English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
sortie U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
sorties U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
sortie number U شماره پرواز یا کاروان دریایی
convoys U کاروان دریایی ستون موتوری
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
crash protected U دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector U محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorts U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
guarding U صفحه محافظ روکش محافظ
guard U صفحه محافظ روکش محافظ
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
guards U صفحه محافظ روکش محافظ
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
trains U کاروان
kafila U کاروان
caravan U کاروان
caravans U کاروان
convoy U کاروان
convoys U کاروان
train U کاروان
orion hound U کاروان کش
trained U کاروان
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
for a caravan U برای هر کاروان
motorcade U کاروان موتوری
motorcades U کاروان موتوری
caravanning U گذراندنتعطیلیدر کاروان
carnival U کاروان شادی جشن
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
carnivals U کاروان شادی جشن
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
mardi gras U سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
guardians U محافظ
preservatives U محافظ
keepers U محافظ
herder U محافظ
guard U محافظ
guarding U محافظ
guards U محافظ
keeper U محافظ
guardian U محافظ
preservative U محافظ
protective U محافظ
screening, screenings U محافظ
preserver U محافظ
screens U محافظ
shelterer U محافظ
screened U محافظ
screen U محافظ
bulwark U دیواره محافظ
conservator U نگهدارنده محافظ
parried U محافظ باش
bulwarks U دیواره محافظ
guard plank U تخته محافظ
surveillant U محافظ بپا
sustentacular U نگهدارنده محافظ
helmets U ماسک محافظ
mouthguard U محافظ دندان
helmet U ماسک محافظ
banch wall U دیواره محافظ
guarding U محافظ گارد
guard U محافظ گارد
goggles U عینک محافظ
guards U محافظ گارد
keeper [protector] [presever] U نگاهدار [محافظ ]
soil saving dam U سد محافظ خاک
heel cut U محافظ پاشنه پا
shielded plate U صفحه محافظ
parries U محافظ باش
controlled atmosphere U گاز محافظ
parry U محافظ باش
protective clothing U روپوش محافظ
line choking coil U پیچک محافظ
light shield U محافظ نور
protective contact U کنتاکت محافظ
protective cover U روکش محافظ
escort guard U گارد محافظ
squirrel cage U قفسه محافظ
protective earthing U زمین محافظ
protective reactor U راکتانس محافظ
jet blast deflector U توری محافظ
protective switch U کلید محافظ
thoracopods U قفسه محافظ
cowling U روپوش محافظ
preservative coating U روکش محافظ
parrying U محافظ باش
pod U پوسته محافظ
fender curbs U جدول محافظ
pods U پوسته محافظ
frigates U ناو محافظ
backing material U مواد محافظ
frigate U ناو محافظ
protect fuse U فیوز محافظ
vizard U نقاب محافظ
face guard U ماسک محافظ
exposure suit U لباس محافظ
line choking coil U پیچک محافظ خط
casing U لوله محافظ
casings U لوله محافظ
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
facings U روکش محافظ دیوار
hoods U پوشش محافظ چیزی
wardress U نگهبان و محافظ زن در زندان
loricate U دارای پوسته محافظ
face mask U ماسک محافظ صورت
shields U حفاظ پوشش محافظ
protective coat U لایه یا قشر محافظ
shield U حفاظ پوشش محافظ
hood U پوشش محافظ چیزی
tutelary U دارای محافظ وحامی
packing U ماده محافظ کالاها.
shells U عامل محافظ حفاظ
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
coquille U محافظ دست شمشیرباز
leathers U لباس چرمی محافظ
protective layer U لایه یا روکش محافظ
shelling U عامل محافظ حفاظ
protective gas welding U جوشکاری با گاز محافظ
sconce U پرده یاپوشش محافظ
escort of the color U گارد محافظ پرچم
shell U عامل محافظ حفاظ
escort of the standard U گارد محافظ پرچم
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
fire curtain U پرده محافظ اتش
on guard U بحالت محافظ باش
facing U روکش محافظ دیوار
windshield U شیشه محافظ باد
windshields U شیشه محافظ باد
handshield U سپر محافظ جوشکاری
bracer U محافظ بازوی کمانگیر
radiator grille U شبکه محافظ رادیاتور
chain case U جعبه محافظ زنجیر
brazing atmosphere U گاز محافظ جوش
glacis U حصاریا مانع محافظ
bent U محافظ قالب بتن
fault current protective switch U کلید محافظ جریان خطا
cable duct U لوله محافظ کابل برق
lifeguards U نجات غریق محافظ شخصی
voltage surge protector U محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
concierges U پلیس محافظ درب ورودی
lifeguard U نجات غریق محافظ شخصی
eave U [محافظ روی پشت بام]
concierge U پلیس محافظ درب ورودی
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
radiator shutter U پنجره فلزی محافظ رادیاتور
dustcover U پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
scattershield U پوشش محافظ کلاچ و پدال
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
fault tension protective switch U کلید محافظ ولتاژ عیب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com