Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
power play
U
نقشه تهاجمی
power struggle
U
نقشه تهاجمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
offensive
<adj.>
U
تهاجمی
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
تهاجمی
aggressive
U
تهاجمی
incursive
U
تهاجمی
dashed
U
کشتی تهاجمی
offensive weapon
U
سلاح تهاجمی
skates
U
بازی تهاجمی
hard advertising
U
تبلیغات تهاجمی
offensive alliance
U
پیمان تهاجمی
skate
U
بازی تهاجمی
skated
U
بازی تهاجمی
play marking
U
حرکات تهاجمی
offensive block
U
دفاع تهاجمی
offensive league
U
اتحادیه تهاجمی
furor
U
خشم تهاجمی
dashes
U
کشتی تهاجمی
shock troops
U
گروه تهاجمی
dash
U
کشتی تهاجمی
offensive war
U
جنگ تهاجمی
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
offensive movement
U
حرکت تهاجمی شمشیرباز
scrappy
U
بازی تهاجمی سریع
simple wing
U
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
offensives
U
اهانت امیز تهاجمی
scrappiest
U
بازی تهاجمی سریع
scrappier
U
بازی تهاجمی سریع
slot t
U
نوعی طرح تهاجمی
offensive
U
اهانت امیز تهاجمی
slot formation
U
نوعی طرح تهاجمی
look-in
U
روش پاس تهاجمی
attack aircraft carrier
U
ناو هواپیمابر تهاجمی
attack cargo ship
U
ناو باربری تهاجمی
offensives
U
تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensive
U
تهاجم تهاجمی حمله عمومی
flying wedge
U
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
split t
U
نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
end run
U
بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
strong side
U
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
slant
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
statue of liberty play
U
بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
quick opener
U
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
triple option
U
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
schemes
U
نقشه
plots
U
نقشه
plot
U
نقشه
plotted
U
نقشه
draftsmen
U
نقشه کش
draughtsman
U
نقشه کش
draughtsmen
U
نقشه کش
scheme
U
نقشه
plotless
U
بی نقشه
schemed
U
نقشه
chart
U
نقشه
map maker
U
نقشه کش
charted
U
نقشه
charting
U
نقشه
rambling
U
بی نقشه
cartographers
U
نقشه کش
charts
U
نقشه
cartographer
U
نقشه کش
drawing
U
نقشه
drawings
U
نقشه
visual aid
U
نقشه
designers
U
نقشه کش
maps
U
نقشه
map
U
نقشه
designer
U
نقشه کش
cartograph
U
نقشه
models
U
نقشه
modelled
U
نقشه
modeled
U
نقشه
model
U
نقشه
mounted map
U
نقشه
planner
U
نقشه کش
outlining
U
نقشه
outlines
U
نقشه
outlined
U
نقشه
outline
U
نقشه
tracers
U
نقشه کش
planners
U
نقشه کش
projects
U
نقشه
projected
U
نقشه
project
U
نقشه
draftsman
U
نقشه کش
programs
U
نقشه
program
U
نقشه
tracer
U
نقشه کش
plat
U
نقشه
designs
U
نقشه
planless
U
بی نقشه
plans
U
نقشه کف
plan
U
نقشه کف
plan
U
نقشه
design
U
نقشه
plans
U
نقشه
plan view
U
نقشه کف
situation map
U
نقشه وضعیت
mercator chart
U
نقشه مرکاتور
plat
U
قطعه نقشه
detail drawing
U
نقشه جزئیات
insets
U
نقشه تکمیلی
inset
U
نقشه فرعی
inset
U
نقشه تکمیلی
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
map reading
U
نقشه خوانی
site plan
U
نقشه محل
battle map
U
نقشه جنگی
map maker
U
نقشه ساز
designment
U
نقشه کشی
memory mapping
U
نقشه حافظه
base map
U
نقشه مبنا
star chart
U
نقشه ستارگان
plat
U
نقشه مسطحه
mapping
U
نقشه برداری
master plan
U
نقشه کلیات
master plans
U
نقشه مجموعه
master plans
U
نقشه کلیات
master plan
U
نقشه مجموعه
base map
U
نقشه پایگاه
base map
U
نقشه مادر
memory map
U
نقشه حافظه
draughtsmanship
U
نقشه کشی
polar diagram
U
نقشه قطبی
map scale
U
مقیاس نقشه
mapwise
U
نقشه وار
approval of plan
U
تصویب نقشه
energy pattern
U
نقشه انرژی
process chart
U
نقشه عملیات
battle pin
U
سنجاق نقشه
insets
U
نقشه فرعی
brodmann's map
U
نقشه برودمن
operation map
U
نقشه عملیات
operation map
U
نقشه عملیاتی
chart desk
U
میز نقشه
schematic diagram
U
نقشه رادیو
surveyors
U
نقشه بردار
original map
U
نقشه اصلی
scheme of life
U
نقشه زندگی
original map
U
نقشه مادر
planimetric
U
نقشه پلانیمتری
map margin
U
کناره نقشه
abbazzo
U
طرح نقشه
ground plans
U
نقشه مسطحه
pictomap
U
نقشه عکسی
part plan
U
نقشه جزیی
cadastral map
U
نقشه استراتژیکی
ground plan
U
نقشه مسطحه
cadastral map
U
نقشه ثبتی
chart series
U
سری نقشه ها
surveyor
U
نقشه بردار
map orientation
U
توجیه نقشه
bi margin format
U
نقشه دو حاشیهای
constant helm plan
U
نقشه زیگزاگ
construction drowling
U
نقشه کارگاهی
contour map
U
نقشه برجسته
nautical chart
U
نقشه دریایی
control map
U
نقشه مادر
nautical chart
U
نقشه دریانوردی
site plan
U
نقشه جایگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com