English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pendulous U نوسانی
oscillating U نوسانی
oscillatory U نوسانی
swingable U نوسانی
swingy U نوسانی
vacillatory U نوسانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oscillating motion U حرکت نوسانی
oscillating current U جریان نوسانی
oscillating lubricator U روغن ده نوسانی
spheroidize U گداختن نوسانی
oscillating quantity U کمیت نوسانی
oscillating resistance U مقاومت نوسانی
pulsation welding U جوشکاری نوسانی
recipocal milling U فرزکاری نوسانی
undulation U جنبش نوسانی
rocked U تکان نوسانی دادن
flailed U الت نوسانی هر چیزی
flailing U الت نوسانی هر چیزی
simple harmonic motion U حرکت نوسانی ساده
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
oscillating sort U جور کردن نوسانی
flails U الت نوسانی هر چیزی
flail U الت نوسانی هر چیزی
yawing U انحراف نوسانی ناو
vacillation U حرکت نوسانی دودلی
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
izod pendulum hammer U چکش نوسانی ایزود
rock U تکان نوسانی دادن
rocks U تکان نوسانی دادن
undulaory U موجی نوسانی موج نما
oscillator U دستگاه تولید برق نوسانی دررادیو
batten U قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
battens U قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
infrasonic U دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
reversals U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversal U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
salomon damper U خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com