نه قدیمی
old hat
U
قدیمی مسلک
old hat
U
هر چیز قدیمی
unreconstructed
U
قدیمی مسلک
uptight
U
قدیمی مسلک
clapped-out
U
ماشینخرابو قدیمی
museum piece
U
قدیمی غیرعادی
prolonged
U
قدیمی مدید
Old – time tunes .
U
آهنگهای قدیمی
(as) old as the hills
<idiom>
U
خیلی قدیمی
fuddy-duddy
U
قدیمی مسلک
fuddy-duddies
U
قدیمی مسلک
codex
U
نسخه قدیمی
arquebus
U
تفنگ قدیمی
oldest
U
دیرینه قدیمی
older
U
دیرینه قدیمی
old
U
دیرینه قدیمی
fud
U
ادم قدیمی مسلک
rebeck
U
کمانچه سه سیمه قدیمی
dodos
U
آدم قدیمی مسلک
dating rugs
[antique]
U
فرش عتیقه
[قدیمی]
viol
U
ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
shandrydan
U
درشکه تک اسبه قدیمی
shandradan
U
درشکه تک اسبه قدیمی
tod
U
واحد قدیمی وزن
runlet
U
واحدگنجایش مایعات قدیمی
rundlet
U
واحدگنجایش مایعات قدیمی
wailing wall
U
دیوار قدیمی اورشلیم
rebec
U
کمانچه سه سیمه قدیمی
Antiguated
U
آنتیک ،کهنه،قدیمی
ducat
U
مسکوک طلای قدیمی
falcons
U
باز توپ قدیمی
old wives' tale
U
عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tales
U
عقیدهی قدیمی و مردود
alpenstock
U
عصای قدیمی کوهنوردی
old-style
U
روش گاهشماری قدیمی
archaism
U
انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
sequin
U
سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
sequins
U
سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
dodoes
U
آدم قدیمی مسلک
dodo
U
آدم قدیمی مسلک
primitively
U
بطور قدیمی یا بدوی
falcon
U
باز توپ قدیمی
flintlock
U
تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
to cling to the old ways
U
به رسوم قدیمی چسبیدن
inkhorn
U
دوات شاخی قدیمی
sloop
U
کرجی یک دگلی قدیمی
flintlocks
U
تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
clepsydra
U
ساعت ابی قدیمی
slow coach
U
ادم قدیمی مسلک
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
fustiest
U
کفک زده قدیمی مسلک
back issue
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
fusty
U
کفک زده قدیمی مسلک
stroud
U
پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
back copy
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
auditory
U
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
ye
U
شکل قدیمی کلمه The شماها
father file
U
پشتیبان گونه قدیمی فایل
fustier
U
کفک زده قدیمی مسلک
neoclassic
U
احیا کننده سبکهای قدیمی
spicery
U
انباری ادویه
[واژه قدیمی]
viola da gamba
U
ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
fogyish
U
مانع پیشرفت قدیمی مسلک
cithara
U
یکنوع الت موسیقی قدیمی
bireme
U
یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
tumbling verse
U
شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
bawdry
U
زنا
[دین]
[حقوق]
[واژه قدیمی]
hierologist
U
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
vulgate
U
نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
carrack
U
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
stomacher
U
پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
touchhole
U
سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
Give me those old cars any day . I miss those old cars .
U
قربان آن اتو مبیل های قدیمی
driving iron
U
نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
Hey, old chap!
<idiom>
U
چطوری رفیق قدیمی!
[اصطلاح روزمره]
Afro-American
U
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
dog-ear
U
[واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
cubit
U
مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
revivalist
U
طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
bad
U
زمان ماضی قدیمی فعل bid
carack
U
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
supersedes
U
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
She's not the Laleh I used to know.
U
او
[زن]
دیگر لاله قدیمی
[از نظر رفتار]
نیست.
bibliopole
U
کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
supersede
U
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
I want to look at old coins.
U
من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
superseded
U
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
upgrading
U
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
latium
U
ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
He's back to his usual self.
U
او
[مرد ]
دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com