Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rontgen rays
U
پرتو مجهول
rontgenogram
U
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
infrared ray
U
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
cell
U
المان
Germany
U
المان
cells
U
المان
element
U
المان
elements
U
المان
germanophil
U
المان دوست
germanism
U
المان گرایی
germanism
U
طرفداری از المان
finite element method
U
روش المان محدود
teutonize
U
ساکن المان کردن
locarno treaty
U
پیمان منعقدبین المان
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
Germanic
U
توتونیک وابسته به المان
germanomania
U
جنون المان مابی
siegfried
U
پهلوان افسانهای المان
reich
U
کشور و امپراطوری المان
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
swastika
U
صلیب شکسته المان نازی
storm trooper
U
گارد حمله المان نازی
reichstay
U
نام مجلس قانونی المان
jute
U
طایفهای از مردم سفلای المان
teutonism
U
عقیده برتری نژادی المان
illustrious
U
نامی
depravement
U
بد نامی
calumnies
U
بد نامی
calumny
U
بد نامی
ignominy
U
بد نامی
depravation
U
بد نامی
unknown
U
مجهول
secrets
U
سر مجهول
unknowns
U
مجهول
unbeknownst
U
مجهول
unbeknown
U
مجهول
secret
U
سر مجهول
fameless
U
مجهول
singspiel
U
نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
nazi
U
عضو حزب نازی المان هیتلری
rated output
U
توان نامی
rated fatigue limit
U
حد دوام نامی
matronymic
U
مادر نامی
nominal frequency
U
فرکانس نامی
rated value
U
مقدار نامی
nominal diameter
U
قطر نامی
famous
U
معروف نامی
nominal size
U
اندازه نامی
allocated time
U
زمان نامی
patronymic
U
پدر نامی
nominal length
U
طول نامی
design size
U
اندازه نامی
roentgen ray
U
اشعه مجهول
the passive voive
U
بنا مجهول
the passive voice
U
بنای مجهول
of obscure birth
U
مجهول النسب
of unknown ownership
U
مجهول المالک
ownership of unknown
U
مجهول المالک
unclear condition
U
شرط مجهول
of unknown identity
U
مجهول الهویه
x ray
U
اشعه مجهول
xrays
U
اشعه مجهول
identity of unknown
U
مجهول الهویه
unknown sample
U
نمونه مجهول
fameless
U
مجهول الهویه
the passive voive
U
فعل مجهول
the passive voice
U
فعل مجهول
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
nominal bandwidth
U
پهنای باند نامی
motor rating
U
توان نامی موتور
impedance voltage
U
ولتاژاتصال کوتاه نامی
maximum ratings
U
مقدار نامی حداکثر
rated pay load
U
بار مفید نامی
maximum current rating
U
جریان نامی حداکثر
anomia
U
زبان پریشی نامی
toponymic
U
وابسته به مکان نامی
frequency range
U
حیطه فرکانس نامی
traducement
U
بدنام سازی بد نامی
to be called
U
به نامی خوانده شدن
frequency range
U
محدوده فرکانس نامی
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
ignotum per igno tius
U
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
property with unknown owner
U
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
U
مال مجهول المالک
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
person of unknown indentity
U
شخص مجهول الهویه
property of unknown ownership
U
اموال مجهول المالک
passiveness
U
فعل درحالت مجهول
incognito
U
نا شناس مجهول الهویه
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
fabulous
U
افسانه وار مجهول
host
U
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosts
U
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting
U
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hercules
U
پهلوان نامی اساطیریونان و روم
hosted
U
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
i sold it to one abdullah
U
به عبدالله نامی انرا فروختم
color anomia
U
زبان پریشی نامی رنگها
heraclidae
U
اولادهرکول پهلوان نامی یونان
cock a doodle doo
U
نامی که بچه بخروس میدهد
maximum load rating
U
قابلیت بارگیری نامی حداکثر
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
deponont
U
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
toponymy
U
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
shaken
U
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
virgilian
U
به شیوه virgil شاعر نامی روم
landwehr
U
بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
participle
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
encephalogram
U
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
participles
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
the porch
U
رواق یا ایوان نامی اتن وشاگردانش بیشتربدانجامیرفتند
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
roentgenography
U
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
Glasgow School
U
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
symbolic i/o assignment
U
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
symbolic
U
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolically
U
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
log in name
U
نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
penetrameter
U
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
roentgenogram
U
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
koh i noor
U
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
beamless
U
بی پرتو
rayless
U
بی پرتو
radiation
U
پرتو
shafts
U
پرتو
radiancy
U
پرتو
shaft
U
پرتو
aegis
U
پرتو
beams
U
پرتو
reactions
U
پرتو
reaction
U
پرتو
radioactive
U
پرتو زا
ray
U
پرتو
beam
U
پرتو
radiance
U
پرتو
straight line
U
پرتو
rontgen rays
U
پرتو X
rayon
U
پرتو
irradiation
U
پرتو افکنی
projectors
U
پرتو افکن
corpuscular ray
U
پرتو ذرهای
projector
U
پرتو افکن
X-rayed
U
پرتو رونتگن
X-raying
U
پرتو ایکس
X-raying
U
پرتو رونتگن
electron beam
U
پرتو الکترون
double beam
U
پرتو مضاعف
eradiate
U
پرتو افکندن
eradiation
U
پرتو افکنی
cosmicray
U
پرتو کیهانی
primary cosmic rays
U
پرتو کیهانی
cosmic radiation
U
پرتو کیهانی
X-rayed
U
پرتو ایکس
fire light
U
پرتو اتش
luminesce
U
پرتو افکندن
illuminating beam
U
پرتو روشنایی
canal rays
U
پرتو کانالی
cosmic rays
U
پرتو کیهانی
radiotherapy
U
پرتو درمانی
beta radiation
U
پرتو بتا
ionic ray
U
پرتو یونی
gamma ray
U
پرتو گاما
image ray
U
پرتو تصویر
irradiative
U
پرتو افکن
anode rays
U
پرتو اندی
an incident ray
U
پرتو ساقط
gamma radiation
U
پرتو گاما
actinolagy
U
پرتو شناس
cathode rays
U
پرتو کاتدی
light ray
U
پرتو نور
radiology
U
پرتو شناسی
light beam
U
پرتو نور
actiniform
U
پرتو مانند
actinometry
U
پرتو سنجی
alpha rediation
U
پرتو الفا
illuminating beam
U
پرتو نور
sun beam
U
پرتو افتاب
radar beam
U
پرتو رادار
sunbeams
U
پرتو افتاب
x rays
U
پرتو ایکس
roentgen ray
U
پرتو رونتگن
roentgen ray
U
پرتو ایکس
gleams
U
پرتو انی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com