English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quota sample U نمونه سهمیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
allocation U سهمیه سهمیه دادن
allocations U سهمیه سهمیه دادن
current operating allowance U سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
allowances U سهمیه
allotments U سهمیه
quotas U سهمیه
contribution U سهمیه
contributions U سهمیه
quota U سهمیه
allowance U سهمیه
ration U سهمیه
coupons U سهمیه
allotment U سهمیه
rations U سهمیه
scantling U سهمیه
rationed U سهمیه
coupon U سهمیه
quotas U سهمیه بندی
quotations U سهمیه بندی
sale quota U سهمیه فروش
export quotus U سهمیه صادرات
rationing U سهمیه بندی
import quota U سهمیه وارداتی
appointment quota U سهمیه ماموریت
quota agreement U موافقت سهمیه
quotation U سهمیه بندی
appointment quota U سهمیه مشاغل
authorized allowance U سهمیه مجاز
quota U سهمیه بندی
ammunition credit U سهمیه مهمات
import quotas U سهمیه وارداتی
ration U خارج قسمت سهمیه
authorized allowance supplies U سهمیه مجاز اماد
rationed U خارج قسمت سهمیه
rations U خارج قسمت سهمیه
apportionment U واگذاری سهمیه بودجه
ammunition credit U سهمیه مهمات ذخیره
general allotment U سهمیه عمومی یا کلی
authorized allowance supplies U سهمیه اماد مجاز
target allocation U سهمیه بندی هدف
circuit allocated use U سهمیه مدارهای مجاز
common table of allowance U جداول سهمیه عمومی
consolidated table of allowance U جدول سهمیه عمومی
consolidated table of allowance U جدول سهمیه مشترک
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
rationing system U نظام سهمیه بندی
quota system U نظام سهمیه بندی
to fix quota U تعیین سهمیه کردن
table of allowance U جدول سهمیه مجاز
quota share treaty U قرار سهمیه بندی
bulk replacement storage U سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
allotment serial number U شماره سری سهمیه واگذارشده
basic allowance U سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
allowance for anticipated U سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigns U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
type U نمونه
paragon U نمونه
paradigm U نمونه
paradigms U نمونه
breadboard U نمونه
strickle U نمونه
calligraph U نمونه
pattern U نمونه
paragons U نمونه
representative U نمونه
representatives U نمونه
sampling U نمونه
format U نمونه
formats U نمونه
exemplar U نمونه
exemplars U نمونه
specimens U نمونه
foretype U نمونه
forme U نمونه
modules U نمونه
examples U نمونه
example U نمونه
types U نمونه
copyslip U نمونه
typed U نمونه
specimen U نمونه
ensample U نمونه
module U نمونه
sampled U نمونه
schema U نمونه
schemata U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
modeled U نمونه
modelled U نمونه
models U نمونه
typicalness U نمونه
copy U نمونه
precedent U نمونه
copies U نمونه
copied U نمونه
copying U نمونه
instances U نمونه
model U نمونه
instance U نمونه
patterns U نمونه
sample U نمونه
precedents U نمونه
patterning U نمونه سازی
type of use U نمونه کاربرد
per sample U طبق نمونه
portfolio U نمونه محصول
biased sample U نمونه سودار
breadboard U نمونه تابلویی
by the square U مطابق نمونه
core sample U نمونه استوانهای
coring U نمونه گیری
samplery U نمونه برداری
emulation U نمونه سازی
specimen signature U نمونه امضاء
sample distribution U توزیع نمونه
sample cell U فرف نمونه
typification U تعیین نمونه
representative sample U نمونه معرف
unknown sample U نمونه مجهول
vial U شیشه نمونه
work sample U نمونه کار
tokenism U نمونه نمایی
reference pilot U نمونه مرجع
sample size U حجم نمونه
typicality U نمونه علامت
typical sample U نمونه نوعی
sight form U نمونه رصد
screamer U نمونه بسیارخوب
test piece U نمونه ازمایشی
test piece U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
samplery U نمونه گیری
typal U شبیه نمونه
typical galaxy U کهکشان نمونه
sample size U بزرگی نمونه
random sample U نمونه تصادفی
test model U نمونه ی ازمایش
g U نمونه معیار
sample data U داده نمونه
free sample U نمونه مجانی
foretype U نمونه قبلی
for example U برای نمونه
exemplum U مثال نمونه
exemplification U نمونه اوری
exemplarily U بطور نمونه
holotype U نمونه شاخص
ladle samble U نمونه پاتیل
tokenism U نمونه کاری
prototyping U ساخت یک نمونه
protoplast U نمونه اصل
probability sample U نمونه احتمالاتی
pilot production U تولید نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
pilot model U نمونه ازمایشی
phony U مدل یا نمونه
pattern making U نمونه سازی
emulator U نمونه ساز
sampled U نمونه قراردادن
sampling U نمونه گیری
typical U نمونه نوعی
prototype U نمونه اولیه
prototype U نمونه نخستین
prototype U نمونه ازمایشی
modeling U نمونه سازی
sampling U نمونه برداری
sampled U نمونه کالا
sampler U نمونه بردار
samplers U نمونه بردار
typical U یک نمونه بارز
prototypes U نمونه اولیه
prototypes U نمونه ازمایشی
typified U نمونه بودن
typified U نمونه دادن
gauges U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
parables U قیاس نمونه
parable U قیاس نمونه
pieces U سکه نمونه
piece U سکه نمونه
typifies U نمونه دادن
typifies U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
standard U نمونه قانونی
typifying U نمونه بودن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com