English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
view U نظریه
positioned U نظریه
viewpoints U نظریه
viewpoint U نظریه
viewed U نظریه
outlook U نظریه
viewing U نظریه
opinions U نظریه
views U نظریه
position U نظریه
two cents worth <idiom> U نظریه
notion U نظریه
notions U نظریه
opinion U نظریه
point of view U نظریه
recommendations U نظریه
recommendation U نظریه
commenting U نظریه
commented U نظریه
comment U نظریه
points of view U نظریه
suggestions U نظریه
suggestion U نظریه
theories U نظریه
in the light of U نظریه
queuing theory U نظریه صف
theorems U نظریه
queing theory U نظریه صف
theorem U نظریه
thebe U نظریه
lookout U نظریه
theory U نظریه
lookouts U نظریه
notional U فکر نظریه
innovation theory U نظریه نواوری
information theory U نظریه اطلاعات
transformism U نظریه تطور
submission U افهار نظریه
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اگاهی
replacement theory U نظریه جایگزینی
heam yoei vooly U نظریه نیرو
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
valence theory U نظریه والانسی
kinetic theory U نظریه جنبشی
theoretician U نظریه پرداز
representation theory U نظریه نمایش
learning theory U نظریه یادگیری
social theory U نظریه اجتماعی
local theory U نظریه اختصاصی
logic theory U نظریه منطقی
two factor theory U نظریه دو عاملی
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
theoreticians U نظریه پرداز
queuing theory U نظریه صف بندی
transformational theory U نظریه تطور
three component theory U نظریه سه مولفهای
stagnation thesis U نظریه رکود
refutes U رد کردن نظریه
refuted U رد کردن نظریه
reading U نظریه شور
refute U رد کردن نظریه
theorem proving U اثبات نظریه
theorization U نظریه پردازی
probability theory U نظریه احتمال
perturbation theory U نظریه اختلال
poetics U نظریه شاعرانه
price theory U نظریه قیمت
refuting U رد کردن نظریه
readings U نظریه شور
one factor theory U نظریه یک عاملی
quantum theory U نظریه کوانتومی
maxwellian view U نظریه ماکسولی
value theory U نظریه ارزش
theory of value U نظریه ارزش
theory of saving U نظریه پس انداز
molecular theory U نظریه مولکولی
theory of relativity U نظریه نسبیت
theory of numbers U نظریه اعداد
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
network theory U نظریه شبکه
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
probability theory U نظریه احتمالات
viewing U نظریه عقیده
communication theory U نظریه ارتباطات
general theory U نظریه عمومی
theorist U نظریه پرداز
theorists U نظریه پرداز
graph theory U نظریه گرافها
set theory U نظریه مجموعه ها
automata U نظریه ماشین ها
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electron theory U نظریه الکترونی
game theory U نظریه بازی
viewed U نظریه عقیده
facet theory U نظریه رویه ها
field theory U نظریه میدانی
views U نظریه عقیده
game theory U نظریه بازیها
capital theory U نظریه سرمایه
classical theory U نظریه کلاسیک
equilibrium theory U نظریه تعادل
theory of accumulation U نظریه انباشته
electron theory U نظریه الکترونها
communication theory U نظریه ارتباط
balance theory U نظریه توازن
group theory U نظریه گروهی
theory of rent U نظریه اجاره
duplicity theory U نظریه دو جزیی
continuity theory U نظریه پیوستگی
automata theory U نظریه ماشینها
dust cloud theory U نظریه غباری
group theory U نظریه گروهها
view U نظریه عقیده
consumption theory U نظریه مصرف
economic theory U نظریه اقتصادی
hartree theory U نظریه هارتری
attensity U در نظریه تیچز
density wave theory U نظریه موج چگالی
counselling U نظریه دادن رایزنی
counsel U نظریه دادن رایزنی
counseled U نظریه دادن رایزنی
relativistic quantum theory U نظریه کوانتومی نسبیتی
counselled U نظریه دادن رایزنی
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
sampling theory U نظریه نمونه گیری
crystal field theory U نظریه میدان بلور
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
second best theory U نظریه بهترین دوم
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
counsels U نظریه دادن رایزنی
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
steady state theory U نظریه حالت پایا
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
surplus energy theory U نظریه انرژی مازاد
switch theory U نظریه راه گزینی
counterview U نظریه مخالف مواجهه
quantum theory of valence U نظریه کوانتومی والانس
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
quantity theory of money U نظریه مقداری پول
Complex analysis U نظریه توابع [ریاضی]
theory of functions of a complex variable U نظریه توابع [ریاضی]
equal sacrifice theory U نظریه برابری فداکاری
equal sacrifice theory U برطبق این نظریه
real will U نظریه اراده واقعی
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
expertize U نظریه فنی دادن
need press theory U نظریه نیاز- فشار
put in one's two cents <idiom> U به شخصی نظریه دادن
field theory U نظریه اساسی میدان
switched on <idiom> U لحنی با نظریه تازه
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
decision theory U نظریه تصمیم گیری
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
affective arousal theory U نظریه برانگیختگی عاطفی
liquidity preference theory U نظریه رجحان نقدینگی
location theory U نظریه تعیین مکان
logic theorist U نظریه پرداز منطقی
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
labor theory of value U نظریه ارزش کار
l.f.t. U نظریه میدان لیگاند
c.f.t U نظریه میدان بلور
maxwell theory og light U نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
bard cannon theory U نظریه بارد- کنون
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
james lange theory U نظریه جیمز- لانگه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com