English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
minotaur U جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
hereat U باین
hereunto U باین
hereto U باین
In this order. In this way. U باین ترتیب
hereaway U باین طرف
hereat U باین دلیل
so large U باین بزرگی
hereof U متعلق باین
so soon U باین زودی
to this effect U باین معنی
so U خیلی باین زیادی
many happy returns of the day U صد سال باین سالهابرسید
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
gibes U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibing U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
I have finally come to the conclusion that… U با لاخره باین نتیجه رسیدم که ...
jibe U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
so much for that U تا اینجاراجع باین موضوع بس است
jibes U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
creaturely U جانوری
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
zoogeography U جغرافیای جانوری
ethology U رفتارشناسی جانوری
animal U حیوانی جانوری
animals U حیوانی جانوری
endozoic U درون جانوری
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
bar mitzvahs U جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
bar mitzvah U جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
guillemot U نشان نقل قول باین شکل " " گیومه
web spinner U جانوری که تارمی تند
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
litters U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
cannibals U جانوری که همجنس خود را میخورد
arachnid U جانوری از راستهء بند پایان
littered U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littering U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
litter U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
yahoo U جانوری که درقالب انسانی باشد
cannibal U جانوری که همجنس خود را میخورد
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
wooler U جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
harpies U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpy U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
chimaera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
an ovoviviparous animal U جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
faith U اعتقاد
belief U اعتقاد
faiths U اعتقاد
confidence U اعتقاد
confidences U اعتقاد
misbeliever U بی اعتقاد
credence U اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
believing U با اعتقاد
philogyny U زن پرستی
heathenishness U بت پرستی
idolism U بت پرستی
gyniolatry U زن پرستی
fetishist U بت پرستی
idolarty U بت پرستی
gentilism U بت پرستی
cetacean U وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
fairyism U اعتقاد به جن و پری
determinism U اعتقاد به جبر
creationism U اعتقاد به افرینش
trusted U اعتقاد اعتبار
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
credibly U از روی اعتقاد
demonism U اعتقاد بدیو
theism U اعتقاد بخدا
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
relativism U اعتقاد به نسبیت
evolutionism U اعتقاد به تکامل
anomy U اعتقاد به بی نظمی
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
anomie U اعتقاد به بی نظمی
hylicism U اعتقاد به مادیات
conviction U اعتقاد راسخ
ism U اعتقاد رویه
fetishism U اعتقاد به طلسم
trusts U اعتقاد اعتبار
trust U اعتقاد اعتبار
misbelieve U بی اعتقاد شدن
crediting U اعتقاد کردن
misbelief U اعتقاد خطا
convictions U اعتقاد راسخ
credited U اعتقاد کردن
credit U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
worldliness U دنیا پرستی
benevolence U نوع پرستی
patrioism U میهن پرستی
pygmalionism U افریده پرستی
phallicism U ذکر پرستی
devil worship U شیطان پرستی
racism U نژاد پرستی
demonolatry U دیو پرستی
pagandom U بت پرستی بی تمدنی
uxoriousness U عیال پرستی
zeal U وطن پرستی
individuation U فرد پرستی
mercenariness U پول پرستی
public spiritedness U میهن پرستی
xenophilism U بیگانه پرستی
litholatry U سنگ پرستی
bender U باده پرستی
benders U باده پرستی
ethnocentrism U قوم پرستی
futurism U خیال پرستی
fetishist U طلسم پرستی
fire worship U اتش پرستی
zoolatry U حیوان پرستی
fogyism U کهنه پرستی
pyrolatry U اتش پرستی
geolatry U زمین پرستی
ethnocentrism U نژاد پرستی
idolatress U بت پرستی کردن
idolatrously U از روی بت پرستی
materialism U ماده پرستی
zootheism U جانور پرستی
plutolatry U ثروت پرستی
ethnography U نژاد پرستی
nationalism U ملت پرستی
autism U خیال پرستی
lordolatry U لرد پرستی
zootheism U حیوان پرستی
mammonism U ثروت پرستی
narcissism U خود پرستی
obscurantism U کهنه پرستی
patriotism U میهن پرستی
philanthropy U نوع پرستی
traditionalism U سنت پرستی
fetishism U یادگار پرستی
mithraism U مهر پرستی
nativism U بومی پرستی
angeolatry U فرشته پرستی
angel worship U فرشته پرستی
krishnaism U کریشنا پرستی
statolatry U حکومت پرستی
hunkerism U کهنه پرستی
sun worship U افتاب پرستی
superstitiousness U موهوم پرستی
self worship U خود پرستی
secularization U دنیا پرستی
secularity U دنیا پرستی
satyriasis U شهوت پرستی
sensuality U شهوت پرستی
lewdness U شهوت پرستی
heliolatry U افتاپ پرستی
iconolatry U شمایل پرستی
ichthyolatry U ماهی پرستی
mariolatry U مریم پرستی
cosmolatry U گیتی پرستی
totemism U توتم پرستی
altruism U نوع پرستی
superstition U موهوم پرستی
superstitions U موهوم پرستی
clannishness U خانواده پرستی
necrolatry U مرده پرستی
gluttony U شکم پرستی
sabaism U ستاره پرستی
hero worship U قهرمان پرستی
monotheism U یکتا پرستی
necromania U مرده پرستی
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com