English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
buffet U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffets U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aircraft structure U ساختمان هواپیما
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
bilge U پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
fluctuations U نوسانات
oscilliations U نوسانات
seasonal fluctuation U نوسانات فصلی
seasonal fluctuations U نوسانات فصلی
cost variance U نوسانات هزینه
cyclical fluctuations U نوسانات ادواری
cyclical fluctuations U نوسانات دورهای
ultrasonic U نوسانات مکانیکی
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
flucuations U نوسانات اقتصادی
year to year fluctuation U نوسانات سالیانه
torsional damper U میراکننده نوسانات پیحشی
phreatic fluctuation U نوسانات سطح ایستائی اب
swinging of flow U نوسانات عرضی جریان
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
stabilisers U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilizer U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
marigraph U دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
randomly U نامنظم
haywire U نامنظم
aperiodic U نامنظم
unconventional U نامنظم
acrostic U نامنظم
erratic U نامنظم
out of kelter U نامنظم
random U نامنظم
irregular U نامنظم
sporadic <adj.> U نامنظم
infrequent <adj.> U نامنظم
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
jerky U نامنظم رونده
statistic copolymer U همبسپار نامنظم
random test U ازمایش نامنظم
skew polygon U کثیرالاضلاع نامنظم
by fits and starts <idiom> U به طور نامنظم
disorderly U نامنظم مختل
irregular polymer U بسپار نامنظم
erratic block U بلوک نامنظم
irregulars U ارتش نامنظم
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
katzenjammer U اشفتگی
turmoil U اشفتگی
deranyement U اشفتگی
strewment U اشفتگی
hullabaloo U اشفتگی
derangement U اشفتگی
nonplus U اشفتگی
inquietude U اشفتگی
hullabaloos U اشفتگی
turbulence U اشفتگی
perturation U اشفتگی
agitation U اشفتگی
consternation U اشفتگی
garboil U اشفتگی
disturbance U اشفتگی
wilderment U اشفتگی
perturbation U اشفتگی
disorderliness U اشفتگی
turbulance U اشفتگی
disturbances U اشفتگی
chaos U اشفتگی
perturbations U اشفتگی
tanglement U اشفتگی
sporadic group U گروه نامنظم [ریاضی]
random wound U سیم پیچ نامنظم
poorly graded U دانه بندی نامنظم
cross grained U دارای رگههای نامنظم
jitter U حرکت نامنظم اتفاقی
flares U باشعله نامنظم سوختن
flare U باشعله نامنظم سوختن
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
backward effect U اثر اشفتگی
disorder U بی ترتیبی اشفتگی
rummage U اغتشاش اشفتگی
rummaged U اغتشاش اشفتگی
turbulency U اشفتگی اغتشاش
rummaging U اغتشاش اشفتگی
disorders U بی ترتیبی اشفتگی
unrest U اشفتگی اضطراب
tumbles U چرخش اشفتگی
tumbled U چرخش اشفتگی
perlexedly U درحال اشفتگی
disquietude U بی قراری اشفتگی
stickle U سراشیب اشفتگی
turbulence U اشفتگی اغتشاش
mental derangement U اشفتگی روانی
over anxiety U اشفتگی اضطراب
optical turbulence U اشفتگی اپتیکی
delirium U روان اشفتگی
tumble U چرخش اشفتگی
kettle of fish U اشفتگی اختلال
topsy turvydom U اغتشاش اشفتگی
rummages U اغتشاش اشفتگی
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
sudden ionospheric disturbance U اشفتگی ناگهانی یونوسفر
anarchical U مربوط به اشفتگی اوضاع
flustration U اشفتگی دست پاچگی
delirium verborum U روان اشفتگی پرگویی
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
brainstorms U اشفتگی فکری موقتی
flutteringly U درحال اشفتگی مضطربانه
brainstorm U اشفتگی فکری موقتی
delirium tremens U روان اشفتگی الکلی
anarchic U مربوط به اشفتگی اوضاع
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
traumatic delirium U روان اشفتگی اسیب زاد
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
bias U وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
flare U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
random U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
biases U وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
flares U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
randomly U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
out of square U خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
upset _ U واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
cyclopean U [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
paranomia U اشفتگی دماغی که نشانه ان عوضی نامیدن چیزها است
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
to wobble [rotate unevenly] U لنگ بودن [تاب داشتن] [به طور نامنظم چرخیدن] [اصطلاح روزمره]
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
airbrush U یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
relaxation time U فاصله زمانی بین از بین بردن اشفتگی و برقراری حالت تعادل
fracto stratus U ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
asynchronous transmission U اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
foundation U پی ساختمان
building U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
constructions U ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com