Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (26 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spot weld
U
نقطه جوش دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
Other Matches
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
punctum
U
نقطه
spot
U
نقطه
pricking
U
نقطه
pricked
U
نقطه
prick
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
dotty
U
نقطه نقطه
pricks
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
tittle
U
نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
speck
U
نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
specks
U
نقطه
periods
U
نقطه
period
U
نقطه
punchation
U
نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
ice point
U
نقطه یخ
punctation
U
نقطه
spots
U
نقطه
point
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
dot
U
نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
full stop
U
نقطه
jotted
U
نقطه
jots
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
speckle
U
نقطه
jot
U
نقطه
dotting
U
نقطه
full stops
U
نقطه
measuring junction
U
نقطه سنجش
projection of a point
U
تصویر نقطه
inflexion point
U
نقطه عطف
inflection point
U
نقطه عطف
center
U
نقطه گره
measuring point
U
نقطه سنجش
check point
U
نقطه بازرسی
smoke point
U
نقطه دود
melting point
U
نقطه ی ذوب
melting point
U
نقطه گداز
melting point
U
نقطه ذوب
pricks
U
نقطه نت موسیقی
singular point
U
نقطه منفرد
pricking
U
نقطه نت موسیقی
singular point
U
نقطه تکین
check point
U
نقطه ازمایش
pricked
U
نقطه نت موسیقی
viewpoint
U
نقطه نظر
prick
U
نقطه نت موسیقی
checkout point
U
نقطه وارسی
check point
U
نقطه مقابله
firing point
U
نقطه اشتعال
magnetic transition temperature
U
نقطه کوری
turning point
U
نقطه برگشت
breakpoint
U
نقطه انفصال
turning point
U
نقطه چرخش
intercept point
U
نقطه رهگیری
loading point
U
نقطه سوارشدن
turning points
U
نقطه برگشت
turning points
U
نقطه چرخش
break point
U
نقطه توقف
punctate
U
مثل نقطه
indifference point
U
نقطه خنثی
solstitial point
U
نقطه انقلاب
brittle point
U
نقطه شکنندگی
solidifying point
U
نقطه انجماد
punctuation
U
نقطه گذاری
magnetic transition point
U
نقطه کوری
bubble point
U
نقطه جوش
softening point
U
نقطه نرمی
softening point
U
نقطه نرمش
solstice
U
نقطه انقلاب
m.p
U
نقطه ذوب
solidification point
U
نقطه انجماد
burning point
U
نقطه اشتعال
point of inflexion
U
نقطه عطف
link
U
نقطه الحاق
peaking
U
نقطه ماکزیمم
peaking
U
نقطه اوج
symmetry point
U
نقطه تقارن
peak
U
نقطه ماکزیمم
departure
U
نقطه عزیمت
peak
U
نقطه اوج
point of weld
U
نقطه جوش
sags
U
نقطه پست
sags
U
نقطه گود
point of symmetry
U
نقطه تقارن
point of support
U
نقطه اتکا
peaks
U
نقطه اوج
point of intersection
U
نقطه تقاطع
point of intersection
U
نقطه تلاقی
point of loading
U
نقطه بارگیری
aces
U
نقطه درشرف
ace
U
نقطه درشرف
initial point
U
نقطه اغاز
departures
U
نقطه عزیمت
point of regard
U
نقطه دید
peaks
U
نقطه ماکزیمم
point of sight
U
نقطه دید
point plotting
U
رسم نقطه
growing point
U
نقطه رویش
viewpoints
U
نقطه نظر
dotted
U
خط نقطه چین
dotted
U
نقطه دار
pour point
U
نقطه ریزش
pour point
U
نقطه سیلان
equinox
U
نقطه اعتدالین
cold spot
U
نقطه سرماگیر
hot spots
U
نقطه داغ
hot spot
U
نقطه داغ
punctual
U
ثابت در یک نقطه
scotoma
U
نقطه کور
shut down point
U
نقطه تعطیل
dots
U
نقطه چین
post equivalence point
U
پس از نقطه هم ارزی
mid point
U
نقطه وسط
sagged
U
نقطه گود
stopped
U
ایستگاه نقطه
injection point
U
نقطه پاشش
stopping
U
ایستگاه نقطه
compensation point
U
نقطه موازنه
stops
U
ایستگاه نقطه
sag
U
نقطه پست
sag
U
نقطه گود
injection point
U
نقطه تزریق
gutty
U
نقطه دار
initial point
U
نقطه شروع
initial point
U
نقطه اولیه
choice point
U
نقطه گزینش
saddle point
U
نقطه زینی
at the point of sale
U
در نقطه فروش
crossing point
U
نقطه تلاقی
standpoint
U
نقطه نظر
standpoint
U
نقطه ثابت
crossing points
U
نقطه تلاقی
abscissa
U
طول نقطه
level point
U
نقطه مسطح
image point
U
نقطه تصویر
crossing
U
نقطه تقاطع
freezing points
U
نقطه انجماد
standpoints
U
نقطه ثابت
auxiliary target
U
نقطه کمکی
running fix
U
نقطه انتقالی
dot
U
نقطه گذاشتن
image element
U
نقطه تصویر
basic point
U
نقطه مبداء
base point
U
نقطه مبنا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com