Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pelasgic
U
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manil
U
پایتخت جزیرههای فیلیپین
Channel Islands
U
جزیرههای دریای مانش
fustanelle
U
جامه بلندمردانه دریونان
thessalian
U
وابسته به thessaly دریونان
fustanella
U
جامه بلندمردانه دریونان
panathenaea
U
جشن ATHENA دریونان باستان
peplos
U
یکجور روسری زنانه دریونان باستان
at first a
U
در نخستین دید در وهله نخستین
they parted with each other
U
از هم جدا شدند
they were made one
U
با هم یکی شدند
the boys were excused
U
شاگردان مرخص شدند
they muliplied by generation
U
با زاد و ولدزیاد شدند
they sought of him a miracle
U
معجزهای از او خواستار شدند
those who did not fear won
U
انهایی که نترسیدندپیروز شدند
they took refuge in a cave
U
در غاری پنهان شدند
the troops were scattered
U
سپاهیان متفرق شدند
They grew attached ( attracted) to each other.
U
به همدیگر علاقمند شدند
ethnicity
U
نژادی
eugenics
U
به نژادی
racial
U
نژادی
phyletic
U
نژادی
racially
U
نژادی
ethnical
U
نژادی
ethnic
U
نژادی
the judges were influenced by
U
داوران زیر نفوذ او واقع شدند
the party rallied round him
U
ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
the people pressed in
U
مردم زور اورده داخل شدند
housekeeping
U
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
How many students passed the exam?
U
چند نفر در امتحان قبول شدند؟
omission factor
U
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
racial discrimination
U
تبعیض نژادی
racial prejudice
U
تعصب نژادی
racialism
U
تبعیضات نژادی
abyssinian
U
نژادی از گربه
racialism
U
خصوصیات نژادی
segregation
U
تبعیض نژادی
gerontomorphosis
U
پیر نژادی
racism
U
تبعیض نژادی
multiracial
U
چند نژادی
racial segregation
U
تفکیک نژادی
eugenic
U
وابسته به به نژادی
ethnocentric
U
طرفداربرتری نژادی
racial prejudice
U
پیشداوری نژادی
racial unconscious
U
ناهشیار نژادی
interracial
U
بین نژادی
racial memory
U
حافظه نژادی
color line
U
مانع نژادی
phylogeny
U
تکامل نژادی
interrace
U
بین نژادی
The officers were brifed on (about) the detailes.
U
افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
immunogenetics
U
مبحث مصونیت نژادی
phylogenic
U
وابسته به تکامل نژادی
phylogenetic
U
وابسته به تکامل نژادی
miscegenation
U
زناشویی میان نژادی
linebreed
U
اصلاح نژادی کردن
Many people were hurt when the boiler exploded.
U
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
Due to the review security procedures were modified .
U
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
i lost my friends
U
دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
strain
U
صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregates
U
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated
U
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregate
U
تفکیک نژادی را فسخ کردن
strains
U
صفت موروثی خصوصیت نژادی
segregate
U
تبعیض نژادی قائل شدن
racy
U
دارای صفات اصلی و نژادی
shropshire
U
نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
teutonism
U
عقیده برتری نژادی المان
white supremacist
U
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
desegregating
U
تفکیک نژادی را فسخ کردن
segregates
U
تبعیض نژادی قائل شدن
segregating
U
تبعیض نژادی قائل شدن
phylogeny
U
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
U
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
sclav ect
U
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
manifest destiny
U
لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
africander
U
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
eugenic
U
از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
dysgenics
U
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
cacogenesis
U
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
inviable
U
عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
Racial prejudice prevails in some countries.
U
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
lore
U
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
karakul
U
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
patches
U
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patch
U
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
pleiades
U
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
The two cars had a head –on collision.
