English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
origin U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origins U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
tuyere U دهانه لوله
muzzled U دهانه لوله
muzzles U دهانه لوله
muzzling U دهانه لوله
point bland U از دهانه لوله
muzzle U دهانه لوله
beak U دهانه لوله
beaks U دهانه لوله
tompion U دهانه بند لوله توپ دهانه بند
muzzles U دهانه لوله اسلحه
muzzled U دهانه لوله اسلحه
muzzling U دهانه لوله اسلحه
muzzle U دهانه لوله اسلحه
point bland U نزدیک به دهانه لوله
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
mid span U نقطه وسط دهانه
gun wave U موج دهانه لوله توپ
gun wave U موج ضربت دهانه لوله
cutting nozzle دهانه لوله برش [ابزار]
muzzle end U دهانه لوله توپ یا تفنگ
barrel offtake regulator U دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
muzzle wave U موج ضربتی دهانه لوله توپ
muzzle bell U دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator U دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
terminus a que U نقطه شروع
origin U نقطه شروع
origins U نقطه شروع
initial point U نقطه شروع
chokes U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
initial point U نقطه شروع عملیات
trailhead U نقطه شروع مسیر
get down to <idiom> U رسیدن به نقطه شروع
entry U نقطه شروع پرش یا چرخش
offset U مبدا نقطه شروع مسابقه
offsetting U مبدا نقطه شروع مسابقه
jumping off place U شروع بکاری نقطه عزیمت
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
center ice spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tee shot U ضربه از نقطه شروع بازی گلف
center face off spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
firing area U نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
departure end U نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
ends U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ended U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
beginning of tape marker U علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
fairways U قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
fairway U قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
recycle U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
start off U شروع کردن شروع شدن
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
fountainhead U سرچشمه
genitor U سرچشمه
headspring U سرچشمه
well spring U سرچشمه
head spring U سرچشمه
head water U سرچشمه
headwater U سرچشمه
principle U سرچشمه
origin U سرچشمه
fountain head U سرچشمه
origins U سرچشمه
springhead U سرچشمه
source U سرچشمه
derivations U سرچشمه
springs U سرچشمه
fountain U سرچشمه
fountains U سرچشمه
spring U سرچشمه
hotbeds U سرچشمه
wellhead U سرچشمه
hotbed U سرچشمه
derivation U سرچشمه
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
originals U منبع سرچشمه
originated U سرچشمه گرفتن
originating U سرچشمه گرفتن
to be derived U سرچشمه گرفتن
head stream U سرچشمه رودخانه
original U منبع سرچشمه
root U سرچشمه زمینه
originates U سرچشمه گرفتن
roots U سرچشمه زمینه
rises U شیب سرچشمه
rise U شیب سرچشمه
originate U سرچشمه گرفتن
the origin of evil U سرچشمه بدی
mothered U سرچشمه اصل
mother U سرچشمه اصل
origins U سرچشمه مایه
mothering U سرچشمه اصل
origins U اصل سرچشمه
upstream U نزدیک به سرچشمه
data origination U سرچشمه داده ها
originationu U سرچشمه گیری
radix U سرچشمه اولیه
origin U اصل سرچشمه
origin U سرچشمه مایه
mothers U سرچشمه اصل
sockets U بست لوله دوراهی لوله
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
emanated U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanate U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanates U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanating U سرچشمه گرفتن بیرون امدن
rises U ترقی کردن سرچشمه گرفتن
springy U قابل ارتجاع سرچشمه وار
rise U ترقی کردن سرچشمه گرفتن
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
the root of all kinds of evil U سرچشمه همه بدیها منشاهمه فسادها
the parent of all evils U سرچشمه همه بدی ها منشاهمه فسادها
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
initiation U شروع کار شروع
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
physiocrat U کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
triforium U سه دهانه
opening U دهانه
mouthless U بی دهانه
firth U دهانه
port U دهانه
openings U دهانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com