English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
leading case U نمونه یاسابقه قضائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judicatory U قضائی
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
circuit U حوزه قضائی
juridically U از لحاظ قضائی
circuits U حوزه قضائی
gentlemen of the robe U مردمان قضائی
rogatory commission U نیابت قضائی
judicial arbitrator U داور قضائی
judicially U از نظر قضائی
the long robe U پیشه قضائی
the long robe U لباس قضائی
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
judicial review U تجدید نظر قضائی
to seek or ask lagal a U مشورت قضائی کردن
competant judicial authority U مقامات صلاحیت دار قضائی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
to revisit a criminal case [judicial proceedings] U یک پرونده جنایی [رسیدگی قضائی] را بازدید کردن
cognizance U ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
progenitors U نمونه
patterns U نمونه
progenitor U نمونه
schemata U نمونه
pattern U نمونه
paragon U نمونه
instances U نمونه
forme U نمونه
foretype U نمونه
ensample U نمونه
strickle U نمونه
instance U نمونه
copyslip U نمونه
exemplar U نمونه
exemplars U نمونه
module U نمونه
modules U نمونه
paragons U نمونه
sampling U نمونه
specimen U نمونه
formats U نمونه
format U نمونه
paradigm U نمونه
paradigms U نمونه
representative U نمونه
representatives U نمونه
breadboard U نمونه
specimens U نمونه
type U نمونه
typed U نمونه
types U نمونه
typicalness U نمونه
examples U نمونه
schema U نمونه
model U نمونه
sample U نمونه
calligraph U نمونه
copying U نمونه
precedents U نمونه
precedent U نمونه
modelled U نمونه
models U نمونه
example U نمونه
modeled U نمونه
copy U نمونه
sampled U نمونه
copied U نمونه
copies U نمونه
tokenism U نمونه نمایی
biased sample U نمونه سودار
sample size U بزرگی نمونه
sample cell U فرف نمونه
samplery U نمونه برداری
unknown sample U نمونه مجهول
demo U نمونه نمایشی
sample data U داده نمونه
quota sample U نمونه سهمیه
prototyping U ساخت یک نمونه
random sample U نمونه تصادفی
sample size U حجم نمونه
representative sample U نمونه معرف
sample distribution U توزیع نمونه
work sample U نمونه کار
vial U شیشه نمونه
tokenism U نمونه کاری
typification U تعیین نمونه
typicality U نمونه علامت
emulator U نمونه ساز
emulation U نمونه سازی
portfolio U نمونه محصول
coring U نمونه گیری
core sample U نمونه استوانهای
test model U نمونه ی ازمایش
pattern making U نمونه سازی
test piece U نمونه ازمایشی
exemplarily U بطور نمونه
exemplification U نمونه اوری
holotype U نمونه شاخص
ladle samble U نمونه پاتیل
screamer U نمونه بسیارخوب
sight form U نمونه رصد
foretype U نمونه قبلی
for example U برای نمونه
specimen signature U نمونه امضاء
exemplum U مثال نمونه
test piece U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
pilot production U تولید نمونه
g U نمونه معیار
samplery U نمونه گیری
breadboard U نمونه تابلویی
probability sample U نمونه احتمالاتی
typal U شبیه نمونه
typical galaxy U کهکشان نمونه
typical sample U نمونه نوعی
by the square U مطابق نمونه
free sample U نمونه مجانی
test specimen U نمونه ازمایش
phony U مدل یا نمونه
pilot model U نمونه ازمایشی
pilot plant U کارگاه نمونه
protoplast U نمونه اصل
test specimen U نمونه ی ازمایش
pilot plant U کارخانه نمونه
reference pilot U نمونه مرجع
patterning U نمونه سازی
surveys U نمونه گیری
modeled U نمونه اصلی
modelled U نمونه اصلی
prototypes U نمونه ازمایشی
models U نمونه اصلی
surveyed U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
type of use U نمونه کاربرد
typical U نمونه نوعی
copying U نمونه ساختن
cells U فرف نمونه
cell U فرف نمونه
archetypes U نمونه اولیه
archetype U نمونه اولیه
prototypes U نمونه نخستین
prototypes U نمونه اولیه
sampled U نمونه کالا
sampled U نمونه قراردادن
sampled U نمونه گرفتن
sampled U واحد نمونه
sample U نمونه کالا
sample U واحد نمونه
sample U نمونه گرفتن
sampler U نمونه بردار
prototype U نمونه ازمایشی
prototype U نمونه نخستین
prototype U نمونه اولیه
typical U یک نمونه بارز
samplers U نمونه بردار
sample U نمونه قراردادن
standards U نمونه قانونی
model U نمونه اصلی
per sample U طبق نمونه
poll U نمونه برداشتن
polled U نمونه برداشتن
standard U نمونه قانونی
typifying U نمونه بودن
modeling U نمونه سازی
typifying U نمونه دادن
sampling U نمونه گیری
sampling U نمونه برداری
typify U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
gauged U سنجیدن نمونه
copies U نمونه ساختن
gauge U سنجیدن نمونه
copy U نمونه ساختن
parables U قیاس نمونه
parable U قیاس نمونه
pieces U سکه نمونه
piece U سکه نمونه
samples U نمونه کالا
copied U نمونه ساختن
typified U نمونه بودن
polls U نمونه برداشتن
gauges U سنجیدن نمونه
typifies U نمونه بودن
typified U نمونه دادن
typifies U نمونه دادن
sampling bias U سوداری نمونه گیری
representative consumer U مصرف کننده نمونه
sampling error U خطای نمونه گیری
test town U شهرمورد نمونه گیری
representative firm U بنگاه تولیدی نمونه
proofreading U نمونه خوانی کردن
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
sampling equipment U دستگاه نمونه گیر
sampling error U اشتباه نمونه گیری
tensile test piece U نمونه ازمون کششی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com