English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sexual intercourse of doubful nature U نزدیکی به شبهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
doubt U شبهه
doubted U شبهه
doubting U شبهه
doubts U شبهه
without demur U بی شبهه
misgiving U شبهه
misgivings U شبهه
indubitably U بی شبهه
confessedly U بی شبهه
falteringly U از روی شبهه
sexual intercourse of doubful nature U وطی به شبهه
confidently U بدون شبهه
instil doubts into one's mind U القاء شبهه کردن
instill doubts into one's mind U القای شبهه کردن
misrepresent a case U القای شبهه کردن
remove all doubts U رفع شبهه کردن
to remove a doubt U رفع شبهه کردن
faltered U با شبهه وتردید سخن گفتن
falter U با شبهه وتردید سخن گفتن
falters U با شبهه وتردید سخن گفتن
indubious U غیر قابل تردید بی شبهه
nearby U در نزدیکی
propinquity U نزدیکی
accession نزدیکی
approximations U نزدیکی
adduction U نزدیکی
approximation U نزدیکی
adjacence or cency U نزدیکی
nighness U نزدیکی
appulse U نزدیکی
neiggourhood U نزدیکی
imminence U نزدیکی
contiguity U نزدیکی
nearness U نزدیکی
inwarness U نزدیکی
vicinity U نزدیکی
closeness U نزدیکی
togetherness U نزدیکی
copulate U نزدیکی
copulated U نزدیکی
copulates U نزدیکی
copulating U نزدیکی
affinity U نزدیکی
affinities U نزدیکی
vicinage U نزدیکی
proximity U نزدیکی
around U در نزدیکی
vichywater U نزدیکی
sexual intercourse U نزدیکی
intimity U نزدیکی
nodality U نزدیکی به گره
proximity of blood U خویشی نزدیکی
In the vicinity ( neighbourhood ). U همین نزدیکی ها
adjacency U نزدیکی مجاورت
therabout U در همان نزدیکی
kinder U نزدیکی تشابه
verges U نزدیکی حدود
offing U دران نزدیکی ها
verge U نزدیکی حدود
going on U نزدیکی تماس
hereabout U درهمین نزدیکی ها
adjacence U نزدیکی مجاورت
thereabout U درهمان نزدیکی تقریبا
imminence U نزدیکی مشرف بودن
abutment U بست دیوار نزدیکی
sexual intercourse U مواقعه نزدیکی جنسی
To have sexual intercourse with a woman . U با زنی نزدیکی کردن
incestuously U با گناه نزدیکی بمحارم
in with <idiom> U دررفاقت ،التفات یا نزدیکی با
rapprochement U نزدیکی تمایل بدوستی
hang about U در نزدیکی منتظر بودن
imminency U نزدیکی مشرف بودن
accessibility U امکان نزدیکی وسیله وصول
Is there a ... nearby? آیا ... در این نزدیکی ها هست؟
Heris U شهر هریس در نزدیکی تبریز
umbilical U واقع در نزدیکی ناف مرکزی
The gas station is nearby . U پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
land sick U کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
to score with a girl <idiom> U موفق شدن در تلاش نزدیکی کردن با دختری [اصطلاح روزمره]
machine U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
corona discharge U تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
machined U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machines U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
aclinic line U خط استوایی مغناطیسی منحنی موهوم و نامنظمی که در نزدیکی خط استواگرداگردزمین مفروض است
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
misgive U شبهه دار کردن ترسناک کردن
esturm U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
checkpoints U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
check-points U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
okuns law U براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com