Perdic | نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	undamped U	نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	constant displacement pump U	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
	virtual inertia U	قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
	figure on <idiom> U	بستگی دارد به
	it depends [on] U	بستگی دارد [به]
	mission critical U	که شرکت شما به آن بستگی دارد
	It all depends on how things develop. U	بستگی دارد چه پیش بیاید
	per vibration U	نوسان داخلی بتن
	natural vibration U	نوسان ازاد
	free oscillation U	نوسان ازاد
	national infrastructure U	سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	It depends on its quality. U	بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
	conditional U	فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد
	debt of honour U	بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
	deterministic U	نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
	functions U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	functioned U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	delayed offside U	تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
	function U	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
	service element U	عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
	gate U	دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
	gates U	دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
	necessaries U	در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
	letter-box company U	شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
	word perfect U	یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
	word-perfect U	یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
	sleeping partner U	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
	sleeping partners U	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
	scrolls U	که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
	scroll U	که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
	restricted propellant U	سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
	sequential U	مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
	logic U	مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
	bed factor U	ضریب بستر که بستگی به وضعیت مواد رسوبی متحرک در کف بستر دارد
	garbage U	اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
	gigo U	اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
	gates U	یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
	gate U	یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
	conditional U	نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد
	check U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	checks U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	checked U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	fire coordination line U	خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
	barrier forces U	نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
	abram's law U	این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
	aileron spar U	تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
	rug condition U	[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
	military services U	نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
	transient forces U	نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
	assigned forces U	نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
	ambiversion U	شخصی که هم بامور خارجی و هم بامور داخلی توجه دارد
	elastic U	الاستیک
	package forces U	نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
	elastic collision U	برخورد الاستیک
	elastic axis U	محور الاستیک
	bounces U	پرش یا جهش الاستیک سوپاپها
	bounced U	پرش یا جهش الاستیک سوپاپها
	bounce U	پرش یا جهش الاستیک سوپاپها
	minor border U	حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
	voltage swing U	نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
	demarkation line U	خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
	vibrograph U	نوسان نگار نوسان سنج
	oscilloscope U	نوسان بین نوسان نما
	oscillograph U	نوسان سنج نوسان نگار
	oscillogram U	نوسان سنج نوسان نگار
	vibrometer U	نوسان نگار نوسان سنج
	regional forces U	نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
	blue commander U	فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
	hook's law U	تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
	inertia U	اینرسی
	inertia force U	نیروی اینرسی
	inertialess U	فاقد اینرسی
	moment of inertia U	گشتاور اینرسی
	inertia constant U	ثابت اینرسی
	gyroscopic inertia U	اینرسی ژیروسکوپی
	moment of inertia U	ممان اینرسی
	scalar U	متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
	angular mass U	ممان اینرسی [فیزیک]
	rotational inertia U	ممان اینرسی [فیزیک]
	glide path U	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
	incretion U	ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
	internal defense U	پدافند داخلی پایداری داخلی
	squawks U	مخابره داخلی ارتباط داخلی
	internal structure U	ساختمان داخلی سازه داخلی
	squawked U	مخابره داخلی ارتباط داخلی
	squawk U	مخابره داخلی ارتباط داخلی
	alert force U	نیروهای اماده باش نیروهای اماده
	coriolis force U	نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
	center of gyration U	نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
	free gyroscope U	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
	obturation U	بستگی
	relationships U	بستگی
	gelation U	بستگی
	dependence U	بستگی
	binds U	بستگی
	relationship U	بستگی
	bind U	بستگی
	congealment U	بستگی
	congelation U	بستگی
	kinship U	بستگی
	cohesion U	هم بستگی
	concern U	بستگی
	concerns U	بستگی
	deligation U	بستگی
	vicinity U	بستگی
	closures U	بستگی
	closure U	بستگی
	dependance U	بستگی
	exchanged stabilization fund U	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
	liaises U	بستگی داشتن
	syndesis U	بهم بستگی
	liaising U	بستگی داشتن
	liaised U	بستگی داشتن
	tthrombosis U	خون بستگی
	total binding energy U	انرژی بستگی کل
	dependencies U	بستگی نیازمندی
	binding potential U	پتانسیل بستگی
	binding energy U	انرژی بستگی
	count on <idiom> U	بستگی داشتن به
	dependency U	بستگی نیازمندی
	liaise U	بستگی داشتن
	up to <idiom> U	بستگی داشتن به
	liaison U	بستگی رابطه
	siding U	بستگی بحزب
	liaisons U	بستگی رابطه
	sidings U	بستگی بحزب
	connexions U	بستگی نسبت
	connubiality U	بستگی زناشویی
	connection U	بستگی نسبت
	biaxial deformation U	خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
	storage U	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
	press (push) one's luck <idiom> U	به شانس بستگی داد
	principle of intimacy U	اصل بهم بستگی
	oppilation U	بستن یا بستگی مجرا
	correlation U	بستگی دوچیز باهم
	co relation U	بستگی دوچیزباهم دوسوپیوستگی
	particularity U	بستگی بعقاید خاصی
	armed services U	قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
	high sea U	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
	embolism U	انسداد جریان خون بستگی راه رگ
	Depending on how late we arrive ... U	بستگی به اینکه ساعت چند ما می رسیم ...
