English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automata theory U نظریه ماشینها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automata U ماشینها
gridlock U شاخ به شاخی ماشینها
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
oa U دفتر وادارهای با ماشینها ودستگاههای خودکار
tailgate party [American E] U پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
theories U نظریه
in the light of U نظریه
thebe U نظریه
two cents worth <idiom> U نظریه
notions U نظریه
lookouts U نظریه
viewpoints U نظریه
viewpoint U نظریه
outlook U نظریه
theorems U نظریه
theorem U نظریه
theory U نظریه
lookout U نظریه
queuing theory U نظریه صف
recommendation U نظریه
commenting U نظریه
commented U نظریه
comment U نظریه
suggestions U نظریه
suggestion U نظریه
views U نظریه
viewing U نظریه
viewed U نظریه
view U نظریه
queing theory U نظریه صف
recommendations U نظریه
position U نظریه
positioned U نظریه
points of view U نظریه
point of view U نظریه
opinions U نظریه
opinion U نظریه
notion U نظریه
general theory U نظریه عمومی
game theory U نظریه بازیها
transformism U نظریه تطور
transformational theory U نظریه تطور
theory of value U نظریه ارزش
game theory U نظریه بازی
value theory U نظریه ارزش
kinetic theory U نظریه جنبشی
three component theory U نظریه سه مولفهای
graph theory U نظریه گرافها
group theory U نظریه گروهها
information theory U نظریه خبر
group theory U نظریه گروهی
information theory U نظریه اطلاعات
information theory U نظریه اگاهی
hartree theory U نظریه هارتری
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
heam yoei vooly U نظریه نیرو
two factor theory U نظریه دو عاملی
innovation theory U نظریه نواوری
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
learning theory U نظریه یادگیری
perturbation theory U نظریه اختلال
one factor theory U نظریه یک عاملی
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
poetics U نظریه شاعرانه
price theory U نظریه قیمت
probability theory U نظریه احتمالات
quantum theory U نظریه کوانتومی
stagnation thesis U نظریه رکود
queuing theory U نظریه صف بندی
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
social theory U نظریه اجتماعی
replacement theory U نظریه جایگزینی
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
network theory U نظریه شبکه
theorem proving U اثبات نظریه
theory of saving U نظریه پس انداز
theory of rent U نظریه اجاره
local theory U نظریه اختصاصی
theory of relativity U نظریه نسبیت
theory of numbers U نظریه اعداد
logic theory U نظریه منطقی
theory of accumulation U نظریه انباشته
maxwellian view U نظریه ماکسولی
theorization U نظریه پردازی
probability theory U نظریه احتمال
molecular theory U نظریه مولکولی
representation theory U نظریه نمایش
valence theory U نظریه والانسی
automata U نظریه ماشین ها
submission U افهار نظریه
notional U فکر نظریه
reading U نظریه شور
readings U نظریه شور
attensity U در نظریه تیچز
balance theory U نظریه توازن
theoreticians U نظریه پرداز
theoretician U نظریه پرداز
refuting U رد کردن نظریه
set theory U نظریه مجموعه ها
view U نظریه عقیده
viewed U نظریه عقیده
viewing U نظریه عقیده
views U نظریه عقیده
theorist U نظریه پرداز
theorists U نظریه پرداز
refute U رد کردن نظریه
refuted U رد کردن نظریه
refutes U رد کردن نظریه
continuity theory U نظریه پیوستگی
dust cloud theory U نظریه غباری
duplicity theory U نظریه دو جزیی
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
electron theory U نظریه الکترونی
consumption theory U نظریه مصرف
electron theory U نظریه الکترونها
communication theory U نظریه ارتباط
equilibrium theory U نظریه تعادل
capital theory U نظریه سرمایه
field theory U نظریه میدانی
economic theory U نظریه اقتصادی
classical theory U نظریه کلاسیک
communication theory U نظریه ارتباطات
facet theory U نظریه رویه ها
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
steady state theory U نظریه حالت پایا
Complex analysis U نظریه توابع [ریاضی]
second best theory U نظریه بهترین دوم
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
theory of functions of a complex variable U نظریه توابع [ریاضی]
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
surplus energy theory U نظریه انرژی مازاد
switch theory U نظریه راه گزینی
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
switched on <idiom> U لحنی با نظریه تازه
put in one's two cents <idiom> U به شخصی نظریه دادن
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
sampling theory U نظریه نمونه گیری
equal sacrifice theory U برطبق این نظریه
logic theorist U نظریه پرداز منطقی
location theory U نظریه تعیین مکان
counselling U نظریه دادن رایزنی
liquidity preference theory U نظریه رجحان نقدینگی
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
labor theory of value U نظریه ارزش کار
l.f.t. U نظریه میدان لیگاند
james lange theory U نظریه جیمز- لانگه
counterview U نظریه مخالف مواجهه
c.f.t U نظریه میدان بلور
crystal field theory U نظریه میدان بلور
general theory of relativity U نظریه نسبیت عمومی
decision theory U نظریه تصمیم گیری
field theory U نظریه اساسی میدان
expertize U نظریه فنی دادن
density wave theory U نظریه موج چگالی
bard cannon theory U نظریه بارد- کنون
maxwell theory og light U نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
quantum theory of valence U نظریه کوانتومی والانس
quantity theory of money U نظریه مقداری پول
counseled U نظریه دادن رایزنی
counsel U نظریه دادن رایزنی
equal sacrifice theory U نظریه برابری فداکاری
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
counselled U نظریه دادن رایزنی
need press theory U نظریه نیاز- فشار
counsels U نظریه دادن رایزنی
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
affective arousal theory U نظریه برانگیختگی عاطفی
real will U نظریه اراده واقعی
relativistic quantum theory U نظریه کوانتومی نسبیتی
perturbation [terms] U آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
bargaining theory of wages U نظریه چانه زنی مزدها
geometry of numbers U نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
persuasion U نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
big push theory of development U نظریه فشار شدید توسعه
persuasions U نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
baeyer strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی بایر
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
quasi free electron theory U نظریه الکترون شبه ازاد
ring strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
quantity theory of money and prices U نظریه مقداری پول و قیمت
theory of consumer's choice U نظریه انتخاب مصرف کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com