Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
center spot
U
نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
balkline spot
U
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
in hand
U
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
billiard spot
U
نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
head spot
U
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
zero point
U
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
coax
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
kikalak design
U
طرح قوچ
[در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
punctulate
U
نقطه نقطه
full stop
U
نقطه
spot
U
نقطه
jotted
U
نقطه
jots
U
نقطه
point to point
U
نقطه به نقطه
jot
U
نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
pricks
U
نقطه
speck
U
نقطه
specks
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
punctum
U
نقطه
point
U
نقطه
ice point
U
نقطه یخ
pricking
U
نقطه
pricked
U
نقطه
full stops
U
نقطه
spots
U
نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
prick
U
نقطه
punctation
U
نقطه
dotting
U
نقطه
punchation
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
tittle
U
نقطه
speckle
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
stpular
U
نقطه نقطه
dot
U
نقطه
periods
U
نقطه
period
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
fleck
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
fusion point
U
نقطه گداز
fusing point
U
نقطه ذوب
landing spot
U
نقطه فرود
fleck
U
نقطه خال
growing point
U
نقطه رویش
gutty
U
نقطه دار
ignition point
U
نقطه اشتعال
ignition point
U
نقطه افروزش
igniting point
U
نقطه اشتعال
igniting point
U
نقطه احتراق
lacuna
U
نقطه ابهام
lambda point
U
نقطه لاندایی
flecks
U
نقطه خال
flecks
U
خط خط کردن نقطه نقطه کردن
point
U
نقطه نوک
lattice point
U
نقطه شبکه
m.p
U
نقطه ذوب
magnetic transition point
U
نقطه کوری
plotted
U
نقطه موقعیت
plots
U
نقطه موقعیت
solstitium
U
نقطه انقلاب
plot
U
نقطه موقعیت
magnetic transition temperature
U
نقطه کوری
measuring junction
U
نقطه سنجش
loading point
U
نقطه سوارشدن
break
U
نقطه فرودپرنده
breaks
U
نقطه فرودپرنده
zero point
U
نقطه صفر
foibles
U
نقطه ضعف
dot prompt
U
نقطه اعلان
level point
U
نقطه مسطح
light spot
U
نقطه نور
light spot
U
نقطه منور
foible
U
نقطه ضعف
load point
U
نقطه بار
loading point
U
نقطه بارگیری
frost point
U
نقطه شبنم
dotting
U
نقطه دارکردن
inflection point
U
نقطه عطف
indifference point
U
نقطه خنثی
injection point
U
نقطه پاشش
injection point
U
نقطه تزریق
intercept point
U
نقطه رهگیری
impact point
U
نقطه بارریزی
initial point
U
نقطه اغاز
inflexion point
U
نقطه عطف
dot
U
نقطه گذاشتن
dotting
U
نقطه گذاشتن
counterpoint
U
نقطه مقابل
mark
U
پایه نقطه
dot
U
نقطه دارکردن
crotches
U
نقطه انشعاب
crotch
U
نقطه انشعاب
marks
U
پایه نقطه
initial point
U
نقطه اولیه
initial point
U
نقطه شروع
impact point
U
نقطه فرود
impact point
U
نقطه اصابت
jumping off place
U
نقطه یا مبداء
pricks
U
نقطه نت موسیقی
pointing
U
نقطه گذاری
turn off
U
نقطه تحول
junction point
U
نقطه الحاق
turn off
U
نقطه انحراف
turn-off
U
نقطه تحول
turn-off
U
نقطه انحراف
turn-offs
U
نقطه تحول
turn-offs
U
نقطه انحراف
joining point
U
نقطه اتصال
pricking
U
نقطه نت موسیقی
image point
U
نقطه تصویر
intersection point
U
نقطه تقاطع
galls
U
نقطه ضعف
image element
U
نقطه تصویر
gall
U
نقطه ضعف
prick
U
نقطه نت موسیقی
intersection point
U
نقطه تلاقی
pricked
U
نقطه نت موسیقی
isoelectronic point
U
نقطه ایزوالکتریک
solstice
U
نقطه انقلاب
dead center ignition
U
نقطه انفجار
critical point
U
نقطه بحرانی
viewpoint
U
نقطه نظر
viewpoints
U
نقطه نظر
setting point
U
نقطه انجماد
congealing point
U
نقطه انجماد
compensation point
U
نقطه موازنه
semi-colon
U
نقطه ویرگول
abscissa
U
طول نقطه
semi-colons
U
نقطه ویرگول
cold spot
U
نقطه سرماگیر
access point
U
نقطه دستیابی
standpoints
U
نقطه نظر
standpoints
U
نقطه ثابت
standpoint
U
نقطه نظر
dead center ignition
U
نقطه اشتعال
dead center
U
نقطه مرگ
critical point
U
نقطه بحرانی
data point
U
نقطه داده
cutoff point
U
نقطه برش
curie point
U
نقطه کوری
fix
U
نقطه کردن
cross over point
U
نقطه همگذری
fixes
U
نقطه کردن
standpoint
U
نقطه ثابت
access point
U
نقطه دسترس
access point
U
نقطه فرود
breakpoint
U
نقطه انفصال
break point
U
نقطه توقف
auxiliary target
U
نقطه کمکی
break off position
U
نقطه رهایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com