English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lar U نام یکی از ارواح حافظ خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
lemures U ارواح
ghost dance U رقص ارواح
shadow play U نمایش ارواح
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
spiritualism U اعتقادبه عالم ارواح
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
all souls day U روزاستغاثه برای ارواح
manes U ارواح اموات مانی نقاش
shinto U مذهب ارواح پرستی درژاپن
yama U یاما : رب النوع ارواح وداورمردگان
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
cabbalah U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
bead roll U صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
beadroll U صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
retentive U حافظ
hip pad U حافظ
keeper U حافظ
shields U حافظ
patrons U حافظ
shield U حافظ
preserver U حافظ
keepers U حافظ
patron U حافظ
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
aloha U خدا حافظ
fare you well U خدا حافظ
bon voyage U خدا حافظ
adieus U خدا حافظ
adieu U خدا حافظ
cheerio U خدا حافظ
auxiliary memory U حافظ کمکی
bye bye U خدا حافظ
good bye U خدا حافظ
adieux U خدا حافظ
so long U خدا حافظ
neuroglia U بافت حافظ عصب
random access memory [RAM] module گذاره حافظ انتخابی
tension adjuster حافظ کشش طناب
good by U خدا حافظ بدرود
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
bolsters U تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolstered U تکیه گاه حافظ دهانه پل
God bless [you] ! U خدا حافظ [واژه کهنه]
bolster U تکیه گاه حافظ دهانه پل
fare thee well U خوش باش خدا حافظ
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
maecenas U حامی و حافظ علم وادب
mainsheet U طناب حافظ بادبان اصلی
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
mnemonics U دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
utilidor U لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
totemite U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
totemist U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
polyzoarium U کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
psychomancy U رابطه با روح رابطه ارواح باهم
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
cloisonne U خانه خانه
lodge U خانه
lodged U خانه
lodges U خانه
houseless U بی خانه
cellular U خانه خانه
furnace house U خانه
door-to-door U خانه به خانه
i was under his roof U در خانه
door to door U خانه به خانه
house U خانه
tersellated U خانه خانه
dwellings U خانه
shacks U خانه
quarterage U خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
her house U خانه ان زن
her house U خانه اش
checkered U خانه خانه
sockets U خانه
socket خانه
pigeon hole U خانه
pigeon-hole U خانه
pigeon-holes U خانه
homes U خانه
lares U خانه
dwelling U خانه
shack U خانه
honeycombs U خانه خانه
room U خانه
rooms U خانه
double-fronted U خانه دو در
houseroom U جا در خانه
domicile U خانه
pied-a-terre U خانه
pieds-a-terre U خانه
lar U خانه
housed U خانه
alveolate U خانه خانه
cell U خانه
home U خانه
domiciles U خانه
honeycomb U خانه خانه
roommate U هم خانه
housing U خانه ها
cellulated U خانه خانه
roommates U هم خانه
within doors U در خانه
houses U خانه
cells U خانه
materfamilias U زن خانه
house top U بام خانه
house to let U خانه اجارهای
i wrote home U برای خانه
insectarium U حشره خانه
housewifely U خانه دار
insectary U حشره خانه
hub or hub by U خانه دار
landlouper U خانه بدوش
kibitka U خانه تاتار
keep in U در خانه ماندن
housewifery U خانه دار
keep house U در خانه ماندن
lake0dwelling U خانه دریاچهای
bell-gable U ناقوس خانه
household art U فن اداره خانه
husbandman U سرپرست خانه
house work U خانه داری
landloper U خانه بدوش
house to get U خانه اجارهای
house agent U دلال خانه
baby house U عروسک خانه
caserne U سرباز خانه
chancery U دفتر خانه
chequer U خانه شطرنج
chop house U خوراک خانه
coach house U کالسکه خانه
coach house U درشکه خانه
coffee house U قهوه خانه
coffee room U خوارک خانه
coffee shop U قهوه خانه
coffeehouse U قهوه خانه
convalescent home U نقاهت خانه
camera obscura U تاریک خانه
bawdy house U جنده خانه
bawdy house U فاحشه خانه
bindery U صحاف خانه
bookbindery U صحاف خانه
bordel U فاحشه خانه
brick yard U اجرپز خانه
butler pantry U ابدار خانه
cabana U خانه کوچک
custom house U گمرک خانه
dacha U خانه ییلاقی
delivery to the home U تحویل در خانه
domiciliate U خانه مسکن
fuse block U خانه فیوز
gambling house U قمار خانه
gaming house U قمار خانه
goodwife U کدبانوی خانه
grummet U شاگرد خانه
gynaeceum U خانه اندرونی
home born U خانه زاد
homebred U خانه پرورده
homemaker U خانه دار
freemasons hall U فراموش خانه
frater U سفره خانه
dishouse U بی خانه کردن
disorderly house U خانه بدنام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com