English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seminal U نطفهای بدوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spermatic U نطفهای
germinal U نطفهای
spermatial U وابسته به نطفه نر جلبکها نطفهای
spermicidal U منی کش دارای قابلیت کشتن یاختههای نطفهای
spermatocide U منی کش دارای قابلیت کشتن یاختههای نطفهای
spermatocidal U منی کش دارای قابلیت کشتن یاختههای نطفهای
Bedouins U بدوی
rudimentary U بدوی
incipient U بدوی
inchoative U بدوی
proto U بدوی
Bedouin U بدوی
nomads U بدوی
initials U بدوی
initialing U بدوی
initialed U بدوی
initialled U بدوی
initialling U بدوی
initial U بدوی
primitive U بدوی
nomad U بدوی
rudimental U بدوی ابتدائی
rudiment U چیز بدوی
proto arabic U عربی بدوی
summary court U دادگاه بدوی
prime impression U دعوی بدوی
petition to court of first instance U عرضحال بدوی
origin writ U دادخواست بدوی
ingressive U بدوی ابتدائی
germinal U جرثومهای بدوی
court of first instance U دادگاه بدوی
in embryo U درمرحله بدوی
in germ U درمرحله بدوی
primordially U بطور بدوی یا اصلی
primitively U بطور قدیمی یا بدوی
incipiently U بطور ابتدائی یا بدوی
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
false U کدی که حاوی مقادیری بدوی حد است
demurring U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurred U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demur U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurs U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com