	embolisms U	انسداد جریان خون بستگی راه رگ
	unconditional U	آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
	armed forces U	نیروهای مسلح
	market forces U	نیروهای بازار
	combined forces U	نیروهای مرکب
	friendly forces U	نیروهای خودی
	political forces U	نیروهای سیاسی
	screening forces U	نیروهای پاسیور
	lateral forces U	نیروهای عرضی
	frontalier U	نیروهای مرزی
	irregular forces U	نیروهای چریکی
	irregular forces U	نیروهای نامنطم
	component forces U	نیروهای مولفه
	differential forces U	نیروهای دیفرانسیلی
	blue forces U	نیروهای ابی
	services U	نیروهای مسلح
	services U	نیروهای سه گانه
	opposing forces U	نیروهای متخاصم
	battalion U	نیروهای ارتشی
	nuclear forces U	نیروهای هستهای
	ground forces U	نیروهای زمینی
	blue forces U	نیروهای خودی
	naval forces U	نیروهای دریایی
	irregular U	نیروهای نامنطم
	garrison forces U	نیروهای پادگانی
	forces of production U	نیروهای تولید
	combat forces U	نیروهای رزمی
	battalions U	نیروهای ارتشی
	enemy forces U	نیروهای دشمن
	army of occupation U	نیروهای اشغالی
	army forces U	نیروهای زمینی
	. The car is gathering momentum. U	اتوموبیل دارد دور بر می دارد
	landing forces U	نیروهای پیاده شونده
	tactical reserve U	نیروهای احتیاط تاکتیکی
	dipole dipole forces U	نیروهای دو قطبی- دوقطبی
	fundamental forces U	نیروهای بنیادی [فیزیک]
	fundamental interactions U	نیروهای بنیادی [فیزیک]
	van der waals forces U	نیروهای وان در والس
	balance collective forces U	نیروهای کلی متعادل
	armed forces courier U	پیک نیروهای مسلح
	armed forces police U	دژبان نیروهای مسلح
	actions U	اشغال نیروهای جنگی
	conventional forces U	نیروهای رزمی معمولی
	reserve mobilization U	بسیج نیروهای احتیاط
	castrum U	[کمپ نیروهای رومی]
	establishing authority U	فرماندهی نیروهای اب خاکی
	restraining forces U	نیروهای مهار کننده
	amphibious striking forces U	نیروهای ضربتی اب خاکی
	opposing forces U	نیروهای درگیر نبرد
	paramilitary U	نیروهای شبه نظامی
	paramilitaries U	نیروهای شبه نظامی
	action U	اشغال نیروهای جنگی
	nato forces U	نیروهای پیمان ناتو
	assigned forces U	نیروهای زیر امر
	We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . U	درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
	international date line U	خط تقسیم نیروهای بین المللی
	special forces U	نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
	establishing authority U	مقام مسئول نیروهای اب خاکی
	joint U	مشترک بین نیروهای مسلح