English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nautch U نمایش هندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
text U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
tomtom U کوس هندی طبل هندی کوس زدن
focused U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colour U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
screenful U فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
images U ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
monitor U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
intermezzo U حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
page U حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
graphic U صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
menu U مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
menus U مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
paged U حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
pages U حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
texts U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
window U فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
previews U نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
text U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
pop down menu U منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
preview U نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
screening, screenings U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
animations U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
screens U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
marching display U وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
edit U فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
screen U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
roll scroll U متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
screened U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
edited U فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
animation U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
resolution U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
ansi U که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
animations U این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animation U این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
format U تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
resolutions U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
non destructive cursor U نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
dotting U آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
dot U آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
wetzel U عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
formats U تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
area U ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas U ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
mats U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
enhancing U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
mat U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
composition and make up terminal U صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
enhance U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
graphics U تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
screen U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screened U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snows U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screens U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowing U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowed U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snow U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screening, screenings U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
alphanumeric U وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد
resolution U تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
resolutions U تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
divertissement U بالت یا نمایش بین پردههای نمایش
to put on the stage U بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن
Indians U هندی
indianize U هندی
Indian U هندی
indic U هندی
indus U هندی
pavana wood plant U هندی
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
cashoo U کات هندی
cannabis indica U حشیش هندی
cutch U کات هندی
cassia U پرک هندی
sasin U اهوی هندی
Indians U وابسته به هندی ها
cannabin U جبل هندی
cabbage palm U نخل هندی
sweetsop U درخت ات هندی
yogin U مرتاض هندی
guinea pigs U خوکچه هندی
sweet corn U ذرت هندی
guinea pig U خوکچه هندی
sugar-apple U سیتافال هندی
kincob U زربفت هندی
pugg U دستار هندی
Indian U وابسته به هندی ها
pandits U دانشمند هندی
pandit U دانشمند هندی
indian tobacco U تنباکوی هندی
nipa U نخل هندی
citronella U سنبل هندی
tamarind U تمبر هندی
nawab U اعیان هندی
nard U سنبل هندی
tam tam U طبل هندی
munjeet U روناس هندی
indian in reverse U هندی معکوس
cashew U بادام هندی
indian nard U سنبل هندی
indian millet U ارزن هندی
nopal U انحیر هندی
zibet U زبان هندی
catechu U کاد هندی
cavy U خوک هندی
currie U زردچوبه هندی
yogi U مرتاض هندی
patchouli U نعناع هندی
mongooses U نمس هندی
pennorth U ارتانیای هندی
gavial U نهنگ هندی
curry U زردچوبه هندی
swami U مرتاض هندی
curries U زردچوبه هندی
gaur U گاووحشی هندی
opuntia U انجیر هندی
paradoxure U زماد هندی
papoose U بچه هندی
mongoose or mun U نمس هندی
gamboge U نار هندی
sugar apple سفرجل هندی
pinguin U اناناس هندی
acouchy U خرگوش هندی
yogis U مرتاض هندی
india rubber U لاستیک هندی
india rubbers U لاستیک هندی
papayas U عنبه هندی
adjutant crane U لک لک هندی لک لک لاشخور
adjutant crane U درنای هندی
blam of peru U بلسان هندی
sweetsop U سفرجل هندی
koel U فاخته هندی
pavana wood plant U کرچک هندی
picrorhiza U خربق هندی
patchouly U نعناع هندی
mongoose U نمس هندی
menus U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menu U لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
graphics U شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
persistence U مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
pincushion distortion U خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
strick U کتان یاکنف هندی
suricate U تمس هندی چهارچنگال
hookahs U قلیان هندی نارگیله
flint cern U نوعی ذرت هندی
banyan U انجیر هندی انجیرمعابد
banyans U انجیر هندی انجیرمعابد
Tonga U تانگا درشکه هندی
tchigorin indian U دفاع هندی چیگورین
conker U شاه بلوط هندی
conkers U شاه بلوط هندی
swami U رهبر مذهبی هندی
hookah U قلیان هندی نارگیله
indian defence U دفاع هندی شطرنج
tragopan U قرقاول رنگارنگ هندی
rhesuses U میمون دم کوتاه هندی.
tarsier U میمون شبگرد هندی
rhesus U میمون دم کوتاه هندی.
fakir U درویش هندی یامسلمان
croton U کرچک هندی حب السلاطین
adjutant stork لک لک بزرگ هندی وآفریقایی
horse chestnut U شاه بلوط هندی
pipal U درخت انجیرمقدس هندی
lobelia U برگ توتون هندی
king's indian in reverse U هندی شاه معکوس
indian shot U خیز ران هندی
topazes U زبرجد هندی توپاز
chatri U [کلاه فرنگی هندی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com