U
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
initialled
U
نخستین
initialing
U
نخستین
initial
U
نخستین
initialed
U
نخستین
premieres
U
نخستین
primal
<adj.>
U
نخستین
first
U
نخستین
our first parents adam and eva
U
نخستین ما
premiere
U
نخستین
premiering
U
نخستین
initialling
U
نخستین
initials
U
نخستین
premiered
U
نخستین
mixers
U
نخستین
mixer
U
نخستین
premiers
U
نخستین
proto
U
نخستین
first detector
U
نخستین
quadrages ima
U
نخستین
incipient
U
نخستین
premier
U
نخستین
primary
U
نخستین
racism
U
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
primary treatment
U
تصفیه نخستین
at the first onset
U
در نخستین وهله
primordial
U
اصل نخستین
primary treatment
U
پاکسازی نخستین
initial stage
U
طبقه نخستین
primary reinforcement
U
تقویت نخستین
initial movement
U
نخستین اقدام
prime coat
U
روکش نخستین
springer stone
U
نخستین رگ پاطاق
by return of post
U
با نخستین پست
protomartyr
U
نخستین شهید
crossover
U
تمرکز نخستین
octateuch
U
نخستین عهدعتیق
book one
U
جلد نخستین
menarche
U
نخستین قاعدگی
proenomen
U
نام نخستین
primary productivity
U
فراوردگی نخستین
at the first blush
U
در نخستین وهله
primary personality
U
شخصیت نخستین
hexateuch
U
نخستین توریه
rough coat
U
نخستین اندود
primary group
U
گروه نخستین
his opening remarks
U
نخستین گفتههای وی
primary anxiety
U
اضطراب نخستین
incipincy
U
حالت نخستین
in the egg
U
در مرحله نخستین
primary
U
مقدماتی نخستین
primary colors
U
رنگهای نخستین
primary motivation
U
انگیزش نخستین
primary needs
U
نیازهای نخستین
at first push
U
در نخستین وهله
initial expenses
U
هزینه نخستین
first aids
U
کمکهای نخستین
primary processes
U
فرایندهای نخستین
primary zones
U
نواحی نخستین
first hand
U
نخستین بازی کن
first impression
U
برداشت نخستین
incunabula
U
نخستین دوره
first rate
U
نخستین درجه
incipience
U
حالت نخستین
the first day
U
نخستین رور
prototype
U
نخستین بشر
prototype
U
نمونه نخستین
as a first step
<adv.>
U
نخستین
[اولا]
primary drive
U
سائق نخستین
trivium
U
دوره نخستین
prototypes
U
نخستین بشر
prototypes
U
نمونه نخستین
primes
U
نخستین اولیه
primed
U
نخستین اولیه
prime
U
نخستین اولیه
the first of all
U
نخستین همه
the opening chapter
U
نخستین فصل
polymeric
U
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
the first person
U
نخستین شخص متکلم
primary consumers
U
مصرف کنندگان نخستین
first fruits
U
نخستین دستاوردهای هر چیز
at the earliest p moment
U
در نخستین وهله امکان
gross primary product
U
تولید ناخالص نخستین
incipient stages
U
مراحل نخستین یا ابتدائی
primary mental abilities
U
تواناییهای عقلی نخستین
acrospire
U
نخستین جوانهء دانه
hexateuchal
U
شش کتاب نخستین از تورات
initiating
U
نخستین قدم رابرداشتن
maiden speech
U
نخستین نطق شخص
primary sensory area
U
ناحیه حسی نخستین
maiden speeches
U
نخستین نطق شخص
prodelision
U
حذف نخستین حرفCanis
fifteen
U
نخستین امتیاز گیم
protoplast
U
نخستین ادم افریده
firstling
U
نوبر نخستین نتیجه
foal tooth
U
نخستین دندان اسب
initiates
U
نخستین قدم رابرداشتن
initiate
U
نخستین قدم رابرداشتن
initiated
U
نخستین قدم رابرداشتن
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
primary projection area
U
ناحیه فرافکنی نخستین
recoil
U
بحال نخستین برگشتن
primary amentia
U
نقص عقل نخستین
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com