English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marginal rate of time preference U نرخ نهائی ترجیح زمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
time preference U ترجیح زمانی
social rate of time preference U نرخ ترجیح زمانی اجتماعی
marginal user cost U هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
marginal disutility of labor U عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
transitivity principle U بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
options U ترجیح
option U ترجیح
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
distinction U برتری ترجیح
preferable U قابل ترجیح
prefers U ترجیح دادن
preferrer U ترجیح دهنده
undue preference U ترجیح بلامرجح
revealed preference U ترجیح اشکار
prefers U ترجیح یافتن
preferring U ترجیح دادن
preference function U تابع ترجیح
preferring U ترجیح یافتن
prefer U ترجیح دادن
prefer U ترجیح یافتن
preferences U رجحان ترجیح
preference U رجحان ترجیح
distinctions U برتری ترجیح
tea is preferable to water U چایی بر اب ترجیح دارد
distinction without a difference U ترجیح بلا مرجحdistillate
To turn tail . To show a clean pair of heels . U فرار را بر قرار ترجیح دادن
i would sooner die than lie U مردن را به دروغ گفتن ترجیح میدهم
diminishing marginal productivity U بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
Most home helps prefer to live out. U بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
terminal U نهائی
terminals U نهائی
ultimate U نهائی
marginal U نهائی
finals U نهائی
final U نهائی
marginal utility U فایده نهائی
final price U قیمت نهائی
final test U ازمایش نهائی
final payment U پراخت نهائی
final demand U تقاضای نهائی
bolster layer U بالش نهائی
marginal utility U مطلوبیت نهائی
final goods U کالای نهائی
sudden failure U گسیختگی نهائی
terminal price U قیمت نهائی
finished product U محصول نهائی
terminally U بطور نهائی
marginal product U محصول نهائی
marginal case U وضعیت نهائی
marginal output U تولید نهائی
marginal outlays U مخارج نهائی
marginal conditions U شرایط نهائی
marginal disutility U بیفایدگی نهائی
marginal desirability U مطلوبیت نهائی
marginal desirability U رضامندی نهائی
marginal buyer U خریدار نهائی
marginal benefit U فایده نهائی
marginal unemployment U بیکاری نهائی
marginal seller U فروشنده نهائی
incremental cost U هزینه نهائی
incremental revenue U درامد نهائی
marginal productivity U بازدهی نهائی
marginal income U درامد نهائی
marginal revenue U درامد نهائی
marginal analysis U تحلیل نهائی
marginal cost U هزینه نهائی
ultimate strength U مقاومت نهائی
marginal tax rate U نرخ نهائی مالیات
face fromwork U قالب بندی نهائی
marginal revenue function U تابع درامد نهائی
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
marginal revenue curve U منحنی درامد نهائی
marginal tax rate U میل نهائی به مالیات
marginal return of capital U بازده نهائی سرمایه
marginal lender U وام دهنده نهائی
marginal factor cost U هزینه نهائی عامل
marginal value product U ارزش تولید نهائی
marginal utility of money U مطلوبیت نهائی پول
marginal utility of income U مطلوبیت نهائی درامد
marginal supply price U قیمت عرضه نهائی
increasing marginal return U بازده نهائی فزاینده
marginal rate of substitution U نرخ نهائی جانشینی
marginal efficiency of capital U کارائی نهائی سرمایه
marginal producer U تولید کننده نهائی
marginal utility curve U منحنی مطلوبیت نهائی
marginal utility function U تابع مطلوبیت نهائی
marginal revenue product U درامد محصول نهائی
marginal rate of transformation U نرخ نهائی تبدیل
marginal propensity to spend U میل نهائی به خرج
decreasing marginal cost U هزینه نهائی نزولی
marginal productivity U بهره وری نهائی
decree absolute حکم نهائی دادگاه
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
marginal cost function U تابع هزینه نهائی
marginal cost curve U منحنی هزینه نهائی
marginal propensity to absorb U تمایل نهائی به جذب
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
marginal product function U تابع محصول نهائی
marginal propensity to consume U میل نهائی به مصرف
marginal propensity to expend U میل نهائی به مخارج
marginal propensity to spend U میل نهائی به مخارج
marginal propensity to save U میل نهائی به پس انداز
marginal net product U محصول نهائی خالص
marginal disutility U عدم مطلوبیت نهائی
marginal product curve U منحنی محصول نهائی
marginal propensity to import U میل نهائی به واردات
marginal propensity to expend U تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to pay taxes U میل نهائی به پرداخت مالیات
marginal physical product of capital U محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal return of investment U بازدهی نهائی سرمایه گذاری
marginal propensity to invest U میل نهائی به سرمایه گذاری
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal product U نزولی بودن محصول نهائی
marginal capital output ratio U نسبت نهائی سرمایه بر تولید
tack coat U پوشش نهائی جاده با قیر
decreasing marginal efficiency of capita U کارائی نهائی نزولی سرمایه
marginal efficiency of investment U کارائی نهائی سرمایه گذاری
decreasing marginal productivity U بهره وری نهائی نزولی
purchase element U عامل منتجه بار نهائی
final goods U کالا برای مصرف نهائی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
value of marginal product of labor U ارزش تولید نهائی کار
value of marginal product of capital U ارزش تولید نهائی سرمایه
marginal physical product of labor U محصول فیزیکی نهائی کار
marginal efficiency of investment schedu U نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
diminishing marginal rate of U نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
preferring U ترجیح دادن برتری دادن
prefers U ترجیح دادن برتری دادن
prefer U ترجیح دادن برتری دادن
gurantee period U مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
whilom U یک زمانی
on <prep.> U در [زمانی]
timeline U خط زمانی
monomial U یک زمانی
onetime U یک زمانی
time limits U حد زمانی
contemporaneousness U هم زمانی
sometime U یک زمانی
eternities U بی زمانی
simultaneeity U هم زمانی
eternity U بی زمانی
synchrony U هم زمانی
time limit U حد زمانی
time sense U حس زمانی
synchronization U هم زمانی
temporal U زمانی
timetabling U برنامه زمانی
timeline U تسلسل زمانی
When I came in U زمانی که من تو آمدم
continuous time U با پیوستگی زمانی
clock paradox U پارادکس زمانی
discrete time U با گسستگی زمانی
no longer U نه بیشتر [زمانی]
in a short time U در اندک زمانی
no longer U نه دیگر [زمانی]
pressure of time U فشار زمانی
time pressure U فشار زمانی
time division multiplex U تسهیم زمانی
temporal maze U ماز زمانی
time jitter U اختلال زمانی
time fuse U ماسوره زمانی
time division multiplexing U تسهیم زمانی
spatiotemporal U فضایی و زمانی
time horizon U افق زمانی
time interval U فاصله زمانی
mechanical time fuze U ماسوره زمانی
temporal sign U علامت زمانی
time flutter U اختلال زمانی
time disorientation U گم گشتگی زمانی
time dilation U پارادوکس زمانی
time constant U ثابت زمانی
time error U خطای زمانی
time estimation U براورد زمانی
time base U مبدا زمانی
time fire U تیر زمانی
throughput time U اشتراک زمانی
time path U مسیر زمانی
time preference U رجحان زمانی
time yield limit U حد تسلیم زمانی
timer switch U کلید زمانی
timetrend U روند زمانی
unit of time U واحد زمانی
time limits U محدودیت زمانی
vintage model U الگوی زمانی
time frame U چارچوب زمانی
time frames U چارچوب زمانی
time yield U تسلیم زمانی
time table U جدول زمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com