English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discant U نوعی اواز به درازا بحث کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fugal U وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
crooning U زمزمه کردن اواز
croons U زمزمه کردن اواز
croon U زمزمه کردن اواز
crooned U زمزمه کردن اواز
descants U اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descant U اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
length U درازا
longitude U درازا
lengthway U از درازا
lengthwise U از درازا
longitudes U درازا
lengths U درازا
longways U از درازا
lengthways U از درازا
transverse joint U درز از درازا
half length U نصف درازا
long measure U اندازه درازا
longitudinal joint U درز از درازا
linear or long measure U اندازه یا مقیاس در درازا
conduplicate U از درازا دولا شده
last U به درازا کشیدن پایستن
lasts U به درازا کشیدن پایستن
lasted U به درازا کشیدن پایستن
elongation U افزایش درازا کشامد
furlongs U واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
furlong U واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
verst U واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
voice U اواز
voicing U اواز
sing U اواز
sings U اواز
songless U بی اواز
voices U اواز
yodeler U اواز خوان
arias U اواز یکنفره
song U اواز سرودروحانی
singsong U یک وزن اواز
songs U اواز سرودروحانی
aria U اواز یکنفره
aired U اواز اهنگ
air U اواز اهنگ
loudmouthed U بلند اواز
songfest U مجلس اواز
airs U اواز اهنگ
deep mouthed U گنده اواز
songstress U زن اواز خوان
chitter U اواز خواندن
songster U اواز خوان
cantillate U با اواز خواندن
crooners U اواز خوان
singers U اواز خوان
singer U اواز خوان
scat U اواز بی معنی
crooner U اواز خوان
musicale U مجلس ساز و اواز
to sing to sleep U با اواز یا لالایی خوابندن
triller U اواز خوان باتحریر
tune U اهنگ صدا اواز
sing U تصنیف اواز خواندن
tunes U اهنگ صدا اواز
cadenzas U قطعه اواز یکنفری
sings U تصنیف اواز خواندن
cadenza U قطعه اواز یکنفری
serenader U سراینده اواز عاشقانه
singin bird U پرنده اواز خوان
duos U اواز یا موسیقی دونفری
duo U اواز یا موسیقی دونفری
cantor U اواز خوان مذهبی
cantabile U مناسب برای اواز
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
hers is best U مال اواز همه بهتراست
glee club U کلوب یا باشگاه اواز و سرود
callithump U اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
accompaniments U ساز یا اواز همراهی کننده
vaudeville U درام دارای رقص و اواز
quaver U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
acapella U اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
quavers U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
can you pronounce him safe U بگویید که اواز خطر محفوظ است
we sang them home U ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
accompanists U همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
crackback U نوعی سد کردن غیرمجاز
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
quintette U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
antistrophe U حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
quintet U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
ballad U تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballads U تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
quintets U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
type front U نوعی روش تایپ کردن نامه ها
fugue U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fudged U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudge U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
caroche U نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
fudges U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
wet stowage U نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
ager U نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
yodels U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeled U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
tilting mixer U نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
water displacement U زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
fellow feeling U حس هم نوعی
some kind [of] U یک نوعی [از]
generic U نوعی
a kind [of] U نوعی [از]
typical U نوعی
chihuahuas U نوعی سگ کوچک.
cowslips U نوعی پامچال
lithomarge U نوعی کائولین
harvestman U نوعی عنکبوت
gabbro U نوعی سنگ
easter lily U نوعی سوسن
lustring U نوعی پروانه
Rosepink <adj.> <noun> U نوعی صورتی
Mistyrose <adj.> <noun> U نوعی صورتی
kb 0 U نوعی هواپیماست
cod U نوعی ماهی
kenning U نوعی استعاره
gannister U نوعی کوارتزپست
india paper U نوعی کاغذنازک
garden heiliotrope U نوعی سمنه
tweed U نوعی فاستونی
gazehound U نوعی سگ شکاری
rutabaga U نوعی کلم
typical U نمونه نوعی
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
banjo U نوعی تار
banjoes U نوعی تار
banjos U نوعی تار
crapping U نوعی قمار
ganister U نوعی کوارتزپست
chihuahua U نوعی سگ کوچک.
crap U نوعی قمار
it is of a different kind U نوعی دیگراست
cowslip U نوعی پامچال
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
crapped U نوعی قمار
dog rose U نوعی از گل نسرین
cutters U نوعی کرجی
lutestring U نوعی پروانه
feist U نوعی سگ کوچک
marquise U نوعی گلابی
fireweed U نوعی کاهو
marc U نوعی عرق
stoutest U نوعی ابجو
stouter U نوعی ابجو
eulachon U نوعی ماهی
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
stout U نوعی ابجو
auks U نوعی پنگوئن
fireman's carry from kneeling position U نوعی یک دست و یک پا
cheddars U نوعی پنیر
cheddar U نوعی پنیر
auk U نوعی پنگوئن
mastic U نوعی درزبند
goggle eye U نوعی ماهی
mixers U نوعی خط دفاعی
petard U نوعی بمب
mixer U نوعی خط دفاعی
chiffon U نوعی کیک
malvasia U نوعی انگور
fox terrier U نوعی سگ اهلی
cowry U نوعی کس گربه
elecampane U نوعی شیرینی
barnacle U نوعی صدف
cocker spaniel U نوعی سگ پاکوتاه
manta U نوعی ردا
goldeneye U نوعی مرغابی
mapes U نوعی پرش با یک پا
cowrie U نوعی کس گربه
cowries U نوعی کس گربه
tip U نوعی اسکی
cocker spaniels U نوعی سگ پاکوتاه
tipping U نوعی اسکی
stock saddle U نوعی زین
cutter U نوعی کرجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com