Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trade fair
U
نمایشگاه بازرگانی
trade fairs
U
نمایشگاه بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
comdex
U
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
overseas trade fair
U
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
Other Matches
fairer
U
نمایشگاه
showplaces
U
نمایشگاه
showplace
U
نمایشگاه
fair
U
نمایشگاه
playhouses
U
نمایشگاه
playhouse
U
نمایشگاه
exhibitions
U
نمایشگاه
exhibition
U
نمایشگاه
fairest
U
نمایشگاه
show room
U
نمایشگاه
fairs
U
نمایشگاه
showroom
U
سالن نمایشگاه
showroom
U
نمایشگاه کالا
showrooms
U
سالن نمایشگاه
trade fair
U
نمایشگاه تجاری
fairs
U
نمایشگاه کالا
trade fairs
U
نمایشگاه تجاری
showrooms
U
نمایشگاه کالا
fair
U
نمایشگاه کالا
fairest
U
نمایشگاه کالا
exposition
U
عرضه نمایشگاه
public amnsement
U
نمایشگاه عمومی
stagy
U
درخور نمایشگاه
fairer
U
نمایشگاه کالا
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
festival of rug
U
نمایشگاه فرش
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
menageries
U
نمایشگاه جانوران
penny gaff
U
نمایشگاه ارزان
pavilion
U
غرفه نمایشگاه
odeum
U
نوازشگاه یا نمایشگاه
expositions
U
عرضه نمایشگاه
pavilions
U
غرفه نمایشگاه
operating theatres
U
نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre
U
نمایشگاه عمل جراحی
carpet showroom
U
نمایشگاه و غرفه فرش
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
exhibitions
U
نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibition
U
نمایشگاه حقوق تقاعد
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
galleries
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gallery
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
amphitheatres
U
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
amphitheatre
U
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
There was no end of visitors at the fair.
U
تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
stallage
U
حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
toll
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
panopticon
U
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
emporetic
U
بازرگانی
merchantry
U
بازرگانی
mercantile agent
U
بازرگانی
for-profit
<adj.>
U
بازرگانی
trade
U
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
بازرگانی
commerce
U
بازرگانی
traded
U
بازرگانی
mercantile
U
بازرگانی
commercial
U
بازرگانی
trading
U
بازرگانی
relating to business
<adj.>
U
بازرگانی
business
<adj.>
U
بازرگانی
commercial
<adj.>
U
بازرگانی
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
commercial policy
U
سیاست بازرگانی
trade mark
U
علامت بازرگانی
commercially
U
از راه بازرگانی
volume of trade
U
حجم بازرگانی
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
commercial representative
U
نمایندگی بازرگانی
commercial revolution
U
انقلاب بازرگانی
domestic trade
U
بازرگانی داخلی
trade deficit
U
کسری بازرگانی
idiograph
U
نشان بازرگانی
merchantman
U
کشتی بازرگانی
mart
U
مرکز بازرگانی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
mercantilism
U
سیاست بازرگانی
quasi commercial
U
شبه بازرگانی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
sea borne commerce
U
بازرگانی دردریا
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
trade secrets
U
اسرار بازرگانی
bilateral trade
U
بازرگانی دو طرفه
balance of trade
U
تراز بازرگانی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
businesses
U
موسسه بازرگانی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
jobbing
U
واسطه بازرگانی
commercial banks
U
بانکهای بازرگانی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
commercial bank
U
بانگ بازرگانی
emporiums
U
مرکز بازرگانی
emporium
U
مرکز بازرگانی
bill exchange
U
برات بازرگانی
board of trade
U
هیئت بازرگانی
board of trade
U
وزارت بازرگانی
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اطاق بازرگانی
business union
U
اتحادیه بازرگانی
emporia
U
مرکز بازرگانی
trade secret
U
اسرار بازرگانی
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
business
U
موسسه بازرگانی
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
business activity
U
فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دور بازرگانی
mentoring
U
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
trade journal
U
روزنامه یا مجله بازرگانی
ideograph
U
سمبل و علامت بازرگانی
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
businesses
U
کسب و کار بازرگانی
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
business transaction
U
داد و ستد بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
maritime
U
وابسته به بازرگانی دریایی
business
U
کسب و کار بازرگانی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
commercial intercourse
U
معامله یا مراوده بازرگانی
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
business economics
U
علم اقتصاد بازرگانی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
commercial center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
stapling
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
staple
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
dealing
U
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
microeconomics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
emporia
U
جای بازرگانی مرکز فروش
emporium
U
جای بازرگانی مرکز فروش
emporiums
U
جای بازرگانی مرکز فروش
stapled
U
اساسی مرکز بازرگانی عمده
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
foreign trade multiplier
U
ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mercantilism
U
سیاست موازنه بازرگانی کشور
hermes
U
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
indiaman
U
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
interstate commerce
U
بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
jaycee
U
عضو اطاق بازرگانی جوانان
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
retail park
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
longboat
U
بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
boarded
U
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
polacre
U
کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
polacca
U
کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
curb market
[American E]
U
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market
[British E]
U
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market
U
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com