English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rank and file U نفرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
man U گماردن نفرات
mans U گماردن نفرات
replacement U جایگزینی نفرات
replacements U جایگزینی نفرات
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
anchor detail U نفرات مسئول لنگر
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
strength U توان رزمی تعداد نفرات
scramble net U تور بار یا فرود نفرات
restaging U جابجا کردن سوارکردن نفرات
strengths U توان رزمی تعداد نفرات
bunk U تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
bunks U تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
undermanned U دارای نفرات کمتر از میزان لازم
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
pull the pace U جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
neutralised U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizing U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizes U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralising U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
augmentation U تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
reman U دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
short handed U داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed U داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com