Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hydromedusa
U
نجم البحر یا ستاره دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
echinoid
U
دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
sea nettle
U
نجم البحر ریت البحر
finger fish
U
ستاره دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
medusa
U
ستاره دریایی
starfish
U
ستاره دریایی
medusoid
U
مانند ستاره دریایی
binary star
U
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
starfish
U
نجم البحر
medusa
U
نجم البحر
acalephe
U
طایفه ریه البحر
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
dog star
U
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet
U
ستاره سیار ستاره بخت
planets
U
ستاره سیار ستاره بخت
concentrator
U
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stelliform
U
ستاره وار ستاره وش
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
asterisks
U
ستاره
aster
U
ستاره
starless
U
بی ستاره
stellar
U
پر ستاره
asterisk
U
ستاره
starred
U
ستاره
stars
U
ستاره
star
U
ستاره
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
starlike
U
ستاره مانند
y connection
U
اتصال ستاره
proto star
U
پیش ستاره
polaris
U
ستاره جدی
pulsating star
U
ستاره تپنده
polestar
U
ستاره قطبی
mars
U
ستاره مریخ
supergaint
U
ستاره ابرغول
uranus
U
ستاره اورانوس
vesper
U
ستاره غروب
planetesimal
U
کوچک ستاره
pluto
U
ستاره پلوتو
stelliform
U
بشکل ستاره
stellate
U
ستاره مانند
polaris
U
ستاره قطبی
star finder
U
ستاره یاب
goat
U
ستاره جدی
Jove
U
ستاره مشتری
star bit
U
بیت ستاره
astral
U
شبیه ستاره
star washer
واشر ستاره ای
star spangled
U
مزین به ستاره
y voltage
U
ولتاژ ستاره
Pole Star
U
ستاره قطبی
companion
U
ستاره ندیم
star voltage
U
ولتاژ ستاره
star spangled
U
ستاره نشان
astrologers
U
ستاره شناس
sea nettle
U
ستاره دریای
astronomers
U
ستاره شناس
y network
U
شبکه ستاره
y winding
U
اتصال ستاره
starlet
U
ستاره کوره
sabaism
U
ستاره پرستی
goats
U
ستاره جدی
starlet
U
ستاره کوچک
star connection
U
اتصال ستاره
astronomer
U
ستاره شناس
rolling stone
<idiom>
U
ستاره سهیل
astrologer
U
ستاره شناس
hexagram
U
ستاره شش وجهی
dwarf star
U
ستاره کوتوله
shooting star
U
ستاره ثاقب
evening star
U
ستاره شامگاهی
camelopard
U
ستاره زرافه
asteroid
U
شبیه ستاره
hesperus
U
ستاره شام
asteroids
U
شبیه ستاره
moring star
U
ستاره بامداد
pip
U
ستاره سردوش
d. star
U
ستاره جفتی
lunette
U
ستاره صغیر
loadstar
U
ستاره قطبی
loadstar
U
ستاره راهنما
lodestar
U
ستاره قطبی
lodestar
U
ستاره راهنما
daystar
U
ستاره بامداد
day star
U
ستاره بامداد
shooting stars
U
ستاره ثاقب
pipped
U
ستاره سردوش
pipping
U
ستاره سردوش
pips
U
ستاره سردوش
lodestaror load
U
ستاره قطبی
lucifer
U
ستاره بامدادی
morning star
U
ستاره صبح
georgium sidus
U
ستاره جرج
stellar
U
شبیه ستاره
stellar
U
ستاره وار
fixed star
U
ستاره ثابت
asterisks
U
نشان ستاره
multiple star
U
ستاره چندگانه
asterisk
U
نشان ستاره
gaint star
U
ستاره غول
neptune
U
ستاره نپتون
neutron star
U
ستاره نوترونی
north star
U
ستاره قطبی
north star
U
ستاره شمالی
farsi be engilisi
U
ارایشگاه ستاره
comets
U
ستاره گیسودار
nova
U
فانی ستاره
astronavigation
U
ستاره نوردی
asteroidal
U
مانند ستاره
cameleopardalis
U
ستاره زرافه
hesper
U
ستاره مغرب
asterism
U
نشان ستاره
asterial
U
ستاره شکل
an infinitude of stars
U
تعدادنامحدودی ستاره
comet
U
ستاره گیسودار
morning star
U
ستاره بامدادی
astronmer
U
ستاره شناس
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
he can read the sky
U
ستاره شناس است
starfinder
U
دستگاه ستاره یاب
the north star
U
ستاره قطبی یا شمالی
syzygy
U
استقرارسه ستاره در خط مستقیم
stellify
U
بشکل ستاره دراوردن
supergaint
U
ستاره فوق غول
giant star
U
ستاره بزرگ و درخشان
stellular
U
شبیه ستاره کوچک
stellify
U
بشکل ستاره درامدن
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
asterism
U
هر چیزی شبیه ستاره
stardom
U
ستاره شدن سینماوغیره
twinkling
U
چشمک زدن ستاره
regulus
U
ستاره قلب الاسد
all-star
U
تیم تمام ستاره
all star
U
تیم تمام ستاره
pulsating star
U
ستاره ضربان دار
asterisk
U
با ستاره نشان کردن
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
pentalpha
U
ستاره پنج پره
shiner
U
ستاره کلاه ابریشمی
moring star
U
ستاره صبح ناهید
star of bethlehem
U
ستاره بیت اللحم
star globe
U
ستاره یاب کروی
caster
U
ستاره اول دو پیکر
campaign star
U
نشان جنگی ستاره
star delta switch
U
کلید ستاره مثلث
star crossed
U
دارای ستاره نحس
bronze star medal
U
مدال ستاره برنز
blazing star
U
ستاره دنباله دار
asterisks
U
با ستاره نشان کردن
azimuth
U
ازیموت ستاره السمت
pentagram
U
ستاره پنج راس
star
U
نشان ستاره اختر
comets
U
ستاره دنباله دار
stars
U
نشان ستاره اختر
astreated
U
تزئین شده با ستاره ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com