Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
apartheid
U
نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
melanic
U
از سیاه پوستان ملانزی
white supremacy
U
تفوق سفید پوستان برنژادهای دیگر
pale face
U
سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
voodooism
U
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
zombi
U
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie
U
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombies
U
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
teepee
U
چادرسرخ پوستان
pachyder mata
U
ستبر پوستان
pueblo
U
دهکده سرخ پوستان
crustaceous
U
رده سخت پوستان
tom tom
U
طبل سرخ پوستان
wigwams
U
کلبه سرخ پوستان
crustaceans
U
رده سخت پوستان
wigwam
U
کلبه سرخ پوستان
teepee
U
خیمه سرخ پوستان
crustacean
U
رده سخت پوستان
inyala
U
یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
tepees
U
خیمه مخروطی سرخ پوستان
calumet
U
نوعی چپق سرخ پوستان
tepee
U
خیمه مخروطی سرخ پوستان
gemsbuck
U
بز یااهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
hyena dog
U
یکجور کفتار سگ مانند در افریقای جنوبی
marimba
U
سنتور چوبی افریقای جنوبی ومرکزی
kraal
U
دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
kraals
U
دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
tunica
U
نام قبیلهای ازسرخ پوستان امریکا
haustellum
U
الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
gemsbok
U
بزیا اهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
kar
U
فلات خشک در افریقای جنوبی که خاک ان رس است
to inspan oxen
U
این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
wickiup
U
کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
grivet
U
نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
kinnikinnick
U
برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
travois
U
ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
kinnikinic
U
برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
truckmaster
U
شخصی که مامور خریدوفروش میان سرخ پوستان است
shout song
U
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
macrurous
U
مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
wampumpeag
U
صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampum
U
صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
segregationist
U
طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
achromatic
U
سیاه و سفید
black and white
U
سیاه و سفید
BPP
U
یک بیت برای سیاه یا سفید
dorper
U
گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
to not lift a finger
<idiom>
U
دست به سیاه و سفید نزدن
[اصطلاح]
monochrome
U
در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
woodruff
U
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
painted lady
U
پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
checkered flag
U
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
You went in a black veil, but must come out in a w.
<proverb>
U
با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
reversing
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverses
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reversed
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
achromatic colour
U
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
division boards
U
قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
resolving power
U
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
monochrome
U
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
contrasts
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
positive
U
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
a chromatic
U
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
contrasting
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrast
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
aurora australis
U
فجر جنوبی سپیده جنوبی
southern dawn
U
سپیده جنوبی فجر جنوبی
alpha librae
U
زبانی جنوبی کفه جنوبی
southern light
U
سپیده جنوبی فجر جنوبی
watermark
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermarks
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
south american revolution
U
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
Benin
U
کشور بنین در افریقای غربی
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
concision
U
نفاق
factions
U
نفاق
hypocrisy
U
نفاق
split
U
نفاق
discord
U
نفاق
faction
U
نفاق
factionalism
U
نفاق
dissension
U
نفاق
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
to make mischief
U
نفاق انداختن
factious
U
نفاق افکن
disruptive
U
نفاق افکن
bones of contention
U
مایه نفاق
bone of contention
U
مایه نفاق
splitter
U
نفاق انداز
disunion
U
انفصال نفاق
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
dissents
U
جداشدن نفاق داشتن
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
dissent
U
جداشدن نفاق داشتن
dissented
U
جداشدن نفاق داشتن
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
To sow the seeds of discrord.
U
تخم نفاق ودشمنی کاشتن
leukon
U
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
disunited
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunites
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunite
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disuniting
U
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
U
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
breakaway
U
جدایی
dislocation
U
جدایی
breakdown
U
جدایی
seperation
U
جدایی
schismatism
U
جدایی
sequester
U
جدایی
gulf
U
جدایی
gulfs
U
جدایی
breakdowns
U
جدایی
disjunction
U
جدایی
divorcement
U
جدایی
dissociation
U
جدایی
disseverance
U
جدایی
isolation
U
جدایی
disunion
U
جدایی
divorcing
U
جدایی
separations
U
جدایی
seclusion
U
جدایی
divorce
U
جدایی
disconnectedness
U
جدایی
disconnexion
U
جدایی
discreteness
U
جدایی
divorces
U
جدایی
divorced
U
جدایی
segregation
U
جدایی
separation
U
جدایی
integral
U
جدایی ناپذیر
detribalization
U
جدایی از قبیله
rupturing
U
سکستگی جدایی
separate
U
جدایی تفکیک
abscission
U
جدایی دریدگی
segregationist
U
جدایی گرای
rupture
U
سکستگی جدایی
separation anxiety
U
اضطراب جدایی
separative
U
حاکی از جدایی
ruptures
U
سکستگی جدایی
seperation point
U
نقطه جدایی
separated
U
جدایی تفکیک
separates
U
جدایی تفکیک
to cut the painter
U
جدایی انداختن
to break company
U
جدایی کردن
schisms
U
جدایی شقاق
desegregation
U
جدایی زدایی
severance
U
جدایی مجزایی
detachable
U
جدایی پذیر
filled with water
U
دال بر جدایی
schism
U
جدایی شقاق
leukocyte
U
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
schismatism
U
ایجاد جدایی تفرقه
parthian glance
U
نگاه هنگام جدایی
judicial separaion
U
جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
southerly
U
جنوبی
southerners
U
جنوبی
austral
U
جنوبی
south
U
جنوبی
southerner
U
جنوبی
southern
U
جنوبی
That is a separate question.
U
این یک موضوع جدایی است.
kiffa australis
U
زبان جنوبی
kiffa australis
U
کفه جنوبی
coronae australis
U
اکلیل جنوبی
corona australis
U
اکلیل جنوبی
aurora australis
U
شفق جنوبی
corona australia
U
اکلیل جنوبی
piscis australis
U
حوت جنوبی
piscis australis
U
ماهی جنوبی
zubenelgenubi
U
زبانی جنوبی
this line lies north
U
جنوبی است
southern dawn
U
شفق جنوبی
South Africa
آفریقای جنوبی
souther
U
باد جنوبی
southern cross
U
صلیب جنوبی
southern crown
U
اکلیل جنوبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com