Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
straddle truck
U
نوعی خودرو چهارچرخ حمل بار و جراثقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
six by six
U
خودروی شش در شش نوعی خودرو شش چرخ
ladle crane
U
جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
four by two
U
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
rotary crane
U
جراثقال گردان
hand power winch
U
جراثقال دستی
hand cable winch
U
جراثقال دستی
slewing crane
U
جراثقال گردان
ingot crane
U
جراثقال شمش
jenny
U
جراثقال لوکوموتیو
jenny
U
جراثقال دوار
swing bucket
U
جراثقال گردان
furnace hoist
U
جراثقال کوره
mechanics
U
علم جراثقال
hoist winch
U
جراثقال بالابر
pit furnace crane
U
جراثقال کوره عمیق
ingot charging crane
U
جراثقال بارگیری شمش
ingot drawing crane
U
جراثقال کشش شمش
mechanics
U
علم جراثقال مکانیک
material handling crane
U
جراثقال انتقال بار
whin
U
چرخ یا جراثقال معدن
winching
U
دستگیره چرخ جراثقال
winches
U
دستگیره چرخ جراثقال
winched
U
دستگیره چرخ جراثقال
winch
U
دستگیره چرخ جراثقال
forklift
U
جراثقال چنگک دار
bottom boom
U
بازوی متحرک جراثقال
swing bucket
U
جراثقال نوسان دار
gantries
U
زیر بشکهای حائل جراثقال
tower crane
U
جراثقال گردان اطاق دار
erection crane
U
جراثقال برای کارهای ساختمانی
gantry
U
زیر بشکهای حائل جراثقال
jahemmy
U
جراثقال چرخدار مخصوص اخراجات ناوچههای اب خاکی
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
flying crane
U
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
self propelling
U
خودرو
vehicles
U
خودرو
self grown
U
خودرو
adventive
U
خودرو
automobiles
U
خودرو
motor vehicle
U
خودرو
four by four
U
خودرو 4 در 4
automotive
U
خودرو
vehicle
U
خودرو
self propelled
U
خودرو
automobile
U
خودرو
autos
U
:خودرو
auto
U
:خودرو
self driven
U
خودرو
locomobile
U
خودرو
moving stairway
U
پلکان خودرو
ammunition carrier
U
خودرو مهمات کش
motorcar
U
خودرو سواری
automobile
U
ماشین خودرو
locomobile
U
گردونه خودرو
propeller
U
گاردان خودرو
moving staircase
U
پلکان خودرو
escalator
U
پلکان خودرو
wildwood
U
جنگل خودرو
tank vehicle
U
خودرو تانکر
caterpillar truck
U
خودرو هزارپا
tank vehicle
U
خودرو تانکرسوخت
tank transporter
U
خودرو مازتانک بر
weedy
U
هرز خودرو
scout car
U
خودرو دیده ور
chasis
U
شاسی خودرو
truck vehicle
U
خودرو نظامی
propeller shaft
U
گاردان خودرو
motor cars
U
گردونه خودرو
motor vehicle
U
خودرو موتوری
to ride in the car
U
با خودرو رفتن
vehicular
U
مربوط به خودرو
drive screw
U
پیچ خودرو
personnel carrier
U
خودرو نفربر
deep jeep
U
خودرو زیرابی
automobiles
U
ماشین خودرو
motor car
U
گردونه خودرو
escalator
U
پلکان خودرو
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
U
پیچیدن
[با خودرو]
escalators
U
پلکان خودرو
liftruck
U
خودرو بالابر
bumper bar
U
سپر خودرو
to use the car
U
با خودرو رفتن
rollover
U
چپ شدن خودرو یاوسیله
combat tire
U
تایر جنگی خودرو
full beam
U
نور بالا
[در خودرو]
unladen weight
U
وزن کامل خودرو
unladen weight
U
وزن ناخالص خودرو
oil pan
U
جعبه کارتر خودرو
propeller joint
U
چهارشاخه گاردان خودرو
full tracked
U
خودرو تمام شنی
upper beam headlights
U
نور بالا
[در خودرو]
cross bar wrench
U
آچار چرخ خودرو
[spider-type]
lug wrench
[American E]
U
آچار چرخ خودرو
high beam
[American English]
U
نور بالا
[در خودرو]
suspension wheel
U
چرخ تعلیق خودرو
dimmed headlights
[lights]
[American English]
U
نور پایین
[خودرو]
high gear
U
دنده قوی خودرو
low beams
[beam light]
[American English]
U
نور پایین
[خودرو]
short wheel
U
خودرو شاسی کوتاه
dipped beams
[beam light]
[British English]
U
نور پایین
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
U
نور پایین
[خودرو]
technical inspection
U
معاینه فنی
[خودرو]
escalators
U
پلکان های خودرو
moving stairs
{pl}
U
پلکان های خودرو
boot
[British E]
U
صندوق چمدان
[خودرو]
trunk
[American E]
U
صندوق چمدان
[خودرو]
signaled
U
علامت راهنمای خودرو
loading plan
U
طرح بارگیری خودرو
wheel brace
U
آچار چرخ خودرو
payload
U
بازده خودرو یا دستگاه
wheel wrench
U
آچار چرخ خودرو
windshield
U
شیشه جلو خودرو
moving stairways
U
پلکان های خودرو
loading list
U
لیست بارگیری خودرو
windshields
U
شیشه جلو خودرو
moving staircases
U
پلکان های خودرو
signal
U
علامت راهنمای خودرو
payloads
U
بازده خودرو یا دستگاه
lift truck
U
خودرو دارای جرثقیل
signalled
U
علامت راهنمای خودرو
to go into the ditch
U
با خودرو به خندق جاده رفتن
to go for a spin
U
با خودرو گردش کوتاهی کردن
to get a ride with somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
endgate
U
درب عقب
[خودرو شناسی]
six by four
U
خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
travelling crane
U
جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
to get a lift with somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
fast shuttle
U
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
dome light
U
چراغ بالای طاق خودرو
car passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
mileage
U
مسافت طی شده به وسیله خودرو
motor vehicle passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor transport
U
حمل ونقل به وسیله خودرو
gradeability
U
قابلیت عبور خودرو از شیبها
lift
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
wilding
U
گیاه یا میوه خودرو وحشی
curb weight
U
وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
to leave on
U
روشن گذاشتن
[موتور یا خودرو]
automotive
U
مربوط به وسایل نقلیه خودرو
Carpool
U
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
laden weight
U
وزن کلی خودرو با بار
ride
[American E]
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
to get a lift from somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
tracklaying
U
زنجیرگذاری کردن خودرو شنی دار
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
trailer brake system
U
دستگاه ترمز تریلر
[فناری خودرو]
half track
U
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
less than carload
U
وزن باراضافه از فرفیت تناژ خودرو
chokes
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
She swerved sharply to avoid hitting a dog.
U
او
[زن]
ویراژ تندی داد تا با خودرو به سگ نزند.
choked
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
choke
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
to swerve a car
<idiom>
U
با خودرو ویراژ دادن
[اصطلاح روزمره]
skate mount
U
پایه دوار مسلسل روی خودرو
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
compass course
U
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
loading
U
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
crashing
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
fifth wheel
U
جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
tachograph
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
to start
U
روشن کردن
[به کار انداختن]
[موتور یا خودرو]
crashingly
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
black box
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
panel truck
U
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
maximum gradeability
U
حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
four by four
U
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
speedograph
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
crashes
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
trucked
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
center disc
[disk wheel]
U
دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش
[ فناوری خودرو]
trucks
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
crashed
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
trailers
U
خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
trailer
U
خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
truck
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
unprompted
U
ناشی از طیب خاطر خودبخود بی اختیار خودرو
crash
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
mileage on departure
[arrival]
U
اندازه مسافت طی شده در زمان حرکت
[ورود]
خودرو
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars.
U
هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
vehicle used for migrant-smuggling operations
U
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
The motor vehicle is covered by theft insurance.
U
این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
He lost control of the car and swerved towards a tree.
U
او
[مرد]
کنترل خودرو را از دست داد و از پهلو به درخت خورد.
bulk petroleum conversion kit
U
جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
back-seat drivers
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat driver
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
tailgate party
[American E]
U
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
droning
